محمد حسن گودرزی روزنامه نگار: سه کارشناس انرژی در یادداشتی مشترک تصریح کردهاند: «توسعه نیروگاههای هستهای مزایای قابل توجهی برای کشورهای در حال توسعه دارد.» این سه این گونه استدلال کردهاند: چنین پروژههایی نه تنها عرضه برق را تقویت میکند، بلکه از توسعه منطقهای از طریق توسعه زیرساختها، افزایش فعالیت اقتصادی و ایجاد شغل حمایت میکند.
اهمیت این پیشنهاد به سبب آن است که موضوع انرژی از جدیترین چالشهای کشورهای در حال توسعه برای خروج از شرایط بحرانی و رسیدن به جایگاه مطلوب در بین کشورهای جهان است و درباره انرژی سبز زیاد گفته میشود.
به همین خاطر تحلیل سه کارشناس حوزه انرژی به نامهای رونالد استاین (Ronald Stein)، دکتر رابرت جفری (Dr. Robert Jeffrey) و اولیویا وان (Olivia Vaughan) قابل توجه است. ین سه در یادداشتی مشترک – منتشره در America Out Loud NEWS -به موضوع چالش انرژی برای کشورهای در حال توسعه و راه حلهای موجود برای آن پرداختهاند.
در این یادداشت آمده است: کشورهای در حال توسعه برای دست یابی به اهداف اولیه خود یعنی کاهش فقر، کاهش بیکاری و به حداقل رساندن نابرابری با چالشهای مهمی روبرویند. حدود 80 درصد از جمعیت 8 میلیاردی جهان در کشورهای کمتر توسعه یافته زندگی میکنند. بیشتر کشورهای آفریقا و آسیای جنوب شرقی نمونههای بارز این موضوعاند، اما این شامل کشورهای جزیرهای اقیانوس آرام هم میشود.
مردم این کشورها ممکن است با کمتر از 10 دلار در روز زندگی کنند، اما مشکل بزرگتر این است که آنها به برق قابل اعتماد دسترسی کمی دارند یا اصلاً دسترسی ندارند، و طبعاً به محصولات بیشماری که با استفاده از سوختهای فسیلی و مشتقات آنها تولید میشوند.
در این میان برنامههای «سبز» (استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر و غیرفسیلی) در حالی توصیه میشود که سیاستگذاران «سبز» از چند واقعیت اساسی غافلاند و همین باعث ناآگاهی از بحران انرژی آینده شده است. واقعیتهایی از این قرار:
هیچ کس از نفت خام به صورت خام استفاده نمیکند. «غولهای نفتی» تنها به دلیل اعتیاد بشر به محصولات و سوختهای ساخته شده از نفت وجود دارد.
«تجدیدپذیرها» فقط برای تولید گاه به گاه برق وجود دارند، زیرا نمیتوانند هیچ محصولی بسازند. از سوی دیگر، سوختهای فسیلی برای 8 میلیارد موجود در این سیاره، یعنی بیش از 6000 محصول و سوخت حمل و نقل، همه چیز را تولید میکند. کشورهای در حال توسعه برای تحقق اهداف خود، نیاز به تسریع و حفظ رشد اقتصادی دارند. تأمین پایدار و ایمن برق مستمر، بدون وقفه و قابل ارسال یک نیاز غیرقابل مذاکره برای رشد اقتصادی پایدار است.
مفهوم الکتریسیته قابل توزیع به توانایی ارائه یک منبع تغذیه قابل اعتماد و ثابت با قیمت رقابتی، دقیقاً در زمان و مکان مورد نیاز اشاره دارد. این نیاز حیاتی سوالاتی را در مورد مناسب بودن منابع برق تجدیدپذیر مانند باد و خورشید برای استراتژی بلندمدت انرژی کشورهای در حال توسعه ایجاد میکند.
آیا انرژی سبز به صرفه هم هست؟
تولید پراکنده برق توسط تأسیسات تولید برق بادی و خورشیدی اغلب دور از مناطقی قرار دارند که تقاضای برق در آنها بالاتر است وهین امر مستلزم گسترش پرهزینه شبکه (برق) است. تاسیسات بادی و خورشیدی در مقایسه با نیروگاههای زغالسنگ و هستهای عمر عملیاتی کوتاهتری دارند که منجر به چالشهای دفع زباله بیشتر، بهویژه با توجه به مواد سمی درگیر میشود. از زغال سنگ و سایر سوختهای فسیلی محصولات متنوع و زیادی تولید میشود که در منابع سبز در نظر گرفته نشده است.
این موارد متعدد و بسیار ارزشمند هستند. استاندارد زندگی انسان از زمان کشف و استفاده از زغال سنگ و سایر سوختهای فسیلی و فرآوردههای جانبی آنها به طور چشمگیری افزایش یافته و حفظ شده است.
بسیاری از کارشناسان تخمین زدهاند تغییر جهت اقتصادها برای رسیدن به هدف تولید برق با هزینه صفر بین 2 تا 3 تریلیون دلار آمریکا در سال است. بیورن لومبورگ (Bjorn Lomburg) دانشمند دانمارکی اخیراً نوشت: در سطح جهان، ما در حال حاضر تقریباً 2 تریلیون دلار در سال در تلاش برای تحمیل یک انتقال انرژی (انرژی فسیلی به سبز) هزینه میکنیم.
تجربه دیگران، مانند آلمان با سیاست “Energiewende” و کالیفرنیا با سیاستهای «معامله جدید سبز» و “Net-Zero” به عنوان هشدار عمل میکنند. تغییر جهت حوزه انرژی در آلمان و کالیفرنیا از زغال سنگ و انرژی هستهای به سمت انرژیهای تجدیدپذیر منجر به رسیدن بالاترین قیمت برق در اروپا و ایالات متحده شده که بر بخش تولید آنها تأثیر منفی گذاشته و حاکمیت انرژی آنها را به خطر میاندازد.
قیمتهای بالاتر برق در اروپا، استرالیا و کالیفرنیا نمونههای بسیار خوبی از افزایش قیمت در اقتصادهایی است که عمدتاً بر پایه انرژیهای تجدید پذیر هستند.
در همین حال، بسیاری از کشورهای در حال توسعه فقیرتر، از جمله هند، بنگلادش، اندونزی، چین و کشورهای آسه آن، بر ادامه برنامههای توسعه و صنعتیسازی خود متمرکزند.
در حالی که این کشورها برنامههای تجدیدپذیر دارند، برق پایه خود را عمدتاً از طریق نیروگاههای زغالسنگ، گاز و انرژی هستهای با راندمان بالا، کم انتشار (High Efficiency Low Emissions) یا HELE برای حمایت از صنعتی شدن سریع و رشد اقتصادی خود تأمین میکنند. به همین دلیل است که آنها اقتصادهای با رشد اقتصادی بالا در جهاناند.