ساناز نفیسی روزنامه نگار: گروه بین الملل: تاکید دولت چهاردهم بر اصل تنشزدایی با غرب به عنوان یکی از اولویتهای دستگاه دیپلماسی کشورمان به گمانهزنیها در باب هدف تهران برای کاهش تنشها با غرب دامن زده است. گروهی مدعیاند، فارغ از چرایی خواست تهران جهت گفتگو با آمریکا و تروئیکای اروپایی، تحولات ژئوپلتیکی بالاخص تنشهای حاصل از درگیری اسرائیل و حماس به یکی از موانع جدی در مسیر رایزنیهای احتمالی تبدیل شده است.
گروهی از ناظران مدعیاند ایران در رویکرد سیاست خارجی خود تغییر چشم گیری ایجاد کرده و نشان داده که خواهان تعامل با آمریکا و تروئیکای اروپایی درباره برنامه هستهایاش است.
این گروه به موضع گیری اخیر رهبری اشاره دارند که تاکید داشتند، مذاکره با دشمن ضرری ندارد. به اعای این گروه از تحلیلگران، چنین رویکردی مسیری بالقوه را برای تیم دیپلماسی مسعود پزشکیان جهت آغاز رایزنیها با غرب هموار میکند. هرچند در همین مسیر تهران خطوط قرمز اعلامیدارد و کماکان به واسطه رویکرد بازیگران غربی بهاین گروه از بازیگران بی اعتماد است.
ایران به دنبال مذاکره با غرب است؟
با انتشار گزارش ادعایی درباره سیگنالهای ایران در باب کاهش تنشها با جبهه غربی مدعی است، در شرایط کنونی گمانهزنیها درباره احیای احتمالی برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) مطرح است. این احتمال وجود دارد تا ایران گزینه بازگشت به میز مذاکره را مورد بررسی قرار دهد. به ادعای این نشریه تغییر احتمالی مواضع ایران با آنچه در سال 2015 رخ داد و زمینهساز تحقق برجام شد مشابهت دارد؛ توافقی کهایران به واسطهاش موافقت کرد برنامه هستهای خود را در ازای کاهش قابل توجه تحریمها محدود کند. به نوشتهاین نشریه، توانایی پزشکیان برای مدیریت این وضعیت حساس نامشخص است، به ویژه در شرایطی که خاورمیانه به واسطه جنگ اسرائیل و حماس با تنشهای بیسابقهای روبروست. علاوه براین، انتخابات ریاست جمهوریایالات متحده در ماه نوامبر معادلات را پیچیدهتر کرده است. در چنین شرایطیاین سؤال مطرح است که آیا میتوان به تفاهم جدیدی دست یافت که به نگرانیهای آمریکا وایران پایان دهد؟
اوراسیا ریویو در ادامه ادعا کرد، شباهتهای پزشکیان و سلف او؛ حسن روحانی، چشمگیر است. هر دو به عنوان صداهای میانهرو در داخل ایران تلقی میشوند که مایل به تعامل با غرب هستند.
در زمان ریاست جمهوری حسن روحانی، توافق هستهای 2015 که باعث تقویت گفتوگو و بهبود روابط با واشنگتن و اتحادیه اروپا شد، محقق گشت. اکنون، با پیروزی پزشکیان، گمانهزنیها در باب آمادگیایران برای دور تازهای از فعالیتهای دیپلماتیک افزایش یافته است.
به ادعای ناظران، سه عامل میتواند تغییر رویکرد ایران را توضیح دهد. اول، تغییر رویکرد ایران میتواند ترفندی استراتژیک برای خرید زمان باشد. مشارکت در مذاکرات ممکن است به تهران این امکان را بدهد که مداخله بین المللی را به به تعویق بیاندازد تا برنامه هستهای خود را تا نقطهای بیبازگشت پیش ببرد.
اگرایران از آستانه گریز هستهای عبور کند، گزینههای غرب برای واکنش به شدت محدود میشود. بنابراین، تمایل ایران برای مذاکره ممکن است بیش از آن که به دیپلماسی واقعی مرتبط گردد، در قاب تلاشها برای حفظ موقعیت این کشور در صحنه جهانی قابل تبیین باشد.
دولت بایدن ریسک نمیکند!
اوراسیا ریویو در ادامه با فشار تحریمها بر اقتصاد ایران و و پسلرزههای حاصل از آن اشاره کرده و مدعی است، چشمانداز رایزنیهای دوباره باایالات متحده میتواند راه نجاتی باشد و به طور بالقوه بهایران کمک کند تا جایی که امکان دارد به آثار مخرب تحریم بر اقتصاد ایران پایان دهد.
از همین رو گشودن درهای دیپلماسی و به طبع آن لغو بالقوه تحریمهای بینالمللی ممکن است زمینه را برای بازگشت ثبات به اقتصاد ایران فراهم کند. در همین راستا تعامل با غرب ممکن است تلاشی عملگرایانه برای کاهش تنش قلمداد شود. گروهی دیگر از منظری متفاوت رویکرد ایران را بررسی کرده و میگویند که تشدید تنشها میانایران و اسرائیل نگرانیها در باب رویارویی تمام عیار میان دو بازیگر را افزایش داده است. تهران تا به امروز ثابت کرده که خواهان تنشزدایی در جهان است و در همین مسیر، این احتمال بالاست که ایران علیرغم بیاعتمادی عمیق به غرب، در موضعگیری خود تجدید نظر کرده و فعلاً گزینه تعامل را برگزیده باشد.
بااین حال گروهی مدعیاند، حتی اگرایران در مسیر تعامل با غرب ثابت قدم باشد، چشمانداز ژئوپلیتیک کنونی چنین نتیجهای را بسیار غیرممکن میکند. وضعیت از زمان توافق هستهای 2015 به طرز چشمگیری تغییر کرده است.
ایران اکنون عمیقاً درگیر تنش با اسرائیل است. از منظری دیگر، مقامهای آمریکایی تصور میکنند هرگونه تلاش برای مذاکره در این شرایط نوعی خیانت به متحدان منطقهای، به ویژه اسرائیل خواهد بود.
ایالات متحده مدتهاست که خود را بهعنوان مدافع سرسخت امنیت اسرائیل معرفی کرده و براین باور است که نشستن پشت میز مذاکره با ایران در حالی که خصومتها ادامه دارد، سیگنالهای متناقضی را ارسال میکند و بهطور بالقوه دیگر متحدان کلیدی را از واشنگتن دور کرده و رقبا را جسور میکند. علاوه براین، دولت بایدن با فشار داخلی شدیدی علیه تعامل با ایران مواجه است.به واسطه بدبینی دو حزب نسبت به ایران و فعالیت لابی قوی طرفدار اسرائیل، هرگونه پیشروی رایزنیها با تهران برای دولت بایدن ریسک بالای سیاسی را به دنبال دارد.اوراسیا ریویو در ادامه یادداشت ادعاییاش آورده، پویایی سیاسی در تهران و واشنگتن از زمان دولت روحانی دستخوش تغییرات عمیقی شده است. در آن زمان، تمایل هر دو طرف برای دستیابی به توافق محسوس بود. دولت اوباما به تعامل متعهد بود، همزمان روحانی و جناح میانهروتر، توافق را با قدرت دنبال کردند.امروز اما اگرچه مواضع مقامات ایران درباره مذاکرات احتمالی بازتاب مواضع دولت روحانی است، اما شرایط کاملاً متفاوت است. تشدید تنشها با اسرائیل، در کنار وضعیت پیچیده برنامه هستهایایران، چشمانداز یک توافق جدید را به طور فزایندهای دور از ذهن جلوهگر میکند. دراین محیط پرتنش، شانس تکرار موفقیت سال 2015 اندک به نظر میرسد، زیرا شرایط اساسی که آن توافق را ممکن میکرد دیگر وجود ندارد.