صدیقه بهزاد پور روزنامه نگار: توسعه اقتصادی بدون توجه به فراهم آوردن زیرساختهای آن اساساً بی مفهوم است و از درجه اعتبار ساقط است، با توجه به افزایش سهم مالیات در تحقق بودجه سالانه، توجه به شرایط و بستر مناسب برای تحقق امر «مالیات ستانی» در حوزههای مختلف از اهمیتی وافر برخوردار است. از طرفی پیش بینی غیرمتعارف مالیات و فشار بر مودیان با توجه به شرایط تورمی کشور و سایر شاخصهای تاثیرگذار در وضعیت اقتصادی شاید تحقق درآمدهای مالیاتی در ایران رؤیایی بیش نباشد. اما به گفته کارشناسان و صاحب نظران علم اقتصاد بهره گیری از فرصتها و ظرفیتهای داخلی کشور همزمان با شفاف سازی در اجرای طرح مالیات ستانی با توجه سطح درآمدهای افراد حقیقی و حقوقی و سازمانها و نهادهای موجود در کشور هنوز هم میتوان به تحقق درآمدهای مالیاتی بدون توجه به درآمدهای بدون ثبات نفتی و بهبود وضعیت اقتصادی امیدوار بود.
چرا که هر فعالیت اقتصادی بدون توجه به اینکه برای بخش دولتی یا خصوصی شکل گرفته باشد یکی از ابعاد فعالیتهای اقتصادی برشمرده میشود که باید در فضایی آکنده از آرامش و تعهد دوجانبه به اهداف از پیش تعیین شده دست یابد و در این راستا سازمان امور مالیاتی به عنوان بزرگترین نهاد مسئول در این حوزه با سنجش تمام جوانب کار در جایگاه مجری قانونهای تدوین شده در این حیطه به عنوان مسئول و مخدوم موظف به انجام وظیفه با رویکرد تأمین منافع مردم و دولت را دارد.
مرتضی حیدری در این باره به «نقش اقتصاد» گفت: سازمان امور مالیاتی کشور به عنوان متولی اصلی اجرای طرح باید به شکل کاملاً مستقل و در جایگاهی بالاتر از دیگر نهادها حتی در رده رئیس جمهور انجام وظیفه کند تا خالی از هر گونه شائبه نسبت به دریافت مالیات از تمام سازمانها و افراد حقیقی و حقوقی بدون هیچ اهرم بازدارنده انجام وظیفه کند. در حقیقت پیش نیاز اجرای طرح مالیات در کشور نیاز به یک خانه تکانی و اصلاحات اساسی در سازمان امور مالیاتی دارد تا چالشهای موجود در این بخش حل شود. مالیات در حال حاضر بعنوان محلی برای کسب درآمد دولت معرفی شده است که البته غلطترین فلسفه وجودی سازمان مالیات میباشد و این اندیشه باید به سمت معرفی سازمان پاسخگو در مقابل مردم تغییر کند و رویکرد کارفرمایی این سازمان در برابر مردم به فرآیند مطالبه گری و خادم بودن دولت و سازمان امور مالیاتی و الزام پاسخگو بودن آن تغییر یابد. یکی از رویکردهای اشتباه دیگری که هم اکنون در این سازمان وجود دارد مسئله «خوداظهاری مالیات» است که به اشتباه ازرویکردهای مالیاتی غرب اقتباس کردهایم در حالی که مقوله خوداظهاری در نظام مالیاتی غرب بسیار متفاوت با آنچه که در ایران وجود دارد است. خوداظهاری مالیاتی در غرب مبتنی بر جمع آوری اسنادی (که میتوان به آن فاکتورهای خرید اطلاق کرد) است و ارائه آن به سازمان امور مالیاتی جهت بازپس گیری مالیاتهایی که از سوی اداره مالیات به مؤدی تعلق میگیرد در حالی که درایران در اقدامی کاملاً وارونه این امر به معنای ارائه اسنادی به اداره مالیات برای پرداخت پول تلقی و انجام میشود و چنانچه سازمان امور مالیاتی به تعبیر و اجرای صحیح «خوداظهاری» در کشور بپردازد دیگر نیازی به هیچ گونه اقدام فرهنگی، تبلیغاتی و … در سطح کشور نخواهیم داشت و صفهای طویلی برای تعیین تکلیف مالیاتی و ارائه اسناد به دولت تشکیل میشود و روند پرداخت مالیات با لحاظ کردن بازپس دادن مالیاتهای پرداخت شدهای که باید به مردم بازگردانده شوند بیش از پیش تسهیل خواهد شد چرا که مردم طی این فرآیند پول خواهند گرفت و پولی پرداخت نمیکنند و اصلیترین بخش خانه تکانی سازمان امور مالیاتی درهمین بخش انجام خواهد شد.
او درباره ضرورت اصلاحات در سازمان امور مالیاتی گفت: اصلاح در سازمان امور مالیاتی باید به شکل پایهای و با نگاهی به فلسفه وجودی مالیات ستانی صورت گیرد و درمرحله نخست باید بازنگری جدی در تغییر نگرش مالیات به عنوان پول زور انجام شود، تلاش برای کاهش فسادهای سیستمی در نظام درون و برون سازمانی اداره مالیات از دیگر رکنهای مهم اصلاحات دراین سازمان محسوب میشود، توسعه تمامی شاخصهای رشد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی و … با هدف افزایش رفاه اجتماعی و کاهش فاصله طبقاتی از موارد مهمی برشمرده میشود که باید به طور جدی در آن بازنگری شود و بدیهی است تا این اصلاحت صورت نگیرد فرصت انجام کار سازمان امور مالیاتی جهت پیشبرد امور مالیاتی در کشور در حوزههای مختلف ایجاد نمیشود و باید در این مسیر تلاش شود تغییرات در قوانین موجود بر اساس قوانین و رویکردهای قوانین پیشرفته دنیا طراحی و اجرایی شود. تعریف مشوقهای مالیاتی در کشور و رفع موانع تولید به منظور تسهیل در پرداخت مالیاتها از جمله شاخصهای بهبود مالیات دهی در کشور محسوب میشود.
این کارشناس در باره ابزارهای لازم در مسیر مالیات ستانی گفت: استفاده از زور و جبر در دریافت مالیات در هر فرآیندی همیشه باعث فرار و ایجاد سد دفاعی میشود و این امر در خصوص دریافت مالیات نیز صدق میکند از این رو باید تلاش کرد تا دریافت مالیات بر اساس فلسفه مالیاتی مصطلح در کشورهای موفق عمل کنیم. اساساً در توسعه یافته ترین کشورها مانند کشورهای اسکاندیناوی یا آمریکا هیچ شهروندی با رضایت مالیات پرداخت نمیکند اما مسلماً با اجبار و زور و داغ و درفش هم این امر امکان پذیر نیست و تا مردم مشاهده نکنند که سطح رفاه آنها در نتیجه پرداخت مالیات افزایش یافت است امکان ندارد که بخشی از درآمد خود را به دولت بدهند بدون اینکه به صورت ملموس تغیری در رفاه اجتماعی – اقتصادی جامعه رخ دهد. در مجموع فرار از پرداخت مالیات عواید دولت را تهدید میکند و یکی از مظاهر فساد شمرده میشود و بر اساس گزارشهای رسمی عدم پرداخت مالیات در ارتباط تنگاتنگی با رشوه است و باعث رشد کارمندان فاسد دولتی خواهد شد و علاوه بر آن منتهی به کاهش درآمدهای دولت نیز خواهند شد.
حیدری توضیح داد: انتظار تغییر رویکردهای مالیاتی و شفاف سازی در حاصل حاضر انتظاری بیهوده است و البته حاکمیت اگر میخواهد به درآمدهای مالیاتی بدون استفاده از داغ و درفش و زور و اجبار دست یابد باید در مرحله نخست به سالم سازی فضای کسب و کار در تمام بخشها باشد و سازمان امور مالیاتی باید ضمن تلاش برای بهبود فضای کار و فعالیتهای دولتی و خصوصی با استفاده از ابزارهای تشویقی دریافتیها از محل مالیات را افزایش دهد. نظام یکپارچه مالیات ستانی و تأمین اجتماعی در کنار تأمین درآمد مورد نیاز دولت، تعدیل درآمد لازم بین افراد جامعه را بر پایه جمع درآمد خالص خانوار به وجود میآورد. از مهمترین تغییرات لازم که ممکن است در آینده مورد توجه قرارگیرد، ایجاد نظام یکپارچه مالیات ستانی و تأمین اجتماعی است که به عنوان یک ساختار علاوه بر وظایف یک نظام مالیاتی اجرایی متعارف، موظف به پرداخت مالیاتهای منفی به بخشی از گروههای هدف میشود به عبارتی افرادی که دارای جمع درآمد خالص کمتر از حدآستانه هستند.