2 چالش بزرگ تحریم‌های غرب برای صنعت  نفت ایران

0
83

سامان سفالگر روزنامه نگار: ایران از همان نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز، هدفِ تحریم‌های ظالمانه و همه جانبه قدرت‌های غربی و متحدان بین المللی آن‌ها بوده است. در این راستا، این دسته از کنشگران بر آن بوده‌اند تا با اِعمال فشارهای گسترده به ویژه به اقتصاد کشورمان، نظام حکمرانی و ملت ایران را مجبور کنند تا در همان مسیری گام بگذارند که در راستای منافع قدرت‌های غربی و گفتمان سیاسی و اقتصادی آن‌ها در عرصه نظام بین الملل است.

این فشارهای تحریمی از سال 2018 که دولت وقت آمریکا به صورت یکجانبه از توافق برجام خارج شده، ماهیت شدیدتری را علیه کشورمان به خود گرفته است.

البته که یکی از حوزه‌های اصلی که تحریم‌های قدرت‌های غربی علیه کشورمان به آن معطوف بوده نیز صنعت نفت ایران و صادرات آن بوده که منابع درآمدی قابل توجهی را در اختیار کشورمان قرار داده و می‌دهد.

اگرچه ایران در سال‌های اخیر توانسته راهکارها و راهبردهای مختلفی را برای فروش نفت خود در پیش گیرد و از این رهگذر، پله پله تولید و صادرات نفت خود را افزایش دهد، با این حال، تحریم‌های خارجی در نوع خود حامل 2 چالش جدی برای صنعت نفت کشورمان بوده‌اند.

موضوعی که به ویژه با توجه به چشم اندازهای مرتبط با بازگشت احتمالی دونالد ترامپ به کاخ سفید و پافشاری وی بر احیای کارزار فشارحداکثری، ابعاد و ماهیت جدی‌تری را نیز به خود می‌گیرد و لازم است که جریان حکمرانی در کشورمان به آن‌ها توجه ویژه‌ای داشته باشد و از همین حالا برنامه ریزی‌های لازم در این رابطه صورت گیرد.

اولاً، یکی از چالش‌ها و مشکلات مهمی که تحریم‌های خارجی برای صنعت نفت ایران ایجاد کرده، در مسیر فعالیت شرکت‌های خارجی و همکار در حوزه نفتی کشورمان بود. در این چهارچوب، برخی منابع به این نکته اشاره داشته‌اند که در سال‌های اخیر تشدید فشارهای غرب علیه کشورمان سبب شده تا حداقل 22 شرکت فعال در حوزه نفت و گاز بین المللی از مشارکت در پروژه‌های نفتی ایران اعلام انصراف کنند.

اگرچه شرکت‌های حوزه نفت و گاز کشورمان در سال‌های اخیر توانسته‌اند با تکیه بر دانش فنی خود پیشرفت‌های قابل ملاحظه‌ای را رقم بزنند و اجازه ندهند که صنعت نفت و گاز کشورمان دچار مشکلات جدی و سکون شود با این حال، مساله برخورداری از فناوریهای پیشرفته و بالا، هنوز هم یک چالش مهم و قابل توجه در پیشرفتِ بیش از پیش صنعت نفت و گاز ایران است.

جدای از این‌ها، باید توجه داشته باشیم که صنعت نفت و گاز ایران به سمرمایه گذاری‌های قابل توجهی نیز نیاز دارد که تأمین آن‌ها با تکیه صِرف بر منابع مالی داخلی، امکان پذیر نیست. دوم اینکه اوج گیری قابل توجه تحریم‌های نفتی علیه ایران و کاهش صادرات نفت کشورمان به ویژه پس از سال 2018 میلادی، تا حد زیادی سبب شد تا صادرات نفت ایران سقوط کند و برخی منابع حتی از کاهش آن به 200 هزار بشکه در روز هم خبر داده‌اند.

حال در این وضعیت با توجه به اینکه کشورمان در حوزه انبارداری نفت نیز ظرفیت‌های محدودی دارد و البته که نگه داشتن نفت روی دریا هم با هزینه‌های گزافی همراه است، عملاً کشورمان را واداشته تا تولید نفت خود را کاهش دهد. موضوعی که در نوع خود حامل خسار های اقتصادی قابل توجهی برای کشورمان بوده و منافع کشورمان را تضییع می‌کند. بگذریم که حذف شدن از بازار در نوع خود چهارچوب‌هایی را ایجاد می‌کند که در قالب آن‌ها بازگشت به بازار با مسائل و مشکلات جدی همراه است.

در حقیقت، از دست دادن سهم در یک بازار مهم بین المللی آسان است با این حال، به دست آوردن مجدد آن بسیار دشوار است. حداقل با توجه به مناظره اخیر بایدن و ترامپ در بحبوحه اوج گیری رقابت‌های انتخاباتی آمریکا و عملکرد ضعیف بایدن در این مناظره و در عین حال پیشتازی ترامپ در نظرسنجی‌های مختلف در آمریکا، به نظر می‌رسد که از همین حالا بایستی تاکتیک‌ها و راهبردهای مشخصی برای مقابله با تشدید فشارها علیه کشورمان به ویژه در حوزه فروش نفت ایران تعریف شود.

اگرچه فضای بین المللی تا حد زیادی در قیاس با دوره پیشین حضور ترامپ در قدرت فرق کرده با این حال، حفظ و افزایش آمادگی برای مقابل با ترامپ و ترامپیسم کاملاً در راستای منافع ملی ایران است. در این میان، اشاره به احتمال حضور مجدد ترامپ در کاخ سفید نیز به معنای ترامپ هراسی نیست چرا که خودِ بایدن نیز در تشدید فشارها علیه ایران در مخصوصاً حوزه اقتصادی کم نگذاشته با این حال، مساله اصلی این است که ما بایستی از غافلگیر شدن و قرار گرفتن در موقعیت‌هایی که به ضرر منافع ملی ایران است جلوگیری کنیم. گزاره‌ای که با توجه به اهرم‌های مختلف قدرت ملی ایران کاملاً شُدنی و ممکن است.

ارسال دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید