مهدی رضایتی-کارشناس اقتصادی: در اقتصاد، بسیاری از سوءتفاهمها نه از پیچیدگی محاسبات، بلکه از خلط مفاهیم شکل میگیرند. یکی از رایجترین این خطاها، همسانانگاری «رشد حقیقی اقتصاد» با «بازده حقیقی داراییها» ست. در حالیکه رشد اقتصادی به افزایش تولید و ارزش افزوده در سطح کلان اشاره دارد، بازده حقیقی حاصل ترکیب سود نقدی و تغییر ارزش دارایی است. همین تمایز ساده، میتواند بسیاری از پرسشهای به ظاهر «معمایی» را روشن کند؛ از جمله اختلاف میان نرخ رشد اقتصادی پایین و جهش چشمگیر شاخص بورس در سالهای اخیر. درک این تفاوت، کلید فهم واقعیت بازار سرمایه و جلوگیری از تحلیلهای گمراهکننده است. برخی اقتصاددانان با اشاره به آمارهای کلان گفتهاند: «رشد اقتصادی طی 13 سال تنها 13 درصد بوده، سطح عمومی قیمتها 30 برابر شده اما شاخص بورس 125 برابر شده است؛ این یک معمای اقتصادی است.» پرسش اینجاست که آیا واقعاً چنین اختلافی یک معماست؟ آیا بازده بورس باید الزاماً برابر با رشد اقتصادی بهعلاوه تورم باشد؟ از نگاه مالی، پاسخ روشن است. برای توضیح، مثالی ساده در نظر بگیریم: فرض کنید تنها دارایی یک کشور یک پراید به ارزش 300 میلیون تومان است. تورم صفر است و این پراید سالانه 200 میلیون تومان درآمد ایجاد میکند. پس از کسر هزینهها و استهلاک، سود خالص 100 میلیون تومان خواهد بود. تولید ناخالص داخلی این کشور در سال پایه 200 میلیون تومان است و در سالهای بعد نیز همین مقدار باقی میماند. بنابراین رشد اقتصادی و تورم صفر است. طبق برداشت رایج، باید بازده سرمایهگذاری هم صفر باشد. اما واقعیت متفاوت است. این پراید سالانه 33 درصد عایدی نقدی دارد و در پایان سه سال، با حفظ ارزش اولیه، مجموع بازدهی آن به 100 درصد میرسد. در ادبیات مالی، بازده برابر است با بازده نقدی + نرخ رشد. حتی اگر نرخ رشد صفر باشد، بازده نقدی میتواند بازدهی واقعی ایجاد کند. بنابراین از منظر محاسبات مالی، هیچ معمایی وجود ندارد. مشکل آنجاست که در بسیاری از تحلیلهای اقتصادی، سود نقدی داراییها در محاسبات بازده نادیده گرفته میشود. بارها دیدهایم که وقتی مردم درباره بورس از کارشناسان اقتصادی میپرسند، پاسخ میشنوند که «چون رشد اقتصادی وجود ندارد، بازدهی هم نخواهد بود» و افزایش شاخص به سفتهبازی نسبت داده میشود. در حالیکه بازده و رشد دو مفهوم کاملاً مجزا هستند. به بیان دیگر، رشد حقیقی اقتصاد به معنای افزایش تولید و ارزش افزوده در سطح کلان است، اما بازده حقیقی اقتصادی به معنای مجموع سود نقدی و تغییر ارزش داراییهاست. یک دارایی مولد میتواند حتی در شرایط رشد صفر، بازدهی واقعی خلق کند. خلط این دو مفهوم، نهتنها تحلیلها را گمراه میکند، بلکه درک عمومی از سازوکار بازار سرمایه را نیز مخدوش میسازد.




