رهبران موفق برای هدایت و مدیریت تیم خود روشهای مختلفی را امتحان میکنند. یکی از این روشها که بازدهی بالایی با خود به همراه میآورد، شیوهٔ کوچینگ است. اصطلاح کوچینگ (Coaching) را در فارسی مربیگری ترجمه کردهاند اما این کلمه معنایی فراتر از مربیگری دارد.
شخص کوچ شونده کوچی نامیده میشود. در واقع، یک کوچ واقعی با ترغیب انگیزه و پرورش افکار کارآمد در افراد، آنها را به سمت رشد بیشتر هدایت میکند. کوچ با افزایش خودآگاهی، احساس مسئولیت و خلاقیت، ذهن شخص را شکوفا میکند و کارایی او را بالا میبرد. یک کوچ قدرتمند باید با صبور بودن، پشتکار داشتن، ایجاد حس همدلی، و از همه مهمتر، پرسشگری و ذکاوت و بصیرت بالا بتواند صاحب یک بیزنس را در میان سایر رهبران برجسته گرداند. چند مهارت مهم که یک کوچ باید داشته باشد:
1: یکی از مهمترین مهارتهای کوچ، پرسشگری از جنس دغدغهها و چالشهای یک کسب وکار هست. هدف مهارت پرسشگری، روشن کردن پیرامون یک شخص و شناسایی نقاط قوت و نقاط قابل بهبود او هست. تمام انسانها در یک یا چند عنوان شایستگی و مهارت دارند، کوچ کمک میکند تا افراد به توانمندیها و نقاط قوت خود اگاه شوند و بتوانند شناخت بیشتری از خود داشته باشند وپیرو این شناخت از شایستگیهای خود اگاه شوند مثلاً یک ماهی باید بداند میتواند در شنا کردن عملکرد خوب داشته باشد نه در بالا رفتن از درخت. توانایی پرسیدن سؤالات قدرتمند و درست تمایز مهم بین کوچهاست. ما میتوانیم از سؤالات درست به جوابهای درست برسیم. زمانی که ذهن مخاطب گره خورده وگرفتار دغدغه و مسأله میشود این سؤال قدرتمند هست که برای شرح مسأله و راه یابی به اندیشه سودمند ابزار مناسبی میشود. همچنین سؤالات باید باز و بیطرفانه باشند تا بیشترین تأثیر گذاری غیرمستقیم را داشته باشند.
2: گوش دادن فعال: کار روتین گوش، شنیدن هست اما گوش دادن کار آگاهانه مغز است. ما در هنگام کار و جلسات صدای بیرون و صدای آژیر امبولانس را میشنویم ولی سخنان جاری در جلسه را گوش میکنیم. گوش کردن فعال نیازمند توجه و تمرکز و حضور کامل هست.
3: تخصص، تجربه و بینش: این روزها صحبت از مهارت به جای اموزشهای تئوری زیاد به گوش میرسد اما افرادی در کوچینگ موفق هستند که علم و تجربه را باهم تلفیق کرده تا ان را تبدیل به دانش کنند. پس بهتر است در هر حوزهای که شروع به مربی گری میکنیم تا جای ممکن دانش و بینش کافی داشته باشیم. یک بازاری قدیمی میتواند در مورد کسب وکار کوچک فرد جدیدی را راهنمایی کند اما تجربه به تنهایی لباس نصیحت یا توصیه به تن میکند واین هنر ارائه و مهارت کوچینگ هست که جنس انتقال تجربه و راه گشایی را از نصیحت به خود آگاهی فرد مقابل تبدیل میکند. یک مسیر خوب برای کوچینگ از 5 مرحله عبور میکند:
1: شروع گفتگو و ایجاد فضای محرمانه و امن برای کوچی
2: طرح موضوع و تعیین هدف جلسه
3: ایجاد درک و تفکر و بینش در مورد موضوع
4: نتیجه گیری و اخذ تصمیمات و گزینههای مناسب
5؛ جمع بندی و توافق بر زمان و گزینههای مورد اقدام و تعیین اولین اقدامک. در پایان بدانیم که صاحبین کسب وکار به خاطر دغدغهها و مسائل اقتصادی خرد و کلان از مسیر خود خارج شده و گاهی درگیر بازی درون زمین میشوند ولی کوچ از کنار زمین بدون استرس و فشار داخل زمین میتواند استراتژی موفقیت را از طریق کاپیتان در بازی پیاده کند. شما نمیتوانید جلوی حمله موجهای تکاندهنده را بگیرید، اما میتوانید موجسواری یاد بگیرید.