از مهر و آبان 1401 تا فروردین 1402 بازار به واسطهٔ جهش یکبارهٔ قیمت دلار روند صعودی را در پیش گرفت و بعد از ریزش دو ساله، آبی زیر پوست بازار جهید و پس از مدتها، سهامداران شادابی بورس را تجربه کردند. اما متأسفانه، از اردیبهشت ماه امسال، ورق بورس به یک باره برگشت و این بازار با فراز و نشیبهای زیادی همراه شد.
با شنیدن شدن زمزمههایی از نشست مدیران شرکت بورس و فرابورس با حقوقیهای بازار در جهت کنترل قیمت سهام، عدهای از فعالان بازار سرمایه، این نشست را علت اصلی ریزش بورس عنوان کردند؛ به طوری که آنها بر این باور بودند حجم عرضهها به طور شتاب زده افزایش پیدا کرده و این اتفاق، دستوری بوده است. این در حالی است که حتی با وجود تکذیب این موضوع از سوی مسئولان سازمان بورس و همچنین، با توجه به این که انتظار نمیرفت چنین اخباری صحت و سقم داشته باشند، اما بازار در سراشیبی قرار گرفت.
بازار سرمایه برای مدتها در رکود به سر بُرد و به تدریج نیز، شاهد خروج پول افراد حقیقی و حقوقی از بازار بودیم که بعد از این اتفاق، طرح یکپارچهٔ خودرو کلید خورد و توانست 100 همت نقدینگی را از سطح کشور جمع کند و این عامل هم مزید بر علت شد و بیشتر به کاهش شاخص بورس دامن زد.
کشمکشهای برجامی و آزادسازی پولهای بلوکه شده و تبادل زندانیها در روند قیمت دلار تأثیر گذار بودند تا جایی که دلار را از 60 هزار تومان به 50 هزار تومان رساندند، اما رنگ مردهای بر بازار سرمایه پاشیدند.
همچنین خبر افزایش 40 درصدی نرخ خوراک پتروشیمیها زخمِ کاری را بر پیکر بورس وارد کرد و سوزش این زخم زمانی بیشتر شد که اگرچه تصویب این مصوبه در اردیبهشت ماه و مصادف با ریزش بورس صورت گرفت، ولی در ماههای آتی به صنایع ابلاغ شد و همین موضوع باعث شد که این ظن در ذهن فعالان به وجود بیاید که یک عده با توجه به دسترسی به اطلاعات نهانی و اخبار موجود در پشت پرده، از فرصتها به بهترین شکل ممکن استفاده کرده و قبل از ابلاغ آن از بازار سرمایه خارج شدهاند و با وجود این که باز هم تکذیب این موضوع و پیگیری آن از سوی قوه قضاییه را شاهد بودیم، ولی دیگر چه سود که اعتماد سهامداران به بازار سرمایه بسان شلیک تیری تمام پرندگان روی شاخههای درخت را فراری داده بود.
در این مدت، تصمیمات عجیب دولت برای تأمین کسری بودجه تمامی نداشته و در این بین، عوارض سنگین هم بر صادرات صنایع فولادی و فلزات اساسی وضع شده است. هرچند که گزارشهای خوب فصلی را هم داشتیم اما خیلی نتوانستهاند اثر بخش باشند و اخیراً، بحث آزادسازی منابع ارزی و تبادل زندانیها از حرف به عمل تبدیل شده است و با وجود این که این خبر توسط دلار پیشخور شده بود، اما توانست هرچند کوتاه مدت، تأثیر خود را روی قیمت ارز بگذارد و بازار بورس نیز، مستثنی از این نوسانات نبود. هر چند به نظر نمیرسد که این اخبار، در بلند مدت بتوانند تأثیر عمیقی روی قیمت دلار داشته باشند.
عباسی یادآور شد: از آنجا که بخش اعظم صنایع بورسی ما کامودیتی محور هستند و از رشد قیمت دلار بیشتر از کاهش آن متنفع میشوند، سهام آنها به شدت تحت تأثیر افت قیمت ارز قرار گرفت و به اعتقاد من، رشد اقتصادی، کاهش تورم و حجم پول، احیای برجام و… میتوانند باعث اصلاح پایدار و کاهش قیمت دلار در بلند مدت شوند و در غیر این صورت، این اتفاقات، تأثیر گذرا بر قیمت دلار خواهند داشت. البته انتظار میرود واکنش بازار سرمایه به این دست اخبار به مرور کمتر شود و در مسیر درست برای نزدیک شدن به ارزش واقعی خود قرار گیرد.