مِهردخت میرزایی روزنامه نگار: فردین آقابزرگی، کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه در گفتگو با «نقش اقتصاد» درمورد علت تداوم ریزشهای بورس و تأثیر تنشهای منطقه بر آن بیان کرد: افزایش تنشهای منطقه در این مدت باعث شده است که ریسکهای ژئوپلیتیک و سیستماتیک به اقتصاد کشور و بازار سرمایه وارد شوند که از نظر بنده، بخشی از این مسئله به دلیل این است که خود ما در داخل کشور به آن دامن زدهایم. این در حالی است که در حال حاضر، هیچ یک از کشورهای حوزه خلیج فارس و مسلمان به اندازه ایران به اتفاقهای موجود در غزه و لبنان واکنش نشان نداده و اعلام موضع نکردهاند و فقط کشور ما مخاطب قرار گرفته و بدنبال آن، وضعیت اقتصادی و بازار سرمایه ایران تحت تأثیر این اتفاقها روند نزولی و منفی به خود گرفته است.
این تحلیلگر بازار سرمایه تصریح کرد: اگرچه باید همه کشورهایی که در منطقه قرار دارند از گسترش دامنه جنگ و تبعات اقتصادی آن بینصیب نباشند ولی شاهد هستیم که بورس سایر کشورها تحت تأثیر منفی جنگ و تنشهای منطقه قرار نگرفتهاند و صرفاً این اتفاقها تأثیر منفی بر بازار سرمایه ایران گذاشتهاند. به همین دلیل، به نظر بنده مهمترین دلیل این موضوع به عملکرد نامناسب، منفعلانه و بیتفاوتی برمیگردد که در دوران ریاست سه سالهی آقای مجید عشقی در سازمان بورس اتفاق افتاد.
فردین آقابزرگی تأکید کرد: در دوران ریاست آقای عشقی در سازمان بورس به سهامداران خُرد در مقابل تصمیمات ذینفعانه دولت بیمِهریهایی شد و در این میان، سازمان بورس به عنوان وکیل مدافع این سهامداران سکوت کرد و متأسفانه الان، این ذهنیت منفی با چنین اتفاقاتی خود را نشان میدهد. یعنی اولین مورد تأثیرگذار بر چنین وضعیتی، سکوت و بعضاً همراهی خود سازمان بورس در زمان آقای عشقی با دولت بوده است که در آن زمان، انواع و اقسام روشها، نقدینگی لازم، انتشار اوراق، افزایش نرخ بهره، قیمتگذاری دستوری، نرخ خوراک انجام شد و علاوه بر همه این موارد، مسائلی نیز در اواخر خدمت ایشان به صورت خواسته یا ناخواسته اتفاق افتادند و پس از آن، آقای عشقی از سازمان بورس خارج شد؛ هرچند که تیم مدیریتی ایشان کماکان در سازمان بورس حاضر هستند.
این تحلیلگر بازار سرمایه ادامه داد: یکی دیگر از نکات مهمی که باید به آن اشاره کرد مفروضاتی است که کلیه سهامداران و سرمایهگذاران به اقتضای شرایط، بر اساس آن تصمیم میگیرند و در نتیجهی افزایش تنشهای منطقه و سخنپراکنیهای ایران و اسرائیل، این مفروضات محتملتر به نظر میرسند که ادامه تنشها ممکن است منتهی به یک جنگ رو در روی شدیدتری شود و طبیعتاً بازارهای مالی نیز، تحت تأثیر این موضوع قرار می گیرند. در نتیجه، این مسئله و سکوت سازمان بورس در دوره آقای عشقی مزید بر علت شده و به منفی شدن هرچه بیشتر روند بورس دامن زدهاند.
فردین آقابزرگی افزود: بنده فکر میکنم عمده وظایف سازمان بورس در ارتباط با استیفای حقوق سهامداران به ویژه سهامداران خُرد که بر اساس ماده 7 قانون بازار، شرح وظایف سازمان بورس است در زمان آقای مجید عشقی، کوتاهیهایی صورت گرفت؛ به طوریکه نه تنها متولیان، موضع سکوت اتخاذ کردند بلکه بعضاً در صدد ساکت کردن صدای مخالفان برآمدند و اجازه مانور بیشتر به تصمیمات دولت دادند و اینها نقاط ضعفی بودند که چنین مشکلاتی را رقم زدند؛ بنابراین با وجود سطح ارزندگی و مناسب بودن شرایط برای جذب نقدینگی موجود در کشور که بیش از 8 هزار و 200 همت است. متأسفانه، ناکارآمدیها در سطح مدیریت یا به قول آقای پزشکیان، سوء مدیریت در بازار سرمایه باعث شدند تا شاهد چنین شرایط نامطلوبی در بورس کشور باشیم.
این تحلیلگر بازار سرمایه گفت: مهمترین نتیجهای که میتوانیم بگیریم صرفاً متکی بر تحرکاتی است که در داخل انجام میدهیم و همه این پیشبینیها و تحلیلها مبتنی بر کُنش ما در داخل نسبت به مسائل سیاسی و نظامی هستند و هر آنچه که ما در اینجا انجام دهیم طبیعتاً اثرات سوء آنها را در حوزه اقتصاد و بازار سرمایه خواهیم دید؛ کما این که معکوس این موضوع را با افزایش قابل توجه نرخهای ارز در این بازار و بازار طلا مشاهده میکنیم و اگرچه در ابتدا و کوتاهمدت، افزایش نرخ ارز تأثیر مستقیمی بر درآمد سود شرکتها نخواهد داشت ولی زمینه افزایش نرخ دلار نیمایی که مبنای محاسبه سود و درآمد شرکتهای ارزآور و صادراتمحور است را فراهم میکند. به هر روی، نتیجه عملکرد ضعیف در حوزه اقتصاد موجب افزایش فقر، کاهش قدرت خرید و پایین آمدن سطح معیشت آحاد مردم میشود.
فردین آقابزرگی در پایان خاطرنشان کرد: تورم بر معیشت مردم تأثیر بسیار منفی گذاشته است؛ به طوریکه افزایش قیمت ارزاق عمومی، کالاهای اساسی و حتی سایر کالاهای مصرفی و… را مشاهده میکنیم که اینها نشان میدهند با حرف و شعار نمیتوان امور اقتصادی کشور را در دست گرفت و به اداره جامعه پرداخت. چون اگر به حرف باشد، میگویند اجازه ندهید نرخ ارز نیمایی افزایش پیدا کند تا مردم ضعیفتر نشوند ولی مردم در عمل، از سیاست اقتصادی بینصیب هستند.