مجتبی لشکربلوکی کارشناس مدیریت استراتژیک: سخنرانی نکنید، تصمیم گیری کنید. کورکورانه پروتکلهای باقی مانده از ادوار قبلی را تکرار نکنید. جسارت داشته باشید و پروتکلهای بی فایده، تشریفاتی و هزینه زا را کنار بگذارید. شجاعت داشته باشید و مسائل فرعی را در پای مسائل اصلی قربانی کنید و تمرکز کنید روی اولویتهای سرنوشت ساز و توسعه آفرین.
بگذارید با یک خاطره شروع کنم. کسی میگفت که در یکی از مأموریتهای خارجی در تیم همراهان وزیر بودم. لیست همراهان وزیر در آن سفر کاملاً معلوم بود. میگفت دیدم که یکی از معاونین وزیر که در لیست نبود هم سر و کلهاش پیدا شد؛ ساعت 2 شب پرواز از فرودگاه امام، نشسته بودیم در پاویون. تشریفات اداری انجام شد. همه رفتیم به سمت هواپیما. آن معاون ماند. برایم جای تعجب شد. از وزیر پرسیدم که چرا فلانی نیامد. گفت که پروتکل است که وقتی وزیر، کشور را ترک میکند، یکی از معاونین میآید تا آخر دقایق نزد وزیر باقی میماند تا آخرین نکات و هماهنگی را انجام دهد تا زمانی که وزیر در ایران نیست بر اساس آخرین نکات همه چیز تدبیر شود.واقعاً چه پروتکل احمقانهای، در جهانی که شما در حین سفر و در اوج آسمان هم به اینترنت دسترسی داری، اصلاً چه نیازی هست که یک معاون وزیر را نیمه شب به فرودگاه خارج از شهر بکشانی و او فردا خمار و خواب آلوده در مورد مهمترین مقتضیات حوزه کاری خودش تصمیم گیری کند؟ با خودم فکر کردم که این پروتکل از اول احمقانه نبود. هیچ پروتکلی احمقانه نیست. ما آدمها هستیم که احمق هستیم. پروتکلها زمانی که بوجود میآیند بر اساس تجربه و خرد جمعی و تاریخی به این نتیجه میرسیم که این کار لازم است. در لحظه تولد دلیل منطقی دارند اما در گذر زمان که شرایط متفاوت میشود دیگر به آن پروتکل نیاز نیست ولی ما آن را حفظ میکنیم.این خاطره را بهانه میکنم و به رئیس جمهور جدید چند پیشنهاد ساده میدهم:
1) سخنرانی نکنیدما از رئیس جمهور هیچ انتظاری نداریم که سخنرانی کند. اصلاً چه نیازی هست که شما در روز کارگر، کارمند، معلم، روز قوه قضائیه و صدها روز دیگر سخنرانی کنید. به سخنرانی هفته دولت و نوروز و گزارش دهی فصلی کفایت کنید. اصلاً چه نیازی هست که شما در رخدادهای مختلف سخنرانی کنید. هر سخنرانی شما میلیاردها تومان برای ما آب میخورد. اصلاً و اصلاً مبالغه نمیکنم: هزینههای انتظامی و امنیتی (چک و خنثی)، هزینه فرصت مدیرانی که جهت ادب باید از دستگاههای خود بیایند و منظم بنشینند و به حرفهای نه چندان کلیدی شما گوش کنند. هزینه استهلاک جاده و ماشینهای دولتی، هزینه تیم اداری تجهیز فضا و …. ما از رئیس جمهور انتظار داریم پشت میزش بنشیند، تمرکز کند و چند تصمیم مهم بگیرد. همین! ما به سخنران نیاز نداریم. کشور ما نیازمند تصمیمات خردمندانه، جسورانه و حاصل اجماع است. شما باید تصمیم بگیرید. سخنرانی را به دیگران واگذار کنید.
2) پروتکلهای بی فایده تشریفاتی را ادامه ندهید مثلاً همه فکر میکنند که رئیس جمهور وقتی میرود یک استانی، تیم استاندار، امام جمعه و نمایندگان مجلس باید به استقبال بیایند. یک دختر کوچک زیبا را هم هماهنگ میکنند که برای شما شعر بخواند. پیش خودتان حساب و کتاب کنید که همین تشریفات چقدر زمان و هزینه از جیب بیت المال خرج میکند. شجاع باشید و دستور بدهید تمام تشریفات استقبال را حذف کنند. مستقیم تشریف ببرید به جلسه تصمیم گیری و نه سخنرانی. ما مالیات و نفت نمیدهیم که برای شما تشریفات استقبال و بدرقه فراهم کنند.
3) بیش فعال نباشیدمملکت ما پر از مساله است. اما قرار نیست یک رئیس جمهور همه مسائل را حل کند. رئیس جمهور باید حداکثر 5 مساله اصلی را از هزاران مساله انتخاب کند و آن را حل کند. اینکه شما راجع به همه چیز صحبت میکنید. راجع به همه چیز جلسه میگذارید. راجع به همه چیز اظهار نظر میکنید. راجع به همه چیز تصمیم میگیرید نشانه آن است که اولویت و ضداولویت (نااولویت) ندارید. مدیری که توانایی تشخیص اولویتها را از مسائل فرعیتر و کم اهمیت ندارد، اولین شرط مدیریت و عقلانیت را نقض کرده است. می دانم که تحت فشار هستید که راجع به همه چیز واکنش نشان دهید ولی اگر در این مسیر بیفتید این راه انتها ندارد.
تجویز راهبردی پایانی:خلاصه میکنم؛ سخنرانی نکنید، تصمیم گیری کنید. کورکورانه پروتکلهای باقی مانده از ادوار قبلی را تکرار نکنید. جسارت داشته باشید و پروتکلهای بی فایده، تشریفاتی و هزینه زا را کنار بگذارید. شجاعت داشته باشید و مسائل فرعی را در پای مسائل اصلی قربانی کنید و تمرکز کنید روی اولویتهای سرنوشت ساز و توسعه آفرین.