سیدهاشم اورعی استاد دانشگاه: یکی از 4 ویژگی گذار از اوضاع فعلی انرژی استفاده از علم و فناوری روز جهت بالا بردن بهرهوری است، علم به فناوری منتهی میشود و در صنعت نقشآفرینی میکند، یعنی دنیا با مصرف انرژی کمتری کار انجام دهد. مثال بارز آن خودروی برقی است وقتی قرار است 100 کیلومتر مسیر طی شود قطعاً جایگزینی خودروی برقی با بنزینی مصرف انرژی و آلایندگی کمتر و راندمان بالاتری خواهیم داشت. آنچه مسلم است علم در گام اول و بعد تحقیقات قرار دارد و حلقه بعدی نیز فناوری است، فناوری با ورود به صنعت باعث بالا رفتن بازدهی مصرف انرژی میشود.ما از موضوع علم در صنعت هیچ بهرهای نداریم و دلیل اول به سیاست علمی و اشکالات وزارت علوم در کشور برمیگردد، در حلقه علم به تحقیقات، فناوری و سپس نقشآفرینی در اقتصاد ملی ما تنها تا حلقه تحقیقات خوب عمل کردهایم و از آن پس حلقه اتصال به فناوری گسسته میشود، یعنی از تحقیقات به فناوری وصل نمیشویم زیرا ارتباط واقعی بین مراکز علمی و تحقیقاتی و صنعت وجود ندارد و این اشکال سیستماتیک است و به عدم برنامهریزی صحیح از سوی وزارت علوم برمیگردد، البته معاونت علمی ریاستجمهوری به این عرصه کمک کرد اما رضایتبخش نیست، دلیل اینکه حلقه دوم به سوم پاره شده مباحث اقتصادی است، ما با نحوه قیمتگذاری انواع انرژی کاری کردهایم که کسی دنبال اینکه تحقیقات را به فناوری تبدیل کند و این فناوری باعث شود انرژی کمتر مصرف شود؛ نمیرود.اکنون قیمت برق و گاز برای بخش غیرصنعتی و کشاورزی درواقع مجانی است وقتی به این شکل است و کسی پولی بابت مصرف پرداخت نمیکند؛ چگونه انتظار داشته باشیم که کسی پول را تبدیل به فناوری کند و منجر به مصرف کمتر انرژی شود ما نه تنها شرایط را درست ایجاد نکردهایم بلکه خراب هم کردهایم.مشکل اصلی انرژی در کشور ابتدا سرمایهگذاری است، ما در کل بخش انرژی به 200 میلیارد دلار سرمایهگذاری عاجل و فوری نیاز داریم و این در حالی است که آنچه در بودجه سال آینده درآمد ارزی و فروش نفت مشهود است، 1800 همت هم کسری بودجه داریم بنابراین تحت هیچ شرایطی کشور امکان تأمین حداقل سرمایه مورد نیاز بخش انرژی را ندارد، بخش خصوصی هم به دولت اعتماد نمیکند. اعداد مورد نیاز برای سرمایهگذاری سنگین است و ما نه ثبات مالکیت و نه ثبات سیاسی داریم بنابراین کسی این ریسک را نمیپذیرد که برای درازمدت در این حوزه ورود کند، در نتیجه تنها سرمایهگذاری خارجی میماند که آنهم ورود سرمایه از غرب به دلیل تحریمها منتفی است.تنها جایی که میتوانیم امید داشته باشیم؛ کشورهای حوزه بریکس است کشورهای این حوزه تا حد زیادی با ما هم جهت هستند، یعنی در حال توسعه هستند و بعضاً اقتصادهای بزرگی دارند مثلاً میتوان به جای روسیه که یک اقتصاد تکمحوری با جیدیپی 1700 میلیارد دلار بوده و اقتصاد یازدهم دنیا است؛ روی هندوستان بعنوان اقتصاد پنجم دنیا حساب کنیم. وقتی این موضوعات را کنار هم قرار میدهیم؛ ظرفیتهای خوبی وجود دارد، در هر حال امیدی به غرب و حتی همسایگان و ترکیه نداریم که سرمایه و فناوری وارد ایران کنند اما میتوانیم روی توان و ظرفیت بریکس حساب کنیم، اگر دیپلماسی کشور شرایطی را فراهم کند که این کشورها وارد حوزه انرژی ایران شوند میتواند مؤثر باشد.اگر پول در دسترس باشد باید مدیریت هم اصلاح شود واقعیت این است که ما نمیتوانیم از سیستم مدیرتی که انرژی کشور را در دست داشته و کار را به اینجا کشانده و مخفیکاری هم کرده انتظار تحول داشته باشیم. امروز باید در فرمول انتخاب مدیران تحول ایجاد شود، ما مدیرانی تربیت کردیم که متخصص خرج کردن هستند و درآمدزایی نمیکنند، بنابراین افراد جدیدی باید ورود کنند که متخصص خلق ثروت باشند، بعبارت دیگر فرمول جذب مدیر در کشور ما از روز اول اشتباه بوده است مدیرانی که جذب شدهاند ملاک تصمیماتشان منافع ملی نیست و این نشان میدهد فرمول اشتباه است، بنابراین علم لازم است و باید این زنجیر کامل و فناوری در صحنه عمل وارد شده و باعث بالا رفتن بهرهوری شود، ما کاری کردهایم که اقتصاد انرژی به سرانجام نرسد.سرمایه مهم است و اگر درست بازی کنیم میتوانیم از ظرفیت بریکس استفاده کنیم اما مشکل ما فقط پول نیست زیرا به محض اینکه پول به دست کشور میرسد بیشتر آن را هدر میدهیم تا اینکه استفاده بهینه صورت گیرد اگر بتوانیم مشکل پول حل کنیم باید در سیستم مدیریت دولتی نیز بازنگری اساسی صورت گیرد.
تمامی حقوق متعلق به نقش اقتصاد آنلاین می باشد.