چرا جان کارگران معدن ارزان است

0
15

سعید یزدانی کارشناس سیاسی: متاسفانه از 17 تا 20 فروردین 1404 سه حادثه معدن در ایران رخ داده که بر اساس گزارش‌ها، در مجموع به مرگ 9 نفر منجر شده است. ابتدا در مقدمه چرایی و چگونگی این قبیل حوادث باید اذعان داشت که بعد از انقلاب صنعتی و توسعه صنایع در آمریکا و اروپا و نیاز اورژانسی به انرژی برای چرخیدن موتورهای کارخانه‌ها، حمل و نقل ریلی و دریایی و صنایع نساجی و خودروسازی و ماشین آلات صنعتی، نقش زغال سنگ به عنوان پایه تأمین انرژی و توسعه اقتصادی برای دولت‌های صنعتی بیش از پیش آشکار شد.

از همان زمان و اگراندیسمان نقش زغال سنگ در زندگی سیاسی و اجتماعی دولت‌های توسعه یافته اروپایی، هر نوع تحرک و اعتصابات کارگران معدن زغال سنگ زیر نظر خبرنگاران و جریان‌های اجتماعی قرار می‌گرفت و دولت‌ها همه تلاش خود را برای رضایت کارگران معادن به کار می‌بستند زیرا می‌دانستند اعتصاب یا تضییع حقوق کارگران معادن با همه کارگران متفاوت است چرا که زمستان سرد و تعطیلی کارخانجات و نارضایتی عمومی دستاورد نارضایتی کارگران معادن زغال سنگ است. به همین سبب ریزش معادن یا مرگ معدن کاران از اواخر قرن هجدهم بازتاب سیاسی داشته است و این کارکرد تا به امروز علیرغم کم اهمیت شدن زغال سنگ و جایگزینی سوخت‌های فسیلی به جای آن، هنوز همان اهمیت و اثرات منفی قرن هیجدهم را در پی دارد.

ایران یکی از کشورهایی است که بعد از برزیل و چند کشور دیگر آفریقایی میانگین هر سال یک ریزش معدن را در خود ثبت کرده است. اگر چه میانگین تلفات انسانی در ایران کمتر است ولیکن ایمنی معادن نیز خیلی لحاظ نمی‌شود زیرا اغلب تجهیزات به روز معدن کاوی در ایران وجود ندارد. از عوامل دیگر می‌توان به این نکات اشاره داشت که کارشناسان و ناظران بر معادن دارای دانش و مهارت کافی نیستند، اغلب کاربران مایل به حمل حجم تجهیزات ایمنی کار و تأمین اکسیژن با خود در معادن نیستند، کارفرمایان از تهیه تجهیزات ایمنی خودداری می‌کنند، وزارت صمت و تعاون و کار نیز در برخورد با کارفرمایان بخش خصوصی مماشات می‌کنند بخش خصوصی هم می‌داند به واسطه تحریم‌ها، معادن زغال سنگ نقش تأثیر گذاری در تأمین ارز دارند و عملاً تعطیلی آن از سوی دولت امکانپذیر نیست پس دچار بی تفاوتی ایمنی نسبت به معدن و کارگران معدن شده‌اند. اگرچه اغلب معادن ناایمن هستند و احتمال ریزش آنها وجود دارد اما گویی وزارت صمت لیست و طرح دقیقی برای ایمن سازی آنها ندارد.

در برخی معادن ایران، سیستم اعلام وضعیت نشت گازهای خطرناک و کمبود اکسیژن کاملآ مکانیزه و مدرن وجود دارد و این سیستم و تجهیزات گاهی نیز قابل حمل برای کارگران هستند ولی برخی از معادن این تجهیزات را ندارند و در بعضی از معادن هم که این تجهیزات وجود دارد کارگران به واسطه سهل انگاری از حمل آن خودداری می‌کنند که مسوولیت آن بر عهده بهداشت کار معادن است. کارگران قبل از ورود به معدن باید در ورودی معدن توسط مسوول بهداشت و مهندسین کنترل و اجازه ورود بگیرند و از این منظر عدم حمل تجهیزات را نباید ساده گرفت. در آخر، سیستم دهش و مکش معادن توسط کارشناسان زبده و مسوول بهداشت کار کنترل شود تا میزان اکسیژن دهی و خروج گازهای پرخطر کنترل شود. متأسفانه در برخی از معادن نیز با عدم دانش و بی تفاوتی مسوول بهداشت مواجه می‌شویم و تا به امروز نیز عواقب جبران ناپذیری را شاهد بوده‌ایم.

برای ریزش هر معدن و از دست رفتن جان کارگران حتماً یک نفر یا یک سازمان مقصر است. بدون شک اگر بازدیدهای فنی خوب انجام شود و کنترل دقیقی صورت پذیرد هیچ معدنی فرو نمی‌ریزد و قبل از فروریزش، تعطیل یا ایمن می‌شود و هیچ معدنکاری کشته نمی‌شود. این نسل شاید آخرین نسل معدنکاران ایران باشند و بهترین سرمایه انسانی ما هستند که بایست در حفظ جان اینان کوشا باشیم.

ارسال دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید