رجا ابوطالبی روزنامه نگار: طبق مصوبه هیات مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار، دامنه نوسان قیمت در کلیه نمادهای معاملاتی در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس به 1+- درصد و دامنه نوسان قیمت صندوقهای سرمایهگذاری سهامی و مختلط قابل معامله در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس نیز به 2+- درصد تغییر میکند.
تحدید دامنه نوسان یکی از ابزارهای در اختیار سازمان بورس برای تنظیمگری بازار و کنترل هیجانات است. سیاستی که سابقاً نیز اجرا شده و واضحا موافقان و مخالفان خود را نیز دارد. در همین راستا دو تن از کارشناسان بازار سرمایه، ضمن بررسی اثرات سیاست اتخاذی سازمان، به ارائه راهکار نیز پرداختند
محمدرضا اعلمی کارشناس بازار سرمایه در ابتدا به تایمینگ اعمال این سیاست اشاره کرد و گفت: قانون صراحتاً دست سازمان بورس را برای تنظیمگری در بازار سرمایه در زمانهای حساس نظیر جنگ و ترور باز گذاشتهاست. این اختیار تا حدی است که در زمانهای مذکور، سازمان میتواند بازار را حداکثر به مدت 3 روز تعطیل کند. اما متاسفانه شاهد برخورد منفعلانه سازمان بودیم؛ به طوری که چهارشنبه و شنبه، بخش اعظمی از این هیجانات تخلیه شد و شاخص کل با افت بیش از 100 هزار واحدی مواجه شد.
حال سؤال اینجاست که علت تأخیر در اعمال سیاستهای کنترلگر چه بود؟
در همین راستا نیز حمید میرمعینی از دیگر کارشناسان بازار سرمایه گفت: نقش سازمان بورس به عنوان متولی اصلی این بازار، تنظیمگری است. اینکه این سیاست اتخاذ و اعمال شد اتفاق مثبتی است اما چرایی در تأخیر آن به هیچ وجه قابل دفاع نبوده و سازمان بورس باید بلافاصله بعد از حادثه ترور، موضع خود را مشخص میکرد.
نقدشوندگی تهدید میشود
میرمعینی اثرات این تصمیم را زیر ذرهبین خود قرار داد و گفت: واضحا تحدید دامنه نوسان به قدرت نقدشوندگی آسیب وارد میکند اما باید تمام شرایط را با هم سنجید؛ کاهش قدرت نقدشوندگی یا فشار فروش همهجانبه در بازار؟ اولویتبندی باید بهگونهای صورت گیرد که منافع سهامداران حفظ شود که واضحا کاهش هیجانات و فشار فروش، نسبت به نقدشوندگی ارجحتر است.
در نقطه مقابل اما، محمدرضا اعلمی دیدگاه متفاوتی دارد، بهطوری که خاطرنشان کرد: با اعمال این سیاست، در ظاهر بازار باز بوده ولی در عمل بازار تعطیل است. به عبارت دیگر سیاستی اتخاذ شده که هم قدرت نقدشوندگی را از بین میبرد و هم نمیتواند سدی برای ریزش بازار تلقی شود، بلکه تنها میتواند شدت ریزش را کاهش داده و از لحاظ زمانی آن را به تعویق بیندازد.
راهکار چیست؟
میرمعینی اتخاذ این سیاست را مثبت ارزیابی کرد و ادامه داد: علت اصلی شکست این تصمیم بعد از شهادت رئیس جمهور، طولانی شدن آن بود؛ بهطوری که شاهد اعمال محدودیت در دامنه نوسان به مدت 40 روز بودیم که واضحا فشار روانی زیادی را به سهامداران تحمیل کرد. اما اگر در مقطع فعلی به سرعت به حالت قبلی خود بازگردد، میتواند نقش خود که تنظیمگری در بازار و کنترل هیجانات بوده است را به خوبی ایفا کند.
محمدرضا اعلمی اما مخالفت جدی خود را با اعمال این سیاست ابراز کرد و گفت: چرا برای کنترل هیجانات، افزایش حجم مبنا در دستور کار قرار نگرفت؟ مگر نه اینکه این سیاست در دورههای زمانی قبل اتخاذ شد و نتیجهٔ مطلوبی را در پی نداشت؟ به نظر میرسد افزایش حجم مبنا هم نقدشوندگی را تهدید نمیکرد و هم سبب میشد که این هیجانات لطمه چندانی به قیمتها وارد نکند.
از سوی دیگر میتوان مدعی بود که همانطور که در اقدامات نظامی، آسمان کشور را کلیر (پاکسازی) میکنید، تا تعیین تکلیف چگونگی پاسخ ایران و دریافت پاسخ احتمالی از دشمن، آسمان بورس را نیز کلیر کنید!
بازاری که اکنون ایجاد شده با بازار تعطیل عملاً تفاوتی ندارد. به نظر میرسد تا زمان فروکش کامل ابهامات و تنشها، تعطیلی کامل بازار نیز میتواند از گزینههای مورد بررسی باشد.