کشورهای عربستان، کویت، قطر و امارات و در کل کشورهایی که از منابع فسیلی قابل توجهی برخوردارند یک مسیر مشخص را طی میکنند، این کشورها بدرستی تشخیص دادهاند که اواخر دهه جاری میلادی و یا اوایل دهه آتی از پیک سوخت فسیلی عبور خواهیم کرد و تقاضا برای آن روند کاهشی خواهد داشت، در نتیجه فرصت اکنون یعنی حداکثر یک دهه آینده یک فرصت طلایی است که این کشورها میتوانند و باید حداکثر استفاده را از فروش سوختهای فسیلی در جهان ببرند و پول آن را دریافت و سرمایهگذاری کنند که در آینده از منافع این سرمایهگذاری بتوانند به توسعه کشورشان ادامه دهند، به عبارت دیگر امکان استفاده از این فرصت دائمی نیست.مثلاً اکنون هر روز قطر قراردادهای بلندمدت با کشورهای بزرگ منعقد میکند و این رویه یک نکته را به ما یادآور میشود که اصولاً موضوع انرژی یک مسئله بلندمدت است و این همان چیزی است که ما در ایران به آن توجه نداریم.اگر یک شبه تمام اتفاقات خوب در کشور ما رخ دهد یعنی تحریمها لغو شود ما به جهان وصل شویم و همه چیز درست باشد و…. بازهم حدود یک دهه طول میکشد که بتوانیم نقشی را که باید؛ در صحنه انرژی جهان ایفا کنیم، با کمال تأسف تقریباً امکان حضور و نقشآفرینی قابل توجه در صحنه انرژی جهان را از دست دادهایم.اکنون کشورهای منطقه مثلاً قطر در پارس جنوبی (گنبدشمالی) عربستان و کویت در میدان آرش، عراق در غرب کارون با انعقاد قراردادهای بلندمدت از منابع مشترک با ایران استفاده میکنند و آینده خود را تضمین میکنند اما ما حتی از جانب روسیه هم مشکل داریم، این کشور به دلیل جنگ اوکراین و به دلیل اینکه بابت تحریم از بازار بینالمللی بیرون رانده شده عملاً با ایران رقابت نابرابر میکند و با تخفیفهایی که اعمال میکند؛ ما از از اندک بازارهای که برایمان مانده نیز به عقب میکشاند. در این بین چین هم از این ماجرا حداکثر استفاده را کرده و نفت ایران و روسیه را با تخفیف زیاد خریداری میکند.در هر حال ما برای نقشآفرینی در بازار بینالمللی نفت و گاز حداقل به دو مؤلفه نیاز داریم ابتدا سرمایهگذاری است که ابتدا باید از خارج جذب کنیم و این در حالی است که اکنون در شرایطی نیستیم که کشوری حاضر باشد در ایران سرمایهگذاری کند زیرا ریسک ورود سرمایه بالاست. از دیگر سو شاهدیم که دولت اعلام کرده 80 میلیارد دلار سرمایه تنها در بخش گاز نیاز دارد اما واقع امر اینکه بدون این سرمایهگذاریها هم بخش قابل توجهی کسری داریم و دولت اکنون به هیچ عنوان به لحاظ مالی امکان سرمایهگذاری قابل توجه در بخش انرژی کشور را ندارد.البته بخش خصوصی میتواند این سرمایهها را متقبل شود اما دولت کاری میکند که بخش خصوصی رغبتی به سرمایهگذاری در این حوزه ندارد مثلاً در حوزه برق سرمایهگذاری بخش خصوصی صفر شده چون دولت تاکید بر صحنهگردانی و تداوم دلالی انرژی دارد بنابراین در شرایطی که سرمایهگذار هم به دولت اعتماد نمیکند امکان جذب سرمایه خارجی هم میسر نیست.