مظاهر گودرزی روزنامه نگار: گروه اجتماعی: دانشگاه محل تولید علم است، اما حالا یا با مهاجرت گره خورده یا با اخراج، وقتی نتایج کنکور امسال اعلام شد، تعداد زیادی از رتبههای برتر همان روز اول گفتند بهفکر مهاجرت هستند، طوریکه یک جامعهشناس در واکنش به تمایل بهمهاجرت نخبههای کنکور به خبرآنلاین گفت: «مادامی که فضای اجتماعی یک کشور مسموم است، مهاجرت هم امری رایج و معمول است.»
امانالله قرایی مقدم بیان کرد: «جوان امروز در این فضای سمی هیچ چشماندازی برای آینده ندارد و مهاجرت را اولین گزینه برای نجات خود میبیند.»
اما باید پرسید چرا مهاجرت دارد تبدیل به راه نجات دانشگاهیها میشود، شاید بهتر باشد برای پیدا کردن جواب سراغ تحولات چند ماه گذشته دانشگاه رفت، از دانشگاه علامه طباطبایی گرفته تا دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد خبرهایی از اخراج، تعلیق و بازنشستگی زودتر از موعد اساتید بهگوش رسید.چند روز قبل بود که استاد سابق علوم سیاسی دانشگاه تهران از بازنشستگی اجباری 9 تن از اساتید دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آزاد تهران مرکز خبر داد. سوسن صفاری به پایگاه خبری انتخاب گفت: «زمستان سال گذشته بود که موضوع بازنشستگی اجباری 9 تن از اساتید دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آزاد تهران مرکز که با ادعای قانونی بودن این امر رخداده بود، مطرح شد، این اساتید که همگی از اساتید قدیمی و برجسته این دانشکده هستند، به یکباره با حکم بازنشستگی خود مواجه شدند.»او ادامه داد: «پیگیریهایشان از مکانیزمهای مختلف تعریف شده راه بجایی نبرد بلکه رئیس دانشکده که مطرح کرده بود این اساتید ضد انقلاب هستند و تفکر غربزده دارند، – یعنی همان اسلحهای که برای هر حذفی مشروع شده است – و اعلام کرده بود که به اساتیدی که ولایی نیستند، کلاس نمیدهد.»
از این ظلم شکایت به کجا برم؟
اما سر و صدای اخراج اساتید دانشگاه در یکی دو هفته گذشته، از عدم نیاز استاد جامعهشناس دانشگاه علامه طباطبایی شروع شد. مهدی خویی بعد از اینکه متوجه شد از دانشکده علوم اجتماعی این دانشگاه اراج شده است در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر) نوشت: «من مهدی خویی، معلم جامعهشناسی در دانشگاه علامه که به کسی باجی نداد و خدایش میداند که خود را تنها و فقط به مردم و دانشجو متعهد میدید، بعد از 7 سال تدریس نامه قطع همکاری (اخراج) گرفتهام و از خانهام یعنی دانشگاه در حال رانده شدن هستم و مستاصلم از این ظلم شکایت بهکجا برم.»اخراج این استاد دانشگاه با واکنشهایی همراه شد، محمد فاضلی، جامعهشناسی که قبلتر تیغ اخراج از دانشگاه شهید بهشتی تهران به تن او هم گرفته بود در ایکس (توئیتر) نوشت: «روندهای متعددی بهسوی زوال دانشگاه بالاخص علوم انسانی و اجتماعی همگرا شدهاند، از اخراج اساتید حتی اندکی منتقد و نا همسو، تا مهاجرت استعدادها و بحران جایگزینی استاد خوب، جامعه ایران آینده، صدای این دهل نوازی را خیلی دردناک خواهد شنید.»او ادامه داد: «همانگونه که بعد از چند دهه تلاش برای گزینش معلمان همسو و سختگیرانه برگزیدن معلمان، خروجی آموزش و پرورش (و ورودی دانشگاه) را مطلوب نمیدانید، گزینش استاد همسو، ساکت و محافظهکار هم انبوه دانشجوی مطلوب شما را تربیت نمیکند، ضرورت تغییر را درک کنید و منطق نهادها را دریابید.»
دستوری شدن آموزش در دانشگاه
درباره اخراج اساتید دانشگاه مصطفی آبروشن، جامعهشناس به خبرآنلاین گفت: «در ساختار آموزشی کشورِ ما اساتیدی که دارای عقاید سیاسی متفاوت هستند و بهقدرت و سیاستهای حاکم اعتراض میکنند، عموماً هدف اخراج قرار میگیرند. زیرا این اراده بهشکل پنهان در نظام آموزشی حاکم است که دانشگاهها بایستی اساتیدی با عقاید مشابه خود را جذب و دیدگاههای متفاوت را کنار بگذارند.»او ادامه داد: «شروع سونامی اخراج اساتید دگر اندیش پیامدهای جبران ناپذیری به کیفیت نظام آموزشی وارد میکند، یک استاد دانشگاه ابزاری جز سخن و تفکر ندارد و اخراج آنان به جرم اعتراض و انتقاد، نقض آشکار حقوق شهروندی و آزادیهای فردی است.»آبروشن بیان کرد: «اگر اساتید نتوانند بدون ترس از اخراج، نظرات و دیدگاههای خود را ابراز کنند، تحقیقات کیفیت خود را از دست میدهند و آموزشها در سطح دستور تقلیل پیدا کرده و ارزش علمیشان خودش را از دست میدهد.»
من یک استاد معمولی نبودم
درحالی به گفته مصطفی آبروشن اخراج اساتید باکیفیت از دانشگاه سبب میشود که کیفیت آموزششان علمی خودش را از دست بدهد که در همین احوال آذین موحد، استاد موسیقی دانشگاه تهران زیر تیغ اخراج است.او درباره وضعیت تعلیق شده خودش در دانشگاه تهران به خبرآنلاین، گفت: «ماجرای تعلیق را بهتازگی (خرداد 1402) اعلام کردند، اما من از آذر سال گذشته (1401) قطع حقوق شدم. تعلیق من از تدریس به این دلیل بود که در حوادث سال گذشته دانشگاه، از دانشجویان حمایت کردم؛ آن روزها محیط دانشگاه تهران اصلاً شبیه محیطی برای یادگیری نبود، اعلام کردم تا زمانیکه امنیت دانشجویان در دانشگاه برقرار نشود من نمیتوانم در کلاسها درس بدهم. کتککاری سهم دانشگاه نیست، من چهطور میتوانستم در شرایطی که دانشجوها در دانشگاه وضعیت امنیتی خوبی نداشتند سر کلاس درباره زیبایی شناسی موتزارت درس بدهم، اصلاً امکان این وجود نداشت و تمرکز یادگیری هم در دانشجویان مهیا نمیشد.»او گفت: «بههمین دلایل حقوق استادی که 30 سال ثقل موسیقی در هنرهای زیبا بوده را بلوکه کردند. من یک استاد معمولی در هنرهای زیبا نبودم، من خدمتگزار هنرهای زیبا بودم و 30 سال با تلاشهای خارج از عرف استادی برای گروه موسیقی در هنرهای زیبا زحمت کشیدهام.»