پیشنهاد افزایش حقوق و دستمزدها با رقم 18 درصد برای شاغلان و 20 درصد برای بازنشستگان در بودجه سال آینده بسیار چالشبرانگیز است.
اول اینکه این اعداد و ارقام با آنچه که در برنامه هفتم توسعه مصوب شده، در تعارض و تناقض است. براساس مصوبات برنامه هفتم توسعه، به خصوص برای بازنشستگان قرار است از ابتدای شروع برنامه، متناسبسازی صورت گیرد که در سال اول باید 40 درصد به حقوق بازنشستگان اضافه شود. بنابراین رقم 20 درصدی که دولت پیشنهاد داده، نصف رقمی است که باید در سال آینده برای متناسبسازی صورت گیرد.
این نشان میدهد که رفتارها کاملاً در تناقض است و این ناهماهنگی در بودجه و برنامه هفتم، ناشی از یک عدم اطمینان برای اجرای قانون در کشور است.
دومین موضوعی که میخواهم اشاره کنم، شرایط اقتصادی کشور و خط فقر است. از همه اینها مهمتر، نرخ تورمی است که قانون، تاکید و الزام برای رعایت آن در افزایش حقوق و دستمزدها دارد.هنوز نرخ تورمی که حتی به صورت رسمی دولت اعلام کرده، نزدیک به 40 درصد است. ما رفته به رفته به پایان سال که نزدیک میشویم، نهتنها این رقم کاهش پیدا خواهد کرد، بلکه احتمال افزایش آن هم وجود دارد. بر این اساس، رقم 20 درصد با کدام مبنا از طرف دولت در بودجه پیشنهاد شده است!؟
نکته دیگری که میخواهم اشاره کنم، بحث افزایش قیمت کالاهای اساسی و کالاهای عمومی در کشور است. میدانید که ما از ابتدای سال شاهد افزایش قیمت کالاها در نوبتهای متعدد هستیم. خیلی از کالاها هم وجود دارد که مردم به آنها نیاز ضروری دارند؛ غیر از کالاهای اساسی مثل آموزش. هزینه اینها هر روز افزایش پیدا میکند و هیچ نظارتی هم روی آنها وجود ندارد.
بر این اساس، دولت با چه مبنایی، این رقمها را برای حقوق پیشنهاد میدهد؛ آن هم زمانی که روز به روز شاهد افزایش قیمت کالاها هستیم و سال آینده هم پیشبینی افزایش قیمتها در کشور ما وجود دارد.
اعداد و ارقامی که در بودجه پیشنهاد شده، هیچ تناسبی ندارد.
موضوع بعدی این است که اگر دولت فکر میکنید با هدفگذاری این اعداد و ارقام در بودجه و با این فرمانی که از سال گذشته روند ماشین دستمزد را راهبری میکند و میخواهد ادامه دهد، در اشتباه کامل است.یک بیاعتمادی جدی بین کارگران، بازنشستگان و دولت شکل گرفته که به راحتی قابلترمیم نیست. بعید میدانم نماینده کارگری امسال جرات کند افزایش نرخ دستمزد را با آن رقمهایی که دولت پیشنهاد داده و با آن افکاری که دولت دارد، امضا کند. بنابراین کار سختی پیش رو دارند و مطمئنم با یک چالش جدی در شورای عالی کار و تعیین دستمزد کارگران و افزایش مستمری بازنشستگان روبهرو خواهیم بود و دولت، خوشخیالی را باید فراموش کند.موضوع بعدی، انتقادی است که هم باید به دولت و هم به مجلس داشت. اصلاً به فکر مردم نیستند. اینها به دلیل اینکه درآمدهای هنگفت دارند و نیز تمکن مالی بالا دارند، از بالا به مردم نگاه میکنند.من مصاحبه وزیر کار را دیدم که در یک قلم از وزارتخانه 50 میلیون در ماه حقوق میگیرد. چطور جرات میکنند که بگویند یک کارگر یا بازنشسته 4 نفره با 7 میلیون تومان خودشان را اداره کنند. چرا مجلس و دولت به فکر مردم نیستند!؟ این روند را تا کی میخواهند ادامه دهند!؟ چرا نمیخواهند دستمزد را واقعی کنند!؟ به نظر من تا قانون بودجه مصوب نشده، باید این روند را بازنگری کنند و حتماً تناسب لازم را در افزایش حقوق کارمندان، کارگران و بازنشستگان مدنظر قرار دهند و اصلاح کنند.