بخشی از توافق غیررسمی میان ایران و آمریکا به همکاریها بین ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی برمیگردد. یعنی در ازای چنین همکاریهای محدود، موردی و موضعی ایالات متحده آمریکا پذیرفته است که در ازای همکاری ایران با آژانس از صدور قطعنامهها در شورای حکام خودداری کرده و دوم پاداش چنین اقداماتی از سوی ایران را در حوزه آزادسازی اموال بلوکهشده و همچنین تسهیل بیشتر صادرات نفتی نشان بدهد. بخش مهمی از پروسه محدودسازی تنش به این مقوله برمیگردد.
در حال حاضر موضوعی که وجود دارد این است که دولت بایدن یا مشاوران امنیت ملی او تصور میکنند، ممکن است در حرکت دولت به سمت احیای توافق هستهای، با توجه به اینکه دولت آمریکا وارد فصل انتخاباتی میشود هزینههای زیادی را به وجود بیاورند. به ویژه آنکه به نظر میرسد نشانههایی مبنی بر پیگیری پروسه استیضاح آقای بایدن از سوی جمهوریخواهان نیز وجود دارد. بنابراین شاید آمریکاییها با اعلام یکسری توافقات غیررسمی یا علنی کردن آن به نوعی فضای سیاسی در درون ایالاتمتحده آمریکا را مورد سنجش قرار میدهند که ببینند در قبال تبادل زندانیان یا تعامل با ایران حزب دموکرات مقابل چهرههای مخالف در درون حزب خود مثل آقای منندز، رئیس کمیته روابط خارجی سنا، چه واکنشها و فیدبکهایی از آن طرف میگیرند.
اما نظر دیگری در این میان وجود دارد که اگر آمریکاییها بخواهند توافق غیررسمی را تا حداقل نوامبر 2024 یعنی زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ادامه دهند، ممکن است ما شاهد فرآیندهای برگشتپذیر در روابط بین تهران و واشنگتن باشیم. یعنی ممکن است به دلیل ویژگیها یا مختصات وضعیت منطقه و همچنین برنامه هستهای ایران دوباره تنشها در نبود یک توافق رسمی و گستردهتر برگردد. بنابراین به نظر میآید که اتحادیه اروپا و برخی از کشورهای اروپایی به طور مثال شاید فرانسویها طرح توافق را در نظر داشته باشند و آن را دنبال کنند. اما نکته مهم این است که هرچقدر که ما به سمت جلو حرکت میکنیم، زمان به زیان احیای برجام حرکت میکند.
به ویژه وقتی ما به زمان انتقال و دوره انتقالی برجام یعنی 18 اکتبر نزدیک میشویم؛ چون یک فصل جدید یا چهارمین زمان کلیدی برنامه جامع اقدام مشترک آغاز میشود و بر پایه این زمانبندی، طرفین تعهداتی را پذیرفتند که باید براساس آن زمانبندی در 18 اکتبر انجام دهند، اگر این توافقات عملیاتی نشود، اتفاقی که پیش خواهد آمد این است، حتی اگر مذاکرات هستهای برای توافق آغاز شود، ایران مطالبات افزونتری از طرف مقابل خواهد داشت. یعنی مذاکرات بعد از 18 اکتبر صرفاً بر سر لغو یا رفع تحریمهای قبل از 18 اکتبر نیست. لغو یا تعلیق تحریمهایی که برپایه قطعنامه 2231 و برجام قرار بود در 18 اکتبر انجام شود به لیست تحریمهای قبلی اضافه خواهد شد و همین مسأله میتواند منجر به پیچیدهتر شدن مذاکرات و همچنین آینده و چشمانداز برجام شود. ضمن اینکه روز انتقالی منوط به دومین گزارش مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، تحت عنوان گزارش نتیجهگیری گستردهتر است که اولین گزارش را مدیرکل وقت آژانس بین المللی انرژی اتمی قبل از اجرای برجام در 2016 صادر کرد و دومین آن را باید قبل از 18 اکتبر یعنی توافق نتیجهگیری جامعتر منتشر کند که در این توافق باید اذعان شود که ایران به همه تعهدات پادمانی و فراپادمانیاش براساس برنامه جامع اقدام مشترک پایبند است. به هرحال از طرف مقابل تحریمها پابرجا باقیمانده است و این یکی از چالشهای بزرگ برای بحث چشمانداز مذاکرات هستهای خواهد بود.