چالش ناترازی گاز و اما و اگر قرارداد با روسیه

0
52

سیدهاشم اورعی استاد دانشگاه صنعتی‌شریف: چشم انداز وضعیت گاز نه فقط زمستان پیش‌رو بلکه در سال‌های آینده نیز اصلاً خوب نیست.

گاز مانند نفت یکی از مهم‌ترین منابع طبیعی بوده و طی 3 دهه گذشته قرار بوده با صادرات میزان قابل توجهی گاز درآمد ارزی مهم برای کشور ایجاد کنیم، مثلاً با هندوستان و پاکستان قرار گذاشتیم که ایران یک خط لوله تا مرز پاکستان احداث کند و پاکستان تا مرز هند ببرد و از طریق این خط به این دو کشور صادرات گاز داشته باشیم و باتوجه به اینکه ما غیر از خط لوله راه دیگری برای انتقال و صادرات گاز نداریم. ضمن اینکه ظرفیت تبدیل گاز طبیعی به ال‌ان‌جی و یا گاز مایع را نیز نداریم بنابراین تنها امکان انتقال از مسیر خط لوله است.

به احتمال زیاد امریکا و غرب به هندوستان فشار وارد کردند و این کشور در گام اول از این ماجرا پا پس کشید، ایران تا مرز پاکستان این خط را احداث کرد و سرمایه‌گذاری بزرگی انجام داد، اما تا به امروز اسلام‌آباد هم خط را به پایان نرسانده و تمام هم نخواهد کرد، بعبارت دیگر تحت تأثیر غرب این پروژه را اجرا نخواهد کرد.

شرایط قرارداد گازی ایران – پاکستان در حالی است که هفته گذشته خط لوله تاپی از ترکمنستان از طریق افغانستان به پاکستان به بهره‌برداری رسید یعنی پاکستان فکر دیگری کرده و درواقع گاز مورد نیاز خود را نه از ایران که از طریق ترکمنستان تأمین می‌کند.

اکنون خریداران نفت و گاز به دلایل سیاسی و وضعیتی که در جهان برای خودمان ایجاد کرده‌ایم روی ما حساب نمی‌کنند هرچند ما امکان فیزیکی انتقال گاز را داریم اما گازی در اختیار نداریم.

اکنون اگر همه چیز درست انجام شود ظرفیت تولید ما روزانه 850 میلیون متر مکعب است به طور معمول یک‌سوم مصرف گاز کشور مربوط به گرمایش بخش خانگی است که به محض سرد شدن هوا این یک‌سوم به 70 درصد می‌رسد و برخی مواقع 74 درصد کل گاز تولیدی کشور باید به منازل ارسال شود تا گرمای خانگی را تأمین کند بعبارت دیگر هوا سرد شود گازی برای صادرات نداریم بنابراین صادرات کلاً منتفی است.

در بخش داخل به شدت میزان تقاضا در حال افزایش است و از سوی دیگر به محض سرد شدن هوا با اختلاف بسیار زیادی بخش خانگی بیش از 70 درصد کل تولید را به خود اختصاص می‌دهد و تاکنون هم دولت همواره تصمیم گرفته بخش خانگی را در اولویت قرار دهد و این بدان معناست که دو بخش مهم دیگر یعنی صنعت و نیروگاه‌ها با کمبود گاز مواجه خواهند شد.

وقتی نیروگاه‌ها با کمبود گاز مواجه می‌شوند بلافاصله برق نداریم و باید به سمت سوخت جایگزین یعنی گازوئیل و مازوت برویم. گازوئیل هم که به اندزه کافی نداریم و تقریباً همه میزان تولید 110 میلیون لیتر گازوئیل برابر مصرف آن است یعنی عملاً گازوئیل نداریم و اگر قرار است گازوئیل را به نیروگاه‌ها ارسال کنیم یا باید تردد کامیون‌ها متوقف شود که سیستم توزیع بهم می‌ریزد و یا باید از ذخایر استراتژیک برداشت کنیم. در مورد مازوت هم مشکل حمل و نقل و هم مشکل آلایندگی را داریم بنابراین جایگزینی گاز با سوخت مایع روشی است که نباید روی آن حساب باز کنیم.

در تابستان برق را تأمین نمی‌کنیم و صنعت را متوقف می‌کنیم و زمستان هم گاز نداریم، به طوری که طی نامه‌ای که 2 ماه گذدشته به برخی صنایع ارسال شده از ابتدای آبان امکان تأمین گاز را ندارند یعنی کارخانجات تابستان برق و زمستان گاز ندارند و تولید را متوقف می‌کنیم و در این شرایط صحبت از رشد اقتصادی می‌کنیم و این فراتر از شوخی است.

برای اینکه امسال را هم سپری کنیم یک سیاست کوتاه‌مدت را در پیش گرفته‌ایم، با روسیه قراردادی منعقد کردیم که ظاهر قرارداد این است که روزی 300 میلیون متر مکعب گاز را طی 30 سال از روسیه دریافت و صادر کنیم بعبارت دیگر گاز روسیه صادر شود اما اصل ماجرا صادرات نیست چون ظرفیت نداریم و خط لوله مورد نیاز را در اختیار نداریم و امکانات تبدیل به ال‌ان‌جی را هم نداریم.

واقعیت اینکه کشوری که 17 درصد ذخایر گاز جهان را دارد مجبور شده برای تأمین نیاز گاز زمستانی با روسیه قرارداد منعقد کند و این در حالی است که در 30 سال آینده گاز محلی از اعراب ندارد زیرا انرژی‌های جایگزین وارد عرصه شده‌اند و عملاً باید فاتحه گاز خودمان را بخوانیم و بدتر از همه وابستگی به روسیه است.

: ما اکنون به روسیه به مراتب بیشتر از حد انتظار وابسته شده‌ایم مثلاً اگر در هوای منهای 20 درجه روسیه شیر گاز را ببندد و شرط و شروط در نظر بگیرد؛ ما مجبور به تن دادن به هر شرایطی هستیم.

ارسال دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید