ترانزیت اهداف متعددی میتواند دنبال کند، اعم از روابط بینالمللی و همافزایی کشورهای مختلف در صحنه اقتصادی که میتوانند تعامل بیشتری داشته باشند و صادرات و وارداتشان هم تقویت خواهد شد.
در اسناد بالادستی متعددی از کشور بحث توسعه ترانزیت مطرح است از بعد درآمدی، گاهی در رسانهها بهصورت اشتباه و گزاف مطالبی درج میشود. برای مثال درباره درآمدزایی راهآهن رشت – آستارا که 27 اردیبهشت توافقی بین ایران و روسیه امضا شد، اما اهمیت ترانزیت صرفاً از نظر اقتصادی نیست، بلکه از نظر روابط بینالمللی، همبستگی بین کشورها، ارتقای امنیت و محرومیتزدایی از مناطقی که قرار است تبادلات تجاری انجام شود، اهمیت دارد.
ارتباط با سایر کشورها باعث میشود که تحریمپذیری ما کمتر شود و بتوانیم اثر تحریمها را دفع کنیم؛ ضمن اینکه افزایش تردد در مسیرهایی که برای ترانزیت استفاده میشود، کمک میکند که صادرات و واردات ما هم اقتصادیتر شود؛ چون اگر در مسیری شبکه و ناوگان ترابری فعال شود، صادرات و واردات هم آسانتر و ارزانتر میشود و امکان تعامل بین زنجیرههای ارزش تولیدات مختلف شکل خواهد گرفت. این موارد هدفگذاری و شناسایی شده و به همین منظور در اسناد بالادستی به توسعه ترانزیت کشور اهمیت داده شده است.در بعد درآمدزایی می توان گفت بطور تقریبی راهآهن ما 50 دلار به ازای هر تن درآمد دارد که بخشی از این رقم هزینه و بخشی سود است؛ اما چنین رقمی با هزینههایی که برای احداث کریدور میشود، تناسب نداشته و احداث کریدور هزینههای بالایی دارد؛ به همین دلیل برای توجیهپذیری احداث یک مسیر جدید ترانزیتی باید بار ترانزیتی قابل توجهی در آن مسیر باشد و از ادامه داشتن این بار هم مطمئن باشیم تا بتوانیم در آن مسیر راهآهن بسازیم؛ بنابراین اطمینان از استمرار جریان ترابری اهمیت دارد.اما الزام فعالیت های ترانزیتی چیست این الزامات متنوع است؛ بخشی اقتصادی بودن مسیر برای صاحب کالاست که به تعرفهها و زمان حمل توجه میکند و همچنین برای تاجر اطمینان به موعد تحویل کالا اهمیت دارد، اینکه بداند اگر بار را امروز در مبدأ تحویل میدهد، چند روز دیگر آن را در مقصد دریافت میکند؛ اما اگر زمان مشخصی برای تحویل کالا نباشد، آن تاجر نمیتواند برای کار خودش برنامهریزی داشته باشد؛ ولی هنوز در راهآهن کشور ما موعد تحویل کالا در مقصد تعهد نمیشود.