دکتر رئوف پیشدار استاد دانشگاه: سیاست خارجی هر کشوری در عمل دارای دو دسته مؤلفههای ثابت و متغیر است، ولی در عمل همهٔ آنها از یک منطق پیروی میکنند، «منافع ملّی»! و ابزارها، سخت افزار و نرم افزار هم، هم جهت با آن تنظیم و بکار گرفته میشوند.
منافع ملّی و منافع ایدئولوژیک، مانند دو کفهٔ ترازو عمل میکنند، سنگینی هر یک، سبب سبک شدن دیگری و اخلال در روابط خارجی و زیان میشود.
نظامهای ایدئولوژیک در عرصه بین الملل نگاه آرمانی به واقعیتها دارند، در حالی که در این عرصه، همهٔ بازیگران واقعی هستند و منطق بازی، شناور بودن سیاست خارجی متناسب با بازی بازیگران است و اینکه منافع من تا کجا و چه حد و کیفیت امکان پیشروی دارد.
سیاست خارجی کشورها نظر به نقش حیاتی آن، در بالاترین سطح از تصمیم گیری طراحی و تدوین میشود و در صحنه بین الملل این وزارت امورخارجه است که سیاست خارجی را نمایندگی میکند، به رسمت شناخته میشود، پاسخگو، و طرف مذاکرات است.
سیاست خارجی در صحنه بازی در روابط بین الملل بر این مبنا شکل میگیرد که حدود بازی تا کجاست، منافع ملّی یکطرف تا کجا امکان پیش روی دارد و در آن سوی بازی، طرف مقابل تا چه حد و تا کدام نقطه میتواند مطمئن باشد که قادر به ادامه بازی است بدون اینکه منافع اش تضییع شود.
واقعیتهای عرصه بین الملل حکم میکند که این مؤلفهها را هم در خودمان و هم در نزد بازیگر و یا بازیگران دیگر بشناسیم و با یافتن نقطه اشتراک، سعی در تطبیق آنها با یکدیگر معطوف به کسب بیشترین منفعت نماییم.
در عرصه بین الملل این طور نیست که طرف مقابل، هر کسی را که هر ادعایی داشت و خوب شعار داد، بپذیرد، و به رسمیت بشناسد. این حوزه قائده مند ترین عرصه از تعاملات است، که در آن همه چیز تعریف شده است.
آنچه در روزهای اخیر و بدنبال انتشار خبری از ملاقات تکذیب شده سفیر ایران در سازمان ملل با ایلان ماسک سرمایه دار آمریکایی و دست راست دونالد ترامپ رئیس جمهوری منتخب آمریکا از جناح اقلیت، ولی پرسرو صدا دارای تریبون از بیت المال در داخل دیدیم، شنیدیم و خواندیم، با استدلال بالا، مغایر با منافع ملّی است.
دیپلماتهای ایرانی و آمریکایی سالهاست که با هم مذاکره میکنند و وزارت خانههای امور خارجه ایران و آمریکا هم آنرا بارها تأیید کردهاند. به علاوه لابی به نسبت قدرتمند ایرانیهای وطن دوست در آمریکا و نزد مقامات این کشور همواره برای بهبود رابطه تهران و واشنگتن فعال بوده، و فرض اگر ملاقاتی بوده امری جدید و اتفاقی نو نیست. مهم نیست که این ملاقات انجام شده باشد یا نه، مسأله فهم ما از منافع ملّی است.
شاید روزنامه ایکس به خودش غره شود که توانسته این بار هم سد منافع ملّی شود و وزارت امور خارجه را با ادبیات خاص خود که در فرهنگ و قاموس رسانه نیست و نمیگنجد، به تکذیب خبر منتشره توسط منابع آمریکایی وادارد، و باز مهم نیست که مواضع جناحی که روزنامه ایکس یکی از بلندگوی آنهاست و تریبونهای روزانه و هفتگی، چه گفتند و نوشتند، ولی خوب است بدانند که این موضع گیریهای این شکلی، نه فقط به نفع منافع ملّی نیست که علیه آن، و از معیارهای سنجش پایگاه و جایگاه قدرت حاکم در مناسبات بین الملل است و با کاستن از قدرت چانه زنی دیپلماتها هزینه را هر چه بیشتر بالا میبرد.
در گزارش سنجش رفتار سیاسی و اجتماعی ایرانیها خواندیم و دیدیم که بیش از 90 درصد مردم مخالف ادامه وضعیت کنونی اداره کشورند و کیفیت و کمیت حضور مردم در انتخابات اخیر ریاست جمهوری هم سند دیگری بر آن شد. نگذارید دیر شود!