حمله گازانبری چین و روسیه به منابع نفتی عراق

0
91

نعیم نوربخش روزنامه نگار: گروه نفت وانرژی: رمیلا و قرنه غربی 2 دو میدان نفتی عظیم در عراق هستند که در مسیر تحقق هدف تولید روزانه هفت میلیون بشکه نفت خام تا سال 2027 برای عراق از اهمیت حیاتی برخودارند. در هفته‌های اخیر شرکت دولتی لوک‌اویل که بازوی کرملین در بخش نفت عراق قلمداد می‌شود متعهد شده است تا استخراج نفت از میدان قرنه غربی 2 را به میزان چشمگیری افزایش بدهد. در همین زمان شرکت مهندسی حفاری داکینگ که از زیرمجموعه‌های شرکت ملی نفت چین سی‌ان‌پی‌سی می‌باشد، برنده مناقصه 192 میلیون دلاری قرارداد ساخت و مهندسی میدان رمیلا شده است.

این دو رویداد مهم در صنعت نفت عراق متعاقب اظهارنظر یکی از مقامات رده بالای کرملین خطاب به ایران در رابطه با اهمیت نفت عراق رخ داده است. طبق اطلاعات منبعی نزدیک به اتحادیه اروپا این مقام عالی‌رتبه به ایران گفته بود که با دور نگه داشتن شرکت‌های غربی از صنعت نفت عراق و جلب این کشور به سوی محور ایران-عربستان سعودی، بساط سلطه غرب بر خاورمیانه برچیده شده و سقوط امپراتوری آن شتاب بیشتری خواهد گرفت. اکنون پرسش کلیدی پیش روی ایالات متحده آمریکا و متحدانش این است که پس از این شاهد چه تحولاتی در عراق خواهیم بود؟

از نگاه چین و روسیه طبق نقشه‌ای که پس از خروج آمریکا از توافق هسته‌ای با ایران در سال 2018 طرح‌ریزی شده بود، اوضاع در خاورمیانه خیلی خوب پیش می‌رود. در بالاترین سطح از نقشه مذکور قرار بود که احاطه آنها بر ذخایر عظیم نفت و گاز ایران محقق شود و در گام بعد نفوذ آنها به عراق نیز تسری پیدا کند و سپس نوبت به عربستان سعودی برسد و به این ترتیب بخش اصلی از ذخایر نفت و گاز در خاورمیانه تحت کنترل این دو کشور درآید. برای چین دستاورد این نقشه تضمین دسترسی به انرژی لازم برای پیش بردن رشد اقتصادی خود به منظور پیشی گرفتن از اقتصاد آمریکا تا سال 2030 و تبدیل شدن به ابرقدرت یکه‌تاز جهان است. تحقق این هدف پیش از سال 2018 بسیار نامحتمل به نظر می‌رسید. همچنین به موجب این طرح چین اطمینان پیدا می‌کند که تحریم‌های احتمالی غرب در نتیجه تحولات مرتبط با روابط چین و تایوان، سبب نخواهد شد که جریان واردات انرژی در این کشور متوقف شود.

چین که سلطه خود در سرتاسر مناطق آسیا-پاسیفیک را محقق کرده است با رشد اقتصادی نشأت گرفته از این سلطه اکنون هدف دست‌کم شانه‌به‌شانه شدن با ایالات متحده آمریکا را دور از دسترس نمی‌بیند. راهبرد اصلی چین برای اطمینان از دسترسی به منابع نفتی و گازی ایران، عراق و عربستان سعودی این بود که تا جایی که می‌تواند در این مسیر از تقابل مستقیم با آمریکا دوری کند مگر زمانی که اطمینان داشته باشد در صورت وقوع چنین تقابلی، خودش پیروز میدان خواهد بود. نقش کلیدی روسیه در این مرحله از نقشه این بود که به منظور آزمودن مرزهای صبر و احتیاط غرب در رویارویی با محور روسیه-چین، رفتاری تهاجمی‌تر و بی‌ملاحظه از خود نشان بدهد. حمله روسیه به خاک اوکراین را می‌توان بخشی از این راهبرد قلمداد کرد.

قابل تحقق جلوه داده شدن رویاهای چین، با خروج آمریکا از برجام یا همان توافق هسته‌ای با ایران کلید خورد. تنها سه ماه پس از این رویداد چین و ایران زمینه‌های مالی، نظامی و اقتصادی رسیدن به اصولی برای همکاری را پایه‌گذاری کردند که یک سال بعد در قالب توافق 25 ساله همکاری‌های جامع ایران و چین خود را نمایان کرد. در کنار مزیت‌های کلان این توافق در بخش انرژی، چین به خوبی واقف بود که این قرارداد می‌تواند از سوی عربستان سعودی، رقیب سنتی و سرسخت ایران، تهدیدی امنیتی قلمداد شود. چین از همان موقع با سرمایه‌گذاری روی نگرانی‌های ریاض، از طریق پیشنهاد خرید سهام متزلزل آرامکو که راه را برای جانشینی بن‌سلمان پس از پدرش هموار می‌کرد، به روابط تازه شکل‌گرفته خود با ولیعهد عربستان سعودی عمق بیشتری بخشید.انعقاد موجی از قراردادها میان عربستان سعودی و چین تا زمان حمله روسیه به خاک اوکراین در فوریه سال 2022 موجب شد که عربستان چنان با اهداف چین همراه شود که مدیر عامل شرکت سعودی آرامکو «امین ناصر» بگوید: «تضمین تداوم امنیت انرژی چین و تأمین نیازهای این کشور نه در پنج سال بلکه در پنجاه سال آینده اولویت نخست ماست». طبق انتظاراتی که چینی‌ها از سال 2018 داشتند، این تحولات در نهایت منجر به احیای روابط میان تهران و ریاض در مارس 2023 با میانجیگری پکن شد.

سنت قدیمی تقسیم وظایف میان چین و روسیه را می‌توان در گسترش نفوذ آنها در بخش نفت و گاز عراق نیز مشاهده کرد. شرکت‌های مهم نفتی و گازی روسیه در قراردادهای بزرگ توسعه و اکتشاف عراق از جمله منطقه کردستان در شمال این کشور حضور فعالی دارند. روس‌ها از نفوذ خود در مناطق کردنشین به عنوان اهرمی برای امتیازگیری از دولت مرکزی در بغداد استفاده می‌کنند. یک نمونه بارز آن، رفتار روس‌ها در میدانی نفتی قرنه غربی 2 است.

در مقابل چینی‌ها به ایفای بی‌سروصدای نقش خود در یک بازی بلندمدت راضی هستند تا از رویارویی مستقیم با ایالات متحده آمریکا و متحدانش طفره‌روی کنند. به این ترتیب شرکت‌های ناشناخته چینی در قراردادهای محدود به یک فعالیت خاص مانند قراردادهای فقط حفاری یا فقط تأمین قطعات و فقط ذخیره‌سازی شرکت می‌کنند. منبعی نزدیک به وزارت نفت ایران در این خصوص به اویل پرایس می‌گوید: «چینی‌ها به جای استفاده از پیمانکاران بزرگ، قراردادهای اکتشاف و توسعه را با توسل به شرکت‌های کوچک و شناخته‌نشده بر عهده می‌گیرند تا چندان جلب توجه نشود اما از آنجا که تقریباً تمام شرکت‌های چینی به دولت تعلق دارند و قانونا در محدوده وظایفی که حزب کمونیست مشخص کرده فعالیت می‌کنند، در نهایت نتیجه کار برای آنها چندان تفاوتی ندارد».

این شاهدی است بر راهبرد حرکت در سایه چین برای حضور در میادین نفت عراق و نشان می‌دهد که چرا شرکت مهندسی حفاری داکینگ علی‌رغم حضور بلندمدت در میدان رمیلا که به سال 2010 برمی‌گردد، هنوز توجه خاصی به خود جلب نکرده است. این در حالی است که میدان رمیلا با داشتن ذخیره تقریبی 17 میلیارد بشکه‌ای یکی از بزرگترین میادین نفتی عراق است. تولید فعلی این میدان روزانه به 1.4 میلیون بشکه می‌رسد. این میدان که در کنار کرکوک 80 درصد از مجموع تولید نفت عراق را پوشش می‌دهد، اهمیتی حیاتی برای اهداف چین و روسیه در عراق دارد اما از طرف دیگر نیاز فوری به سامانه‌ای مطمئن دارد که بتواند فشار تمام چاه‌ها را در محدوده قابل کنترل حفظ کند زیرا در غیر این صورت استخراج نفت با کاهش چشمگیری مواجه خواهد شد.

سازوکاری که مدت‌هاست برای حفظ فشار در چاه‌های نفت پیش‌بینی شده است همان پروژه عظیم مشترک شیرین‌سازی آب دریا و به اختصار CSSP می‌باشد. این پروژه مستلزم انتقال آب از خلیج فارس به تأسیسات کلیدی مانند میدان رمیلا است تا با افزایش فشار، از افت تولید نفت جلوگیری کند. عملکرد دقیق این پروژه برای تحقق هدف تولید روزانه هفت میلیون بشکه نفت در عراق طی فاز نخست و افزایش آن در فازهای بعدی از اهمیت حیاتی برخوردار است. شرکت سی‌ان‌پی‌سی چین که سهامدار اصلی شرکت حفاری داکینگ است از مدت‌ها پیش همراه با شرکت آمریکایی اکسون‌موبیل کاندیدای اجرای پروژه CSSP بود. اما در نهایت این شرکت توتال فرانسه بود که در قالب ترکیبی از چهار قرارداد در مجموع با ارزش 27 میلیارد دلار برنده مناقصه شد.

چین توافق با توتال را خطر بزرگی برای هدف خود یعنی کشیدن یک دیوار دور تا دور صنایع نفت عراق می‌داند. همچنین چینی‌ها باور دارند که این قرارداد می‌تواند روی فعالیت‌های آنها در ایران یعنی مهم‌ترین کشور حامی منافع‌شان در منطقه نیز اثرگذار باشد. ایران و عراق دارای ذخایر مشترک نفتی بزرگی هستند و بسیاری از میادین این دو کشور در دو طرف این ذخایر مشترک برپا شده‌اند. به طور مثال میدان نفتی آزادگان در ایران که به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم شده است روی همان ذخایری تأسیس شده است که میدان مجنون عراق روی آن واقع است. میدان آذر در ایران که در عراق بدره نامیده می‌شود نیز از وضعیت مشابهی برخوردار است و همچنین میادین یادآوران (ایران)/سنباد (عراق)، نفت‌شهر (ایران)/نفت‌خانه (عراق)، دهلران (ایران)/ابوغراب (عراق)، پایدار غربی (ایران)/فکه (عراق) و اروند (ایران)/ابوغراب جنوبی (عراق) از این دست میادین هستند.منبع آگاهی نزدیک به اتحادیه اروپا در این باره می‌گوید که اگر فرانسوی‌ها (شرکت توتال) با موفقیت اجرای پروژه CSSP را به پایان برسانند که البته از توان فنی لازم نیز به خوبی برخوردار هستند، آن گاه دولت عراق تحت فشار قرار خواهد گرفت که تمام میادین نفتی بزرگ خود را به این پروژه ملحق کند تا سطح فشار چاه‌های نفت خود را در وضعیت متوازنی نگه دارد. در نتیجه چینی‌ها دیگر جایی در این میادین نخواهند داشت. به همین خاطر اعلام خبر انعقاد قراردادهای تازه برای روس‌ها و چینی‌ها در میادین قرنه غربی 2 و رمیلا ارتباط مستقیمی با تحکیم موضع چین در عراق و دست‌وپنجه نرم کردن این کشور با بغداد بر سر منافع بلندمدت خود دارد.

منبع: اویل پرایس

 

ارسال دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید