یک تحلیلگر بازار سرمایه در گفتگو با «نقش اقتصاد» به واکاوی تأثیر اقتصاد دستوری بر افزایش نرخ ارز و تورم پرداخت: ارز نیمایی و تورم زیر تیغِ اقتصاد دستوری

0
65

مِهردُخت میرزایی  روزنامه نگار: مهدی ساسانی، کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه در گفتگو با «نقش اقتصاد»، در خصوص تأثیر افزایش نرخ ارز نیمایی بر اقتصاد و معیشت مردم بیان کرد: یکی از موضوعاتی که سال‌هاست در اقتصاد می‌شنویم و به یک شعار تبدیل شده است آزادسازی قیمت‌ها و اقتصاد آزاد است. این موضوع، شاید در اقتصاد کلان جوابگو باشد اما وقتی درمورد بازار ایران و یک اقتصاد بسته‌تری صحبت می‌کنیم با پارامترهای مختلفی روبرو می‌شویم که از آن‌ها می‌توان به عنوان سرعت‌گیرها یا دست‌اندازهایی برای این مسئله نام برد.

این تحلیلگر بازار سرمایه تصریح کرد: زمانی که یک ارز را در چند نرخ مختلف به متقاضی تحویل می‌دهیم، نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که نرخ محصولات به صورت آزادانه در بازار وجود داشته باشند؛ بنابراین زمانی می‌توانیم از یک اقتصاد با نرخ آزاد صحبت کنیم که هم، بهای تمام شده مواد اولیه به صورت آزاد بدست تولیدکننده برسد و هم محصول تولید شده بتواند بر مبنای تقاضا و کشش بازار قیمت‌گذاری شود و مصرف‌کننده، آن را دریافت کند که این موضوع سال‌هاست در قالب یک شعار مطرح شده است اما واقعیت این است که نمی‌توان آن را اجرایی کرد.

مهدی ساسانی گفت: زمانی که ما صحبت از قیمت‌گذاری دستوری می‌کنیم طبیعتاً به سمت مسیری می‌رویم که آزادسازی نرخ‌ها نمی‌تواند رخ دهد و این قیمت‌گذاری دستوری هم، می‌تواند در مباحثی چون؛ ارز و محصولات مطرح شود. اگر به سایر کشورها دقت کنید، می‌بینید در بسیاری از محصولات، قیمت‌ها را به کشش بازار ربط داده‌اند و حتی وقتی به مسئله بنزین نگاهی می‌اندازیم، می‌بینیم بر اساس کیفیت بنزینی که یک شرکت ارائه می‌کند قیمت بنزین در آن کشور با کیفیت بنزین دیگر متفاوت است. اما در ایران، با توجه به این که درآمدها برای اقشار جامعه به صورت ریالی پرداخت می‌شوند و ما قیمت‌ها را بر مبنای دلاری محاسبه می‌کنیم یک پارادوکس متفاوتی ایجاد می‌شود؛ چراکه افراد به عنوان کارمندان دولت، حقوق‌بگیران و حتی آن دسته که مشاغل آزاد دارند درآمدشان بر اساس ریال محاسبه می‌شود ولی زمانی که به یک واردکننده مواد اولیه و حتی بعضی از کالاها تبدیل شده قیمت‌ها بر مبنای نرخ دلارهای مختلف تعیین می‌شوند و این مسئله یک تضاد را ایجاد می‌کند.

این تحلیلگر بازار سرمایه تأکید کرد: واقعیت این است زمانی که ما از ارز نیمایی برای واردات کالاها نام می‌بریم این انتظار وجود دارد که قیمت آن محصولات نیز متناسب با ارز نیمایی در بازار عرضه شود ولی در سال‌های گذشته، ما کالاهایی را دیده‌ایم که با دلار قیمت پایین بوده‌اند ولی واردکنندگان آن‌ها به دلیل رانتی که داشته‌اند ارز نیمایی تهیه کرده و کالاها را با این دلار وارد کرده‌اند. این در حالی است که محصول نهایی به نرخ دلار آزاد در بازار به فروش رفته است. در نتیجه، این موضوعی است که بسیاری از کارشناسان به آن انتقاد کرده‌اند.مهدی ساسانی ادامه داد: افزایش نرخ ارز می‌تواند منجر به تورم و افزایش قیمت‌ها در بازار شود. اما این در صورتی می‌تواند درست باشد که ما چند نرخی نباشیم و دلار آزاد ما نیز، هم‌پایهٔ دلار نیمایی در محدودهٔ قیمتی پایین قرار داشته باشد ولی زمانی که دلار بازار آزاد ما در محدودهٔ 63 هزار تومان و دلار نیمایی در محدودهٔ 47 هزار تومان قرار دارند و می‌بینیم قیمت کالاها در بازار با نرخ 63 هزار تومان خودشان را بالانس کرده‌اند؛ بنابراین نمی‌توانیم این ادعا را داشته باشیم که پایین نگه داشتن ارز نیمایی باعث کاهش تورم می‌شود. این تحلیلگر بازار سرمایه خاطرنشان کرد: بالا رفتن نرخ دلار بازار آزاد و نیمایی و هر دلاری که نامی روی آن گذاشته شده است، می‌تواند در اقتصاد بسته‌ای که قیمت‌گذاری دستوری در آن انجام می‌شود ولی جوابگو نبوده است، منجر به ایجاد تورم شود. در نتیجه، به نظر می‌رسد باید یک نفر در یک دولت، این جراحی بزرگ را انجام دهد و یک جایی از زیر بار قیمت‌گذاری دستوری خارج شود و تبعات آن را برای یک دوره بپذیرد تا بتوانیم به سمت یک اقتصاد تا حدی پویاتر گام برداریم.

ارسال دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید