سعید یزدانی: روانشناسان، رفتارشناسان و جامعه شناسان چنان درگیر مسائل و رفتارهای حاشیهای سیاستمداران و سایر افراد جامعه شدهاند که از یک اتفاق اصلی و تأثیرگذار دور ماندهاند. هفته گذشته لیگ برتر فوتبال ایران برگزار شد و دو تیم پرطرفدار و شناسنامهدار کشور در استادیوم آزادی با هم بازی کردند. تیمهای تراکتورسازی تبریز و پرسپولیس تهران یک بازی خوب و فنی اما جنجالی را در تاریخ مسابقات ایران و دو باشگاه ثبت و ضبط کردند. اما آن چیزی که جامعه ورزشی و فرهنگ ایرانیان را خدشه دار کرده است حاشیههای غیر باور طرفداران دو تیم بوده است؛ طرفدارانی که مدعی هستند دارای تمدن دو هزار و پانصد ساله هستند و تمدن سازی را در شناسنامه تاریخی خود دارند و پیشگام فرهنگ کهن و نوین ایرانی و جهانی هستند.
فوتبال یکی از عناصر فرهنگی است که تقریباً یک سده وارد فرهنگ ایرانی شده است و یک آمیختگی با فرهنگ اصیل پهلوانی را در خود جای داده است و در کنار ورزشهای سنتی در دل ایرانیان جای گرفته و پهلوانان و قهرمانان زیادی را تحویل جامعه ایرانی داده است. پهلوانانی که در شرایط سخت و غمبار در کنار مردم ایستادند و نماد مردانگی را به نمایش گذاشتند. اما این قهرمانان باید برای خود حریم نفوذ مردانگی را تعریف کنند و از قدرت کلام و شخصیت کاریزماتیک خود برای تربیت یک جامعه تماشاگر مؤدب و محترم بهره بگیرند.
در بازی تراکتورسازی و پرسپولیس این خلأ کاملآ محسوس بود یا اینکه هیچ فوتبالیستی جرات بکارگیری نفوذ خود را نداشت یا اینکه قلبا میل و رغبت به این فحاشی داشت و از این فحاشی و آب گل آلود به اهداف خود میرسید. بیرانوند قبل از اینکه یک فوتبالیست و دروازه بان تیم تراکتور یا پرسپولیس باشد یک ایرانی لرتبار و مدافع این خاک و سرزمین و فرهنگ ایران بوده است. او بر خلاف هیچ پروتکلی عمل نکرده است در دنیای حرفهای خودش یک کار حرفهای کرده است و به مانند این اتفاق در اروپا بسیار بسیار مشهود و معمولی است و کمتر مورد اهانت طرفداران قرار میگیرند.
عناصر فرهنگی که از فرهنگهای دیگر وارد یک فرهنگ میشوند معمولاً با مقاومت مواجه میشوند. این مقاومت گاهی رد عناصر فرهنگی است و گاهی هم پذیرش نامطلوب است. این نوع فحاشی در ورزشگاه یک عنصر فرهنگی نامطلوب است که در شرایط سخت و هیجانی توسط یک گروه یا انبوهه بروز میدهد. متولیان فرهنگی کشور با شنیدن این الفاظ رکیک باید سکته کنند که دستپخت آنان در ورزشگاه آزادی به این شکل نامطلوب و بدمزه اکران گردید. فاجعه آمیزترین شکل آن را هم مشاهده کردیم ولی از بیان آن به حرمت قلم خود داری میکنم و فقط با یک اشاره کوچک می گویم که دختران این سرزمین مادران آینده ایران هستند و باید شأن و جایگاه دختران و مادران بالفطره حفظ شود.
جامعه شناس