هاشم اورعی رئیس اتحادیه انرژی ایران: با آغاز فصل گرما در بسیاری از استانهای کشور و افزایش مصرف مشترکان برق برای روشن کردن سیستمهای سرمایشی، بار دیگر نگرانیها درحوزه افزایش قطعی برق مطرح شده است. اما آیا این ایده کاهش 10 درصدی مصرف میتواند مانع از قطعی برق شود و آیا اساساً مقصر قطعی برق، مصرف کنندگانند؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت متاسفانه مسئولان ما عادت کردهاند همه اشکالات، بی برنامگیها و رفتارهای نابخردانه را در حوزه انرژی کشور رقم بزنند و وقتی مشکلی جدی ایجاد میشود، مردم را مقصر شرایط موجود جلوه دهند. قرار نیست مردم هر اندازه که آقایان میفرمایند و تولید میکنند برق مصرف کنند بلکه قرار است هر اندازه نیاز مشترکان مصرف انرژی است، انرژی و برق تولید و استفاده شود. مشکل دقیقاً همین است و تفکر از ریشه ایراد دارد. این رویکرد، مشکلات حوزه انرژی کشور را به جای مثبتی نخواهد رساند.
مسئولان به جای وعدههای اینچنینی دادن و مشروط کردن شرایط عدم قطعی برق، به نوع مصرف مردم، باید روی حل مشکلات زیرساختی حوزه انرژی و برنامه ریزی صحیح در مصرف برق متمرکز شوند. این بسیار عجیب است که تصمیم گیرانی که زیر باد کولر نشستهاند، به مردم شهرهای جنوبی از جمله بندرعباس بگویند در هوای شرجی 50 درجه، کولر روشن نکنند.
داستان عجیبی است. اگر مسئولان جای خود را با مردم مناطق جنوبی با دمای بالای 40 درجه سانتیگراد عوض کنند، باز هم به خود اجازه میدهند صحبت از کاهش مصرف و صرفه جویی مردم کنند؟ این طرز تفکر کاملاً غلط و به معنای خالی کردن شانه از کار و مسئولیت است. نمایندگان مجلس اخیراً بار دیگر بر لزوم توسعه انرژیهای تجدید پذیر تاکید کردهاند، اما این نوع سخنان و وعدهها تا چه حد قابلیت اجرایی دارد؟ این هم شده روشی برای عوض کردن و پاک کردن صورت مسئله.
در واقع این که مسئولان به جای حل مشکلات زیر ساختی ناگهان وعدههای بزرگ و عجیب در حوزه انرژیهای تجدید پذیر مطرح میکنند نه تنها مشکلات را حل نمیکند بلکه نشان میدهد میزان بی برنامگی مسئولان کشور ما تا چه حد حاد است. چند روز پیش بود که مشاور توانیر با مدیران توزیع برق استانها جلسهای داشت و در همان جلسه هم مقرر شد از همین فروردین ماه، برنامه خاموشی یک و نیم ساعت در روز اجرایی شود. درواقع برنامه خاموشیها از همین فروردین ماه آغاز شده است. نیازی نیست منتظر گرمای تابستان باشیم.
اساساً معتقدم این نوع دیدگاهها سهل انگارانه، ساده انگارانه یا حتی بیش از حد خوش بینانه است. هنوز بار مصرف سرمایشی کشور شروع نشده است. هنوز دمای هوا وارد مرحلهای نشده که روشن کردن مداوم سیستمهای سرمایشی در کشور الزامی به نظر برسد؛ بنابراین هم اکنون در آغاز راه قرار داریم و طی ماههای آتی با مشکلاتی بسیار جدیتر در حوزه انرژی و به طور مشخص، برق رو به رو میشویم. وقتی نمایندگان مجلس درباره توسعه ظرفیتهای انرژیهای تجدید پذیر باید و نباید مطرح میکنند یا وعده میدهند واقعاً متعجب میشوم. گویی همه ظرفیتهای انرژیهای غیرتجدیدپذیر را بهسازی کردهایم یا مشکلات این حوزه را حل کردهایم و فقط همین حل مشکلات تجدیدپذیرها روی میز معطل مانده است. عدد و رقمی که مطرح میشود نیز جای پرسش دارد.
مدیرعامل سازمان انرژیهای تجدیدپذیر و بهرهوری برق ایران اخیراً گفته است ما تا دوره پیک مصرف امسال میزان انرژیهای تجدیدپذیر را به 3500 میرسانیم و آقای علی آبادی هم گفتهاند هر سال 10 هزار مگاوات تجدیدپذیر اضافه میکنیم. اما جالب است بدانید که با وجود این ادعاها در 7 ماه دوم سال گذشته که اتفاقاً دولت چهاردهم مملکت را مدیریت میکرده، متوسط ظرفیت جدید در بخش انرژی، ماهیانه 57 مگاوات بوده است؛ بنابراین در چنین شرایطی صحبت از سالیانه 10 هزار مگاوات از کجا و با کدام سند و مدرک و پشتوانه مطرح میشود؟ از دید من همه اینها شعار است. هم تشویق مردم به کاهش مصرف برای پیشگیری از قطعی برق شعار است و هم صحبت کردن درباره توسعه زیرساختهای انرژی کشور به ویژه در بخش انرژیهای تجدید پذیر شعار است. به نظر میرسد مسئولان به شعاردرمانی همچنان دلبستهاند و تمایلی برای حل ریشهای مشکلات ندارند.