وحید حاج سعیدی روزنامه نگار: همه ساله در مواقعی از سال مسئولین فرهنگی کشور به صورت ناگهانی و غیرمترقبه متوجه میشوند که اوضاع کتاب و کتابخوانی و تیراژ چاپ کتاب حسابی بی ریخت و کشمشی است و برای حل این معضل دنبال راهکار میگردند. البته حق هم دارند چون تیراژ برخی کتابها از جزوههای معلمهای مدرسه ما و بروشور تبلیغاتی عطاریها هم پائین تر است! در واقع مقایسه تعداد فست فودی ها یا لوازم آرایشیها با کتابفروشی ها نشان میدهد، مردم زیاد با یار مهربان، صمیمی نیستند و فعلاً سرانه مطالعه ناچیز است و ما هم ترجیح میدهیم در مورد این آمار سکوت کنیم. البته بخشی از این بی مهریها نسبت به کتاب، به محتویات کتابهای جدید بر میگردد. کتابهای داستان که قربانش بروم آدم را یاد اصغر فرهادی و پایان باز میاندازد. آدم گاهی اوقات فکر میکند نویسنده یادش رفته بقیه داستان را بنویسید یا شاید موقع تایپ، تایپیست بخشی از داستان را کپی کرده ولی فراموش کرده فرمان پیست را صادر کند! بقیه ژانرها هم یادآور فیلمهای رسانه میلی و برنامههای کارشناسی و سریالهای مکش مرگ من این رسانه هستند.
هر چند اگر کتاب خوب هم چاپ شود، بهانه برای نخواندن زیاد است و خلق الله میلی به خواندن کتاب ندارند و ترجیح میدهند در همان فضای مجازی به سیر آفاق و انفس بپردازند و به معلومات خود بیفزایند. اما هر مشکلی چارهای دارد و ما امروز سعی میکنیم پنل پیشنهادیمان را بر اساس تغییر رویکرد مردم نسبت به کتاب تنظیم کنیم:
الف) سهمیه بندی کتاب: بدون شک همه شما داستان «الانسان حریص علی ما مُنِع» را شنیدهاید و اینکه هر قدر انسان را از چیزی منع کنند، نسبت به آن حریصتر میشود. فلذا پیشنهاد میشود در مورد کتاب نیز از الگوی پیشنهادی قلیان استفاده کنیم. در واقع میتوان با تعطیلی کافه کتابها، کتابفروشی ها و کتابخانهها و توزیع کتاب به صورت یارانهای و از طریق سیستم سهمیه بندی، ذائقه مردم را نسبت به کتاب تغییر داده و آنها را به سمت کتابخوانی سوق دهیم. باور کنید با این سیستم حتی بازار سیاه کتاب هم راه می افتد.
ب) کیفیت بخشی نمایشگاه: ما یک آشنا داریم که میگفت: «امسال نمایشگاه کتاب نرفتم، خودم تو خونه سیب زمینی سرخ کردم خوردم!» بنابراین میتوان با افزایش حواشی و فعالیتهای جانبی نمایشگاههای کتاب، نظیر راه اندازی نمایشگاه پوشاک فصلی، جشنواره غذاهای سنتی و بومی، کنسرت موسیقی و طنز ریوندی و … موجبات رونق نمایشگاههای کتاب را فراهم کرد و علاه بر پویایی صنعت چاپ و نشر کتاب، اشتغال زایی و پر کردن اوقات فراغت سالم را نیز هدف قرار داد.
ج) وام صد میلیونی کتاب: در حال حاضر یکی از راهکارهای خالی کردن انبارهای صنایع، اعطای وام به خریداران کالا میباشد. درصد سود و میزان باز پرداخت و وجه التزام و …. هم به هیچ عنوان مهم نیست و این وام حتی میتواند طوفانی از اشتیاق راه بیاندازد و همه یک شبه کتابخوان شوند. فلذا توصیه میشود دولت در کنار وام اجاره مسکن، وام دانشجویی، وام پایان نامه، وام خودرو، وام سیل، گرد و غبار، وام خرید کالاهای ایرانی، وام ازدواج و سایر وامهای مصطلح این لابلا مختصر وام 100 میلیونی هم بابت کتاب در نظر بگیرد. اینکه خلق الله توان بازپرداخت دارند یا نه نیز اصلاً مهم نیست. مهم خروج صنعت کتاب از رکود است که بحمدالله محقق میشود!