جنگ همه علیه همه!

0
108

یکی از مؤلفه‌های سیاستگذاری عمومی که در پشت اهداف زیبای رفاه و سعادت انسان و جامعه پنهان شده، انباشت زور است. انگاره انباشت زور به عنوان یک سیاست راهبردی و ابزار تحقق نیات و اهداف استراتژیک سیاستگذاران و حکمرانان، همواره بخش مهمی از سیاستگذاری خارجی را شکل داده است. تلاش بری انباشت زور و برتری انگاره انباشت زور که به اقتدار یک دولت یا بازیگر در نظام منطقه‌ای و جهانی منجر می‌شود، خود مؤلفه‌ای از الگوی جهانی است که آن را وضعیت هابزی می‌نامند. وضعیتی که بر اساس این سخن توماس هابز، اندیشمند انگلیسی سده 17، توصیف می‌شود که گفته‌اند» جنگ همه علیه همه “.

توماس هابز به عنوان اندیشمند و فیلسوف سیاسی غرب در عصری که هنوز با شرایط قرون وسطایی اروپا مواجه بودند، توصیف بسیار کاملی از وضعیت جهان به‌خصوص اروپای آن زمان ارائه کرده که تنها در دو جمله نسبت داده شده به ایشان یعنی: «جنگ همه علیه همه» و «انسان گرگ انسان» قابل مشاهده و تحلیل است. وضعیت هابزی در این دو جمله بر توصیف وضعیت طبیعی زندگی در غرب و ضرورت تغییر شرایط طبیعی و آنارشیک به شرایط اجتماعی و قراردادی دولت – ملت تأکید دارد. وضعیتی که مردم تصمیم می‌گیرند برخی آزادی‌ها و ابزارهای خاص و طبیعی خود را کاهش دهند یا به نهاد و ساختاری جدید یعنی دولت واگذار کنند تا بتوانند به رفاه و آسایش دست یابند و مهم‌تر آن‌که تضمینی باشد برای بقای خودشان یا اجتماع‌شان.

علاوه بر انگاره تضمین بقا که هدف بنیادین انسان از قرارداد اجتماعی و واگذاری بخشی از آزادی‌های خود به حکمرانی است، انگاره ترس از آینده، ترس از جنگ و ناامنی تلاش شهروندان اروپا به‌ویژه اندیشمندانی مانند هابز برای رهایی از وضعیت جنگ همه علیه همه یا انسان گرگ انسان را سبب شده است. وضعیتی که چنان ناامن و بی‌نظم بوده است که «انسان را گرگ انسان» نامیده و همه مردم را در جنگ فراگیر علیه یکدیگر نمایش می‌دهد. در چنین وضعیتی است که انباشت زور از شهروندان به نهادها و ساختارهای مقتدر اجتماعی و ملی سپرده شده و شهروندان تنها به امید پوشش امنیتی دولت‌ها، زندگی می‌کنند.

جهان کنونی نیز دارای وضعیت ناامن، آنارشیک و جنگ‌زده‌ای است که مصداق تعاریف توماس هابز است. همان وضعیتی که شرایط پیشاجنگ‌های جهانی اول و دوم را داشته و جهان را با فاجعه جنگ جهانی مواجه ساخته است. وضعیت کنونی جهان به‌ویژه شرایط و پیامدهای دو جنگ 2022 اوکراین و اکتبر 2023 غزه، بار دیگر هشدارهای اندیشه توماس هابز یعنی جنگ همه علیه همه و انسان گرگ انسان را تأیید کرده است. بازگشت جهان به وضعیت هابزی را در محورهای زیر می‌توان تحلیل کرد:

یکم – جنگ اوکراین و خروج اروپای ستیزه‌جو از کما: تهاجم فراگیر روسیه به اوکراین در 24 فوریه 2022 و پیشروی سریع اولیه ارتش روسیه در قلب خاک اوکراین که تحلیل‌ها را به سوی سرنگونی دولت زلنسکی و تجزیه کامل اوکراین رهنمون ساخت، مؤلفه‌ای از خروج اروپای ستیزه‌جو و جنگ‌زده از کمای صلح پساشوروی بود. جنگ اوکراین که پیامد تحریک دو طرف جنگ (روسیه – اوکراین) از سوی غرب به‌خصوص ایالات متحده امریکا بود، بار دیگر اروپای قرن بیست و یکم و اتحادیه اروپای آرمانی را در معرض دوره‌ای جدید از جنگ‌های اروپایی و جهان را در برابر یک جنگ جهانی قرار داد. تهاجم روسیه به اوکراین، اژدهای خشمگین جنگ همه علیه همه در اروپا را از کمای چند دهه‌ای خود بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بیدار کرده و چتر وحشت جنگ همگانی در اروپا و جهان را بر سر شهروندان نظام جهانی برافراشته است. تهاجم روسیه به اوکراین در دو سال اخیر دولت‌های غربی را به بازنویسی استراتژی‌های خود وادار کرده، انباشت زور و سیاستگذاری نظامی و تسلیحاتی را بر سیاستگذاری خارجی مسلط ساخته به گونه‌ای که بیشتر سخنان و جلسات سران اروپا یا دولتمردان روسی با تهدیدات نظامی و ژئوپلیتیکی علیه یکدیگر هماره شده است!

دوم – جنگ اکتبر 2023 غزه و جنگ همه علیه همه: در حالی که غرب به‌ویژه اروپا مشغول جنگ اوکراین و مدیریت پیامدهای ژئوپلیتیک این جنگ بودند و جهان با نگرانی چشم انتظار تهاجم چین به تایوان بود، ناگهان سپیده‌دم جنگ جهانی از کانون 70 ساله تنش و بحران جهانی یعنی فلسطین طلوع کرد و جهان را در روندی از هراس فراگیر قرار داد. جنگ اکتبر 2023 غزه که با تهاجم محور مقاومت غزه به درون اسرائیل آغاز شده و به سرعت جهان را به دو قطب طرفدار غزه یا اسرائیل تقسیم کرده، قطب طرفداران و حامیان اسرائیل را به ادامه ستیز و جنگ تا نابودی گروه‌های مقاومت غزه مشتاق کرده است.

در چنین شرایطی است که ایالات متحده امریکا و برخی دولت‌های ستیزه‌جوی اروپایی به جای تلاش برای برقراری آتش‌بس و همان صلح مسلح اعراب و اسرائیل، ادامه جنگ و نابودی حماس و غزه را در دستورکار خود و حمایت‌های کلان مالی، سیاسی، اقتصادی و تسلیحاتی خویش از اسرائیل قرار داده‌اند!

آرایش جنگی و تهدیدهای لفظی ایالات متحده امریکا و دولت‌های اروپایی از یک‌سو و اقدامات محور مقاومت و برخی دولت‌های مستقل در حمایت از غزه یا برقراری آتش‌بس از دیگر سو که بر افکار عمومی، بازارهای جهانی و ‌… اثر گذاشته است را می‌توان مصداق دقیق وضعیت هابزی «جنگ همه علیه همه» دانست. وضعیتی که با حملات سنگین و فراگیر اسرائیل به غزه، کشتار و پاکسازی نژادی شهروندان غزه و سکوت نهادهای بین‌المللی همراه شده و دیگر سخن هابز یعنی « انسان گرگ انسان « را نیز اثبات می‌کند. وضعیت کنونی جهان که شباهت‌های بسیاری به وضعیت پیش از جنگ‌های اول و دوم جهانی دارد، وضعیتی است که بر اساس اندیشه توماس هابز با عنوان «جنگ همه علیه همه» تعریف و شناخته می‌شود.

جنگ فرسایشی اوکراین که با واکنش فوری، شدید و فراگیر غرب مواجه شده و اکنون جنگ بسیار خشونت‌بار غزه که با سکوت و بلکه همراهی برخی دولت‌های غربی به‌خصوص ایالات متحده امریکا با اسرائیل تقویت شده، خشونت و کشتاری جهانی را رقم زده و جهان را در آستانه یک جنگ جهانی قرار داده است، بازگشتی به عصر هراسناک هابز و ترس وی از وضعیت جهانی آن دوره است که در نهایت به واگذاری بخش عمده آزادی‌ها و ابزارهای قدرت مردم به دولت توصیه می‌کنند.

اکنون جهان به درستی در وضعیت هابزی «جنگ همه علیه همه» قرار گرفته و انسان‌ها به گرگ انسان‌ها بدل شده‌اند تا برگی سیاه بر تاریخ جهان افزوده شود و هراسی جهانی بر بقای بشر سایه افکند. گویا همه به جنگ علیه یکدیگر برخاسته‌اند!

سیاست خارجی در حال حاضر به سیاست جنگی بدل شده و سیاستگذاران تنها از دریچه بازی قدرت و انباشت زور به تحولات جهانی نگاه می‌کنند، به دنبال تضمین بقا و تثبیت اقتدار خویش حتی به قیمت نابودی و کشتار سایر شهروندان جهان هستند.

 

ارسال دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید