وقتی به آمار قیمت مسکن نگاه میاندازیم، میبینیم که در 100 سال گذشته این بازار مسکن بوده که گرانی را تجربه کرده است. با این توضیح که در این چند سال اخیر جهش رشدی غیرقابل انتظار را شاهد بودی تا محتکران انگیزه زیادی ایجاد میکند تا بخش بزرگی از سرمایههای کشور را به احتکار خانههای خالی اختصاص بدهند. به همین دلیل در حالی که در بیشتر کشورهای پیشرفته سهم مسکن از سرمایه گذاری حدود 10 درصد است، این رقم در ایران به آمار خیره کننده 40 درصد رسیده است! یعنی تقریباً نیمی از سرمایه عمومی در بخش مسکن دپو شده است. در واقع شاهد جذابیتی ویرانگر در بازار مسکن هستیم. در حال حاضر ارزش افزوده سرمایه گذاری در این حوزه متاسفانه «صفر» است. یعنی سود ناشی از تورم و همچنین ناشی از قیمت گذاری مسکن بخش بزرگی از سرمایه از بخشهای مفید اقتصاد جذب بازار مسکن شوند.یکی از چالشهای اساسی در اقتصاد ایران چالش ارزش افزوده صفر است که بخش بزرگی از ارزش افزوده صفر به مسکن ارتباط پیدا میکند. همچنین به دلیل کاهش نرخ رشد جمعیت، افزایش تروم، کاهش ازدواج که حدوداً بیش از 12 میلیون جوان ایرانی موفق به تشکیل خانواده نشدهاند و «جذابیت مالی ساخت و ساز» که حتی جامعه پزشکی را هم به این سمت کشانده است و البته سیاستهای غلط دولتها، به ویژه دولتهای نهم و دهم باعث شده تا مسکن هر روز گرانتر شوند. به طوریکه بانکها هم به جای پرداخت وام با سود 23 درصدی، ترجیحشان به ورود به حوزه ساخت و ساز مسکن است تا از این طریق سود 80 درصدی داشته باشند. این در حالی است که ریشه بودجه بانکها سرمایههای مردمی است. در طول سالیان گذشته قانونهای زیادی برای ترمیم مسکن وضع شده است.تعدد خانههای خالی در شرایطی است که بخش عظیمی از جامعه که حدود 30 میلیون نفر را شامل میشود، نه تنها شانسی برای خانه دار شدن ندارند بلکه در این یکی دو سال گذشته بحث تمدید سالانه اجاره هم به مسالهای لاینحل تبدیل شده است. این در حالی است که حلقه مفقوده و کلید اساسی در این بخش، بخش قیمت گذاری مسکن و همچنین بخش واحدهای خالی است.