سامان سفالگرروزنامه نگار: قدرتهای غربی و به طور خاص دولت آمریکا در سالهای گذشته تمرکز ویژهای را برتحریم صادرات نفت ایران معطوف کردهاند. تحریمهایی که از سال 2018 و پس از خروج یکجانبه دولت ترامپ از توافق برجام ماهیت جدیتر و گستردهتری را پیدا کردهاند و البته که تاکنون نیز ادامه یافتهاند.
به گزارش «نقش اقتصاد»، همین تحریمها در دورهای، فروش روزانه نفت ایران را به عدد 180 هزار بشکه رسانده بودند با این حال، واقعیتها در حوزه تولید و صادرات نفت ایران در وضعیت کنونی و در طی ماههای اخیر تا حد زیادی تغییر کردهاند. به عنوان مثال، نشریه فایننشیال تایمز اخیراً در گزاشی مبسوط به این مساله اشاره کرده که ایران در سه ماه نخست سال 2024 میلادی توانسته روزانه چیزی در حدود 1.5 میلیون بشکه نفت بفروشد. این رقم در مقایسه با دوره مشابه سال 2018 بالاترین عدد ثبت شده است و البته که تحلیل و تفسیرهای مختلفی در مورد رو به رشد بودن این روند نیز منتشر میشود.
در حوزه تولید و استخراج نفت نیز موسسه بین المللی انرژی در گزارشی اعلام کرده که ایران توانسته تولید روزانه خود را به بیش از 3 میلیون و 300 هزار بشکه نفت در روز برساند. عددی که آن هم در قیاس با دوران قبل از خروج آمریکا از توافق برجام و تحمیل سیلی از تحریمها علیه کشورمان، کاملاً چشمگیر و معنادار است. در این راستا، بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که بندهای مرتبط با تحریم نفتی ایران و لغو این تحریمها که در قالب توافق برجام به آنها اشاره و تاکید شده، عملاً بی معنا شدهاند و ایران توانسته در فضای برقرار بودن سیلی از تحریمهای غربی علیه خود، رکوردهای تازهای را در حوزه تولید و صادرات نفت ثبت کند.
به تازگی نیز شاهد بودهایم که مقامهای ارشد حوزه انرژی کشورمان تاکید کردهاند که هدفگذاری تولید روزانه 4 میلیون بشکه نفت از سوی کشورمان در دستورکار قرار گرفته است. در این راستا، آمارهای رسمی از افزایش 7 هزار بشکهای تولید نفت کشورمان در ماه اخیر نیز حکایت داشتهاند.
معادلهای که نشان میدهد ایران تا حد زیادی در قالب طرح و برنامههای مشخص شده برای خود در زمینه ارتقا توانمندیها و ظرفیتهایش جهت تولید و صادرات نفت خود حرکت میکند. با این همه، یکی از نکات و مسائلی که بسیاری به آن پرداخت این است که چه چیزهایی تغییر کرده که ایران را در مسیر فعلی قرار داده است؟ به بیان سادهتر، چه شده که ایران اکنون با موانع کمتری در قیاس با گذشته، هم نفت بیشتری تولید میکند و هم به ویژه در حوزه صادراتی فعالتر و موفقتر است؟
به نظر میرسد برای پاسخ به این پرسش، بایستی دو مؤلفه مهم و محوری را مد نظر داشته باشیم. اول اینکه در ماههای گذشته شاهد تشدید منازعات و درگیریهای راهبردی و ایدئولوژیک در اقصی نقاط جهان بودهایم. موضوعی که در مقایسه با گذشته، تقابلات قدرتهای غربی و شرقی جهان را تشدید کرده و در نتیجه، هزینههای همکاری با ایران در حوزه انرژی و به ویژه خرید نفت کشورمان در عرصه بین المللی را برای بسیاری از بازیگران بین المللی کاهش داده و حتی آن را به رویدادی جذاب تبدیل کرده است.
در حقیقت، اوجگیری منازعات ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک در عرصه بین المللی میان قدرتهای جهانی، تا حد زیادی به نفع کشورمان بوده و فرصتهای تازهای را با توجه به واقعیتهای جدید نظام بین الملل در اختیار تهران قرار داده است. معادلهای که یکی از نمودهای عینی خود را در بهبود وضعیت تولید و صادرات نفت ایران به نمایش گذاشته است. دوم اینکه ایران در طی سالهای اخیر و همزمان با ظهور معادلات جدید در عرصه نظام بین الملل و تغییر کریدورهای قدرت جهان، هدفگذاری ها و مناسبات تازهای را به ویژه در زمینه دیپلماسی اقتصادی خود تعریف کرده است. موضوعی که نمودهای عینی خود را در دولت سیزدهم و توسعه مناسبات و روابط با کشورهای منطقه آسیای میانه، آفریقا و آمریکای لاتین به نمایش گذاشته است. به بیان سادهتر، تهران از رهگذر توسعه روابط با قدرتهای شرقی و به ویژه مناطق نوظهور و مغفول در سیاست خارجی و دیپلماسی اقتصادی خود، سعی در خلق فرصتهای تازه و گستردهای برای خود داشته است.این مساله یکی از پیامدها و نمودهای عینی خود را در قالب تقویت بازارهای صادراتی نفت ایران به نمایش گذاشته است. در این بحبوحه، خارج شدن ایران از حیث گفتمانی و در سطح کلان از ابهام در حوزه مناسبات و تجارت خارجیاش (و دل کندن از: جهان غرب و تجارت با آن و برخورداری از فرصتهای سرمایه گذاری غربی)، نقشی هم در ظهور واقعیتهای تازه برای کشورمان به ویژه در حوزه صادرات انرژیاش داشته است.