نصف جهان دیگر جذابیتی برای گردشگران ندارد
فاطمه کازرونی روزنامه نگار: گروه اجتماعی: نگاهی به آثار تاریخی مغفول مانده اصفهان نشان میدهد، هرچقدر شهرهای شیراز و یزد که به همراه اصفهان به مثلث گردشگری ایران معروف هستند، بناها و بافت تاریخی خود را ارج نهاده و در حفظ و یا احیای آن کوشیدهاند، این روند در اصفهان کند و یا ناموفق بوده است.
در حقیقت شیراز به بناهای تاریخی خود و یزد به حفاظت از بافت تاریخی خود درست در جوار مسجد جامع این شهر مشهور است و این در حالی است که مشابه همین بافت در اصفهان در منطقه میدان عتیق و عبدالرزاق و هم جوار با مسجد جامع وجود دارد اما به دلیل عدم توجه بیشتر به یک بافت فرسوده شبیه است تا بافت قدیمی.
بافت قدیمی این منطقه با کوچههای پیچ در پیچ بسیار زیبا است به نوعی که با گام نهادن در این پس کوچهها، حسی زیبا انگار از گذشته انسان را به خود فرا میخواند، ذهن انسان از درب ورودی خانهها رد میشود و آن خانههای بزرگ کوچه باغی را انگار از درون مینگرد، خانههایی که دنیای درون آنها زیباییهای بسیار برای گفتن دارد، از گچ بریها و آینه کاری اتاقها، ارسیها و شیشههای رنگی تا باغچههای بزرگی که با درختان چنار و سروهای سربه فلک کشیده و حوضهای بزگ استخرمانند شبیه یک قصر رؤیایی است.
در این ارتباط یک کارشناس باستان شناسی و تاریخ در گفت و گو با خبرآنلاین، میگوید: تفاوتی که بافت سنتی اصفهان با دیگر شهرهای کشور دارد زیاد است، از یک سو خانههای وسیع آن که خانوارها به شکل دسته جمعی در آن زندگی میکردند و هر شب میزبان فامیل بودند سنتهای قدیمی و خونگرمی نصف جهان را به تصویر میکشد و از سوی دیگر هنرپروی و هنرمندی نصف جهانیها نیز در قالب همین تزئینات خانگی رخ مینمایاند که این تزئینات در بافت تاریخی دیگر شهرها کمتر دیده میشود.فاطمه صنیعی افزود: خواهرهای گردشگری اصفهان به درستی بافتهای تاریخی خود را حتی با خانههای ساده و کوچههای خشتی و کاهگلی حفظ کردهاند اما اصفهان به دلیل دارا بودن جاذبههای گردشگری بسیار زیاد از بناهای تاریخی و بافت سنتی خود غافل بوده است.
مهمترین تفاوت نصف جهان با دیگر شهرهای تاریخی
وی با ابراز تأسف از عدم توجه درست به این بخش از گردشگری اصفهان ادامه داد: شاید مهمترین تفاوت بافت تاریخی اصفهان با دیگر شهرها عدم احیا و حفاظت آن است که اگر به آن توجه نشود، با توجه به رویکرد مسئولان شهری به مدرنیته تا چندی دیگر، چیزی از آن باقی نخواهد ماند.
صنیعی ادامه داد: باید مراقب باشیم که نرسد روزی که برجهای سربه فلک کشیده جای میراث کهن و تاریخی این شهر را بگیرد؛ همان گونه که به اذعان کارشناسان هم اکنون نیز شهر تاریخی و گردشگرپذیرمانند اصفهان در کشور نداریم که به میراث خود بی توجه بوده و درست در جوار بافتها و بناهای تاریخی خود ساختمانهای سربه فلک کشیدهای بسازد که حساسیت و حتی تهدید یونسکو را در پی داشته باشد.
توجیههای عجیب مسئولان شهر برای عدم توجه به بناهای تاریخی
این کارشناس تاریخ تاکید کرد: توجیه مسئولان برای این نوع اقدامات به واقع عجیب است، یک جا مدعی میشوند که مدرنیته از حفظ میراث شهری مهمتری است، در جای دیگر دستگاه حفاری مترو خود به خود به سمت سی و سه پل حرکت کرده است و یک جا نیز مدعی میشوند که به دلیل جاذبههای گردشگری زیاد و بودجه اندک امکان رسیدگی به بناهای تاریخی وجود ندارد اما نگاهی به دیگر شهرهای کشور نشان میدهد که همه اینها بهانه و کم کاری بیش نیست.وی ادامه داد: همین الان نگاهی به پایههای کشف شده کاخ تاریخی جهان نما واقع در میدان دروازه دولت بیاندازید، پس از کشف این بخش در زمان مرحوم فریدون الله یاری تصمیم برآن شد که این کاخ تاریخی بازسازی شود، در واقع بسیاری از کشورهای دنیا از «هیچ» تاریخ میآفرینند اما اکنون به جای بازسازی برج جهان نما در این منطقه خرابهای محصور شده در شیشه را شاهد هستیم که به بازسازی باقیماندههای آن در طول سالهای اخیر نیز توجه نشده و علفهای هرز فضای آن را در برگرفته است چه برسد به اینکه آن که کسی به فکر احیای آن باشد.
صنیعی بیان کرد: در حقیقت با فوت مدیرکل فقید میراث فرهنگی اصفهان این موضوع مغفول ماند پس از آن نیز هیچ اقدام تاثیرگذاری از سوی مدیران فعلی شاهد نبودهایم و برخی حتی پاسخگویی به رسانهها را نیز به روابط عمومی محول کردهاند و اینجاست که ریشه بسیاری از مشکلات این استان مشخص میشود.وی تاکید کرد: نکته مهم دیگر اینکه برخلاف دیگر شهرهای کشور از جمله شیراز، تهران و یزد که تا دهها و گاه صدها کیلومتر فضای پیرامونی بناهای تاریخیهیچ چیز به جز افق آسمان به چشم نمیخورد و درست برخلاف اصول معماری دنیا برجهای سربه فلک کشیده به شکل غیرقانونی خط افق زاینده رود و بناهای تاریخی اصفهان را پوشانده است!
اصفهان دیگر جذابیتی برای گردشگران ندارد؟
چند سال پیش زمانی که با چند گردشگر خارجی صحبت میکردم یکی از آنها بیان داشت که دیدار از شیراز برای وی بسیار جذابتر از اصفهان بوده است و اتفاقاً به موضوع حفاظت درست از بناهای تاریخی در این شهر اشاره کرد، آن روز را به یاد میآورم که گره بر ابرو فکنده چیزی نگفتم اما تا مدتها با حساسیتی خاص، ناراحت از این برداشت به ظاهر اشتباه گردشگر خارجی بودم.امروز پس از یک سفر مجدد به شهرهای مختلف کشور، متوجه برداشت اشتباه خود در آن زمان میشوم، اصفهانی که روزی سیاحان آن را نصف جهان نام نهادند، آن قدر در نام و نشان میراثی خود غرق شده است که حفاظت از بناهای تاریخی و معرفی دیگر جاذبههای گردشگری خود به جز نقش جهان و منارجنبان و پلهای تارخی خود را از یاد برده است، این در حالی است که دیگر شهرهای کشور در زمینه معرفی جاذبههای ناشناخته خود بسیار پیشتازتر از اصفهان عمل کردهاند.
چرا تصور میکنیم اگر گنبد مسجد امام و شیخ لطف الله را به اشتباه تعمیر کنیم، اگر مترو را از زیر یک پل تاریخی 400 ساله رد کنیم، اگر بافت تاریخی محدوده «کمر زرین» خراب شود، تاریخ اصفهان به شکل معجزه آسایی زنده میماند، ما فقط به نام نصف جهان زندهایم گویی، اصفهانی که دیگر حتی زاینده رودی ندارد که بیش از 400 بنای تاریخی در مسیر آن یک مسیر گردشگری بگشاید، انگار ما هنوز در رویای نصف جهان بودن اصفهان هستیم و با این خیال راحت چشم بر بستهایم بر اینکه با این روند دیگر از این استان، یک شهر نیز برای زندگی باقی نمیماند چه برسد به نیمی از جهان!