سید ابوالفضل بهره دار روزنامه نگار: حکمرانی مناسب برای زیرساختهای اساسی در تمام دنیا از جمله بخش های حیاتی محسوب میشود که نقش مهمی در کارآمدی موثری در اقتصاد و توسعه پایدار ایفا مینمایند. مدیریت شبکه ریلی در عرصه زیرساختهای کشور از ارکان صنایع مادر محسوب میشود و قانون اساسی بر ایجاد یک نظام اداری اثربخش و نظاممند همواره تأکید فراوان نموده است. بدون استقرار یک نظام مدیریتی اثربخش در تمامی بخشهای صنعتی و خدماتی کشور، توفیق حکمرانی مطلوب عملاً حاصل نخواهد شد.
بسیاری از صاحبنظران ریلی معتقدند نظام مدیریت ریلی از کارآمدی لازم برخوردار نبوده و از نارساییهایی مزمن رنج میبرد. نظام مدیریتی در راهآهن ایران، متشکل از اجزایی همچون: منابع انسانی، تشکیلات و روشها، قوانین و مقررات، تسهیلات و زیرساختهای ریلی و تجهیزات ثابت و متحرک است که دارای یک رابطه متقابل و ارگانیک با یکدیگر هستند و صنعت ریلی را برای تحقق اهداف و برنامههای خود، هدایت و راهبری مینمایند. از سوی دیگر شناخت دقیق نظام ریلی کشور و اصول حاکم بر این صنعت و نیز شرایط محیطی و داخلی حاکم بر آن میتواند مدیران ارشد صنعت ریلی را در تبیین اهداف و راهبردها و تدوین برنامههای اجرایی یاری دهد و زمینه تحقق اصلاح نظام ریلی را فراهم نماید. بهبود در نظام صنعت ریلی هنگامی رخ خواهد داد که مسائل این شبکه بهصورت ترکیبی بررسی و مطالعه شود. رویکرد ترکیبی به این معنا است که بر روی تمامی مسائل فراروی نظام ریلی نظیر ابعاد مدیریتی، قانونی، حرفه ای و فرهنگی مطالعه و بررسی جامع صورت پذیرد. در این صورت با آنالیز کامل این ابعاد سیاستهای مؤثری را بهمنظور ارائه خدمات عمومی و بهبود ظرفیت ریلی تبیین می گردد. کارایی و اثربخشی مدیریت حملونقل ریلی در گروی تحکیم حلقههای تاثیرگذار آن است که باید کوشش شود میزان انعطافپذیری و یا ناهمگونی آنها با سیاستهای کلی نظام مدیریت کشور ارزیابی و اصلاح شود.دولت سند جامع ریلی کشور را ابلاغ نمود. اما عدم شناخت کامل ابعاد موضوع، عدم تعریف و تدقیق رویکردهای ناظر بر مدل اداره امور ریلی، عدم تدوین راهبردها و راهکارهای مربوط برای برخورد با امور جاری نقش و سهم پژوهش در تحول نظام ساختاری ریلی که بسیار مهم بوده بر کسی پوشیده نیست. نظام اداری در هر سازمانی بهمثابه بخش تنظیمکننده فعالیتها برای نیل به اهداف عالی آن صنعت است که ضمن ایجاد هماهنگی بین بخشهای مختلف، بستر مناسبی را برای حل مسائل و مشکلات و تسهیل جریان امور عمومی راهآهن فراهم می نماید. هدف از تحول ساختاری صنعت ریلی، تقویت تواناییهای نظام اداری در راستای ایفای کارآمد وظایف و نقش فعلی راهآهن است. به تعبیر دیگر، هدف از تحول در صنعت حملونقل ریلی، انطباق نقشها، توانمندیها و قابلیتهای نظام اداری است که برای مسئله توسعه ریلی حیاتی و ضروری به شمار میرود.نظام مدیریتی و ساختاری در راهآهن ایران باتوجهبه نقش گسترده و مؤثری که در جابهجایی کالا و مسافر دارد، یکی از زیرساختهای مهم توسعه کشور محسوب میشود که بیتوجهی به آن آسیبهای جبرانناپذیری در مسیر تحقق اهداف سند جامع حملونقل کشور ایجاد مینماید، تحقق برنامهها؛ رضایت مردم، تحقق حقوق صاحبان کالا و مسافران و… را به دنبال دارد. از اینرو حملونقل کشور همواره در سطوح مختلف و به شیوههای گوناگون در پی اصلاح نظام مدیریتی راهآهن بوده است، اما به دلایلی از جمله عدم شناخت کامل ابعاد موضوع، نبود نظارت بر رویکردها و مدل اداره امور ریلی، به موفقیت چندانی نائل نشدهاند. این وضعیت در شرایطی است که ساختار نظام اداری ریلی در موقعیت فعلی و در بسیاری از زمینهها بهجای ایفای نقش محرک برای پیشرفت و توسعه بخشهای ریلی، مانعی برای دستیابی به توسعه پایدار بوده است. در این وضعیت، فارغ از آن که اعمال اصلاحات اجتنابناپذیر بوده و تکلیف تلقی میشود اصلاحنشدن آن، ضمن کند کردن مسیر پیشرفت این صنعت حیاتی، بخش عظیمی از منابع لازم برای توسعه را نیز صرف نگهداشت زیرساختهای خود میکند و این کاستی موجب شکاف میان وضع موجود و تحقق چشمانداز اصلاح و تحول اداری فرایندهای متعددی همچون: مشارکت عمومی کارکنان، اصلاح ساختارهای اداری، تناسب وظایف و اختیارات، توانمندسازی کارکنان و مدیران، پاسخگویی مدیران ریلی در مقابل شهروندان، نظارت بر نظام اداری و توسعه شیوههای اطلاعاتی و… را هر روزه شاهدیم. وزارت راه و شهرسازی و ارگانهای ذیربط مانند وزارت کشور و شهرداری تهران در جستجوی راهحلی برای مسائل و مشکلات خاص جامعه ریلیاند. این نهادها روی برخی مسائل تأکید میورزند و هنگام بررسی، برای آن اولویت خاصی قائل میشوند و حتی خارجازنوبت رسیدگی میکنند؛ اما به برخی مسائل توجه نکرده و پس از مدتی آن را فراموش میکنند که امروزه بهبود مسائل ساختاری و اداری یکی از اموری است که تا حدی به فراموشی سپرده شده است اصلاح اداری یکی از مهمترین فعالیتهای دولتها در اقصا نقاط جهان است در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، اصلاح نظام اداری به معنای فرایند تغییر در ساختارها و رویههای اداری در حوزه خدمات عمومی از جمله حملونقل ریلی است و دلیل آن لزوم رفع انتظارات محیط سیاسی و اجتماعی است. باتوجهبه توضیحات فوق میتوان چنین اذعان داشت که نظام ساختاری حملونقل ریلی در ایران از چالشها و مشکلات متعددی رنج میبرد. اتکای بیش از اندازه بر بخشهای دولتی و کم توجهی به بخش خصوصی برای به نیل اهداف، ضعف کارایی کارکنان و مدیران، سوگیری سازمانهای ریلی و وظیفه گرایی ساختارهای سازمانی در تشکیلات ریلی، کم توجهی به ارزش هایی همچون شایسته سالاری و جابجایی دائم مدیران در بخشهای مختلف صنعت حملونقل ریلی، حرفه نبودن مدیریت، سیاست زدگی سازمانهای دولتی، ناکارآمدی نظارت بیرونی بر دیوانسالاری، ضعف ساختار افقی و تبعیت مدیران از نظریه عاملیت، همگی از مشکلات اساسی مدیریت و نظام اداری ریلی محسوب میشوند که برونرفت از آنها مستلزم انجام مطالعه و پژوهش و سپس پیشنهاد راهکارهای مناسب و در نهایت، کاربست این پیشنهادها توسط صنعت حملونقل ریلی و نهادهای تابعه جهت بهبود ساختار ریلی کشور است.
در این راستا، سیاست های کلی نظام اداری در سال 1389 و در قالب 26 بند از سوی مقام معظم رهبری به وزارتخانه ها، ارگانها، سازمانهای نظامی و سایر دستگاههای دولتی ابلاغ گردید و اهدافی همچون: ایجاد فرهنگ سازمانی مبتنی بر ارزشها، ارتقای منابع انسانی، دانش گرایی و شایسته سالاری مبتنی بر اخلاق، تأمین حداقل معیشت، حفظ کرامت بازنشستگان، شفافیت اداری، توسعه نظام اداری الکترونیک، ایجاد کارایی و اثربخشی، اشاعه فرهنگ بهبود مستمر و… را دنبال مینمود که شایسته است باتوجهبه پتانسیلی که امروزه در صنعت حملونقل ریلی کشور وجود دارد، به سرعت در راستای برطرف نمودن عیوب موجود در ساختار مدیریتی ریلی، راهکارهای مناسبی اندیشیده شود. بدون تردید موفقیت نظام مدیریت حملونقل ریلی در سایه مدیریت و رهبری افرادی است که دارای عزم راسخ و دیدگاه روشن و مورد پذیرش نسبت به آینده و مسیر حرکت تغییر و تحول هستند. ساختار و فرهنگ صنعت حملونقل ریلی مطلوب که تسهیل کننده اجرای برنامههای تحول باشد، بستر مناسبی برای هر گونه دگرگونی خواهد بود.