فاطیماه میرزایی دخت روزنامه نگار:هابیل خاوری، کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه در گفتگوبا «نقش اقتصاد» درمورد روند روز گذشته بورس بیان کرد: اولین روز کاری هفته را در حالی آغاز کردیم که نمیتوان انتظار خاصی از بازار در حالت فعلی داشت چراکه بازار با دست پیشفروشندگان همچنان در حال فرو رفتن در مشکلات بزرگتر است. سه عامل میتواند طرف عرضه را در بازار این روزها تشدید کند. اولین عامل، تنشهای منطقهای این چند وقت است که همیشه بورسیها کاسه داغتر از آش بودهاند و برای هر رویدادی، منفیهای سنگینی را رقم زدهاند. به همین دلیل، اگرچه به طور مشخص، ایران هنوز پاسخی به ترور اسماعیل هنیه نداده است ولی تا تعیین تکلیف نهایی این موضوع و پس از آن انتظار پاسخ از اسرائیل، سایه این موضوع بر سر بازار سرمایه خواهد بود و در همین شرایط پر ابهام نیز بورسیها چوب حراج بر داراییهای خود میزنند.
این تحلیلگر بازار سرمایه تصریح کرد: عامل دوم، ریزش شدید قیمتها در بازارهای جهانی است. هر چند نباید قیمتهای جهانی را به تابلوی لحظهای معاملات TSE مرتبط کرد، اما بالا گرفتن تنشها در خاورمیانه و احتمال گسترش جنگ از یک سو و همچنین گزارش ضعیف مشاغل در آمریکا، عامل این ریزش است که بهنظر، عامل دوم تأثیر بیشتری بر قیمتهای جهانی داشته است.
گفتنی است که گزارش مشاغل ضعیفتر از انتظار بود و با توجه به رشد اخیر سهام، گزارشهای سودسازی شرکتها ناکافی بودهاند در حالی که در کشورهای خارجی همه چیز روی حساب است و مثل بورس ما به شکل نامطلوب و غیر اصولی و بدون هیچ عامل فاندامنتالی رشد نمیکند چراکه در اغلب مواقع، گزارشهای شرکتهای بورسی ما خلاف واقعیت هستند.
هابیل خاوری گفت: رشد اونس، ارتباطی به مسائل نظامی ندارد و سخنان پاول و ایجاد آمادگی برای کاهش نرخ بهره، زودتر از انتظارها و تحلیل مؤسسات بزرگ برای کاهش نیمدرصدی نرخ بهره در جلسه بعدی، اونس را تقویت کرده است و در خوشبینانه ترین سناریو، به این نکته استناد میشود اگر کاهش قیمت نفت در هر بشکه به 3 دلار ناشی از نوسانات در مسائل نظامی منطقه بوده است؛ بنابراین نفت باید رشد میکرد نه افت! این تحلیلگر بازار سرمایه ادامه داد: عامل سوم، احتمال تغییر قوانین دم دستی یعنی همان دامنه نوسان است که به نظرم، این عامل بیشتر از هر عامل دیگری سهامداران را نگران میکند. زیرا مسئولان مربوطه به جای گرفتن تصمیم درست و حل مشکل، مدام در حال دستکاری هستند. پس باید این موضوع را درنظر گرفت که بازارهای جهانی هیچ اهمیتی به تحرکات منطقه نشان ندادهاند و گزارشهای ضعیف اقتصاد چین، نفت را تضعیف کرده است و معاملهگران در جهان روی یک درگیری بزرگ شرطبندی نمیکنند.
هابیل خاوری تأکید کرد: جدا از اینکه چه چیزی عامل اصلی ریزش اخیر در بازارهای جهانی است باید منتظر واکنش فعالان بازار سرمایه ایران باشیم. زیرا بورس ما اساتید پیشتازی دارد که سودهای هزاران درصدی را در تمامی بازارها کسب میکنند و پکیج میفروشند و سیگنال میدهند و معلوم نیست چه زمانی فول سهم هستند و چه زمانی نیستند!
این تحلیلگر بازار سرمایه ادامه داد: در ساعات گذشته، تتر رشد قیمتی شدیدی را تجربه کرده است و اکنون در محدوده 634 هزار ریال در حال معامله است و احتمالاً از منظر معامله گران تتر در بالاترین سطح خود قرار دارد. اما روی دیگر این سکه، تبدیل داراییهای ارز دیجیتال به واسطه ریزش به تتر است که همین امر باعث افزایش تقاضا در تتر و رشد قیمت آن شده است.
هابیل خاوری با اشاره به خرید و فروش سهام در این روزها تصریح کرد: صحبت از خرید یا فروش سهام در این روزها کمی سخت است و معامله گران در چنین شرایطی معمولاً به استرتژی های خود پایبند نیستند و در این روزهاست که حد ضرر روانی برخی معامله گران فعال میشود و به دور از تحلیل و با فروش سهام خود، به دنبال آرامش هر چند کوتاه مدت هستند.
ارزش کل معاملات روز گذشته بازار، 11 هزار میلیارد تومان بوده که از این مبلغ، 4 هزار و 381 میلیارد تومان آن مربوط به معاملات خرد سهام و حق تقدم بوده است؛ بنابراین قاطعانه میگویم که منفی شدن یا پایین آمدن بازار، هیچ عامل بنیادی به بازار اضافه نمیکند که عدهای میگویند بازار ارزندهتر میشود و بهنظر بنده، فقط بر مشکلات بازار اضافه شده و بحرانهای جدی برای بازار ایجاد میشود.این تحلیلگر بازار سرمایه اظهار کرد: حداقل تأثیر این روزها و این شرایط وخیم این است که ارزش تضمین سبدهای دارای اعتبار کاهش پیدا میکند و کارگزاریها شروع به منفی کردن پرتفوی سهامدار و از طرفی، اجبار به فروش سهام میکنند. در نتیجه، از یک طرف، ارزش سبد سهامدار به صورت روزانه کم میشود و از طرف دیگر، بهره سنگین اعتبار میدهد و در این میان، باید سهمهایش را با ضرر نقد کند و پول کارگزاری را پس بدهد.
او تأکید کرد: ابتدای سال 1390، زمانی که شاخص حدود 20 هزار واحد بود، بازار سرمایه 120 میلیارد دلار ارزش داشت و از آن روز تاکنون، حداقل 30 میلیارد دلار شرکت و هلدینگ جدید اضافه شده است که با کسر آن به عدد 90 میلیارد دلار خواهیم رسید. واقعیت این است که ارزش بازار سرمایه ما به دهه 80 شمسی برگشته و واقعیت بازار ما این است که کل شرکتهای معدنی، بانکی، فلزی، خودرویی، پتروشیمی، پالایشی،…. ما به اندازه تنها یک شرکت در یکی از کشورهای همسایهمان ارزش دارد. در نتیجه، واقعیت بازار سرمایه ما این است؛ نه آن چیزی که شاخص کل نمایش میدهد.
هابیل خاوری گفت: پرسشی که این روزها، همه مطرح میکنند این است که در این شرایط سیاسی و وضعیت بازار چه رویکردی داشته باشیم و چه کار کنیم؟ اولین چیزی که باید برای پاسخ به این پرسش بدانیم این است که وضعیت بازار از نظر ارزندگی چگونه است؟ وقتی که به شاخصهای سهام نگاه میکنیم از دید تکنیکالی این شاخصها، همه در کف 5 ساله یا 10 ساله خود هستند؛ به طوری که نسبت P/D بازار سهام بر روی عدد 10 قرار دارد که در کف 10 ساله است و نسبتهای P/S و P/E بازار هم در محدوده حمایتی قوی قرار دارد. پس خیلیها از لحاظ بنیادی، انتظار افت را ندارند.
او عنوان کرد: برای رشد بازار سرمایه، ابتدا باید به این نکته توجه کنیم با توجه به اینکه طرح توسعههای زیاد و قابل توجهی در شرکتها اجرا نمیشود؛ بنابراین رشد بازار ما با تورم و افزایش قیمت کالاها و همچنین رشد قیمت ارز اتفاق می افتد. در نتیجه، بازار سرمایه ما در حال نشان دادن چهره واقعی خودش است ولی عدهای نمیخواهند این موضوع را باور کنند.
هابیل خاوری بیان کرد: در حال حاضر، با توجه به سیاستهای بانک مرکزی در کنترل ترازنامه بانکها و همچنین افزایش نرخ بهره؛ تورم به محدوده 30 درصد رسیده است. اما مهمتر از عدد تورم؛ نرخ بهره حقیقی است؛ به طوریکه در حال حاضر، نرخ اخزا در حدود 30 درصد و نرخ مؤثر وام بانکی نیز، در همین محدوده است؛ بنابراین نرخ بهره حقیقی که اختلاف تورم با نرخ بهره اسمی است به صفر رسیده که جذابیت بازارهای مالی را برای سرمایه گذاران کاهش داده است. در نتیجه، تا زمانی که روال به این شکل باشد داستان بورس تلخ و غم انگیز خواهد بود.
این تحلیلگر بازار سرمایه تأکید کرد: بازار سرمایه ما چند پتانسیل نهفته به نام رشد نرخ ارز نیما و اصلاح وضعیت مطالبات شرکتها از سازمان حمایت و همچنین، اصلاح نرخ گاز برای پتروشیمیها را دارد. به همین دلیل، به نظرم، فاصله نرخ ارز نیما با دلار آزاد به 20 درصد کاهش یابد و با این احتساب، ارزش بازاری نمادهای صادراتی مثل زاگرس، شپدیس، نوری و … 20 درصد رشد دلاری داشته باشند. اما محصولات شرکتهای داخلی معمولاً با نرخ دلار آزاد یا نرخی بین دلار آزاد و نیما معامله میشوند؛ بنابراین افزایش نرخ نیما برای همه شرکتها تأثیر قابل توجهی نخواهد داشت.
در اوره سازان، 30 درصد تولید شرکتها به سازمان حمایت اختصاص داده میشود که با نرخ پایین توسط این سازمان خریداری و پول آن با تأخیر زیاد پرداخت میشود و صحبتهایی در زمینه اصلاح این روند وجود دارد ولی فعلاً با توجه به مشکلات نقدینگی دولت، نمیتوان انتظار خاصی در این زمینه داشت. این را بگویم حتی در دولت جدید هم، دستور معاون اول و معاون اولهای هر دولت فایدهای ندارد.
این تحلیلگر بازار سرمایه ادامه داد: یک سری هزینههای جانبی سرمایه گذاری به شرکتها تحمیل شده است که سرمایه گذاری در زمینه احداث نیروگاههای برق و سرمایه گذاری در صنعت گاز از مهمترین آنهاست و این سرمایه گذاریها تا 2 سال آینده سود شرکتها را کاهش خواهند داد ولی پس از آن، به پشتوانه اقتصادی این شرکتها تبدیل میشوند و دیگر، مشکلات برق و … را تجربه نخواهند کرد.
هابیل خاوری در پایان با اشاره به راه برونرفت از شرایط فعلی خاطرنشان کرد: بنده یک پیشنهاد برای برون رفت از بحران فعلی دارم و این است که اگر پولی برای حمایت از بازار سهام وجود ندارد، به جای محدود کردن دامنه نوسان که کلیشهای و نخ نما شده است، حجم مبنای سهمها را چندین برابر کنند؛ برای تمام بازارها و حتی آنهایی که حجم مبنای یک دارند؛ به طوری که به قدری حجم مبنا زیاد شود که هم کارایی محدود شدن دامنه نوسان را داشته باشد و هم نقدشوندگی بازار را تحت تأثیر قرار ندهد. زیرا هم دوستانی که توه
م جنگ دارند، میفروشند و هم این که بقیه سهامداران متضرر نمیشوند.