مینا علیزاده روزنامه نگار: دولت سیزدهم در حالی طی دو سال فعالیت خود، اصرار بر اجرای طرح جوانی جمعیت دارد که نمیتواند نیاز اصلی زوجهای جوان برای تهیه یک سرپناه حداقلی را تهیه کند. اما در این بین اصلیترین موانع دولت برای ساخت مسکن چیست؟
یکی اصلیترین اقشاری که گرانی و تورم مسکن بیشترین موانع را برای آنها ایجاد میکند، خانهاولیها هستند. قشری که غالب آنها را زوجهایی تشکیل میدهد که برای شروع زندگی خود نیاز به سرپناهی دارند که حالا تهیه آن در کشور عملاً تبدیل به رؤیا شده است.
آمارهای منتشر شده از سوی مرکز ثبت احوال نشان میدهد تا ابتدای مردادماه امسال 199 هزار و 727 ازدواج در کشور ثبت شده است، اگر آهنگ رشد به همین ترتیب ادامه داشته باشد تا پایان سال 1402 حدود 600 هزار ازدواج در کشور اتفاق خواهد افتاد و این به معنی شکلگیری 600 هزار تقاضای جدید در بازار مسکن تا پایان سال 1402 است. اما با شرایط فعلی، بازار مسکن میتواند پاسخگوی این نیاز ایجادشده باشد؟
رکود در ساخت و ساز و کمبود مسکن
مشکل گرانی و تورم تنها ضربه خود را به قدرت خرید مردم و بازار معاملات مسکن وارد نکرده است، بلکه سالهاست ساخت مسکن را نیز در حالت رکودی فرو برده و عده زیادی از انبوهسازان دیگر تمایلی برای ساخت و ساز ندارند؛ وضعیتی که سال 1402 عملاً در شرایط بدتری قرار گرفته و آخرین گزارش مرکز آمار ایران از صدور پروانههای ساختمانی نیز شاهدی بر همین امر است.
آمار پروانههای ساختمانی صادر شده طی بهار 1402 نشان میدهد، واحدهای ساخته شده در این بازه با کاهشی حدود 28 درصدی نسبت به فصل گذشته همراه بوده و میتوان گفت عملاً اکنون بازار مسکن با کمبود عرضه مواجه است.
همچنین شهرداری تهران هزار و 389 پروانه احداث ساختمان در بهار 1402 صادر کرده است که نسبت به فصل گذشته 23, 9 درصد کاهش و نسبت به فصل مشابه سال گذشته 88.7 درصد افزایش داشته است.مجموع مساحت زیربنا در پروانههای احداث ساختمان صادرشده از سوی شهرداری تهران در بهار 1402 بالغ بر 1672 هزار مترمربع بوده و نسبت به فصل گذشته 29, 1 درصد کاهش و نسبت به فصل مشابه سال گذشته 48.4 درصد افزایش داشته است. متوسط مساحت زیربنای این دسته از پروانهها در بازه در نظر گرفته شده هزار و 204 مترمربع بوده است.
طرح جوانی جمعیت
بخش دوم این سناریوی تاریک برای متقاضیان مسکن طرح جوانی جمعیت و تشویق به ازدواج است. این طرح از ابتدای دولت سیزدهم از اصلیترین سیاستهای کابینه رئیسی بوده و این در حالیست که دولت حتی نمیتواند نیازهای کنونی مردم به مسکن مناسب را تأمین کند.
طرح نهضت ملی مسکن بیش از دو سال است که معلق مانده و وعدههای دولت یکی پس از دیگری در این زمینه تو خالی از آب در آمدهاند. تعداد واحدهای تحویلی مسکن مهر نیز در آن حد نیست که بتواند عده زیادی را در این زمینه راضی نگه دارد.
کاهش قدرت خرید مردم
بخش سوم سناریوی آشفتهبازار مسکن به مسئله قیمتها و قدرت خرید مردم بازمیگردد. بر اساس دادههای مرکز آمار ایران که بهتازگی و پس از چند ماه سکوت منتشر شده است، در شهریورماه امسال میانگین قیمت مسکن در شهر تهران به متری 77 میلیون تومان رسیده و مطابق با آن یک زوج تهرانی برای خرید آپارتمانی 60 متری باید بیش از چهار میلیارد و 500 میلیون تومان هزینه کنند؛ در حالی که حقوق وزارت کار امسال به هشت میلیون تومان نیز نمیرسد و تأمین مسکن نیز یکی از نیازهای اساسی زوجین محسوب میشود!
بنابراین میتوان گفت مسئله افزایش جمعیت و تشویق به ازدواج نیز بر اساس عادت دیرینه دولتها یک برنامهریزی، بدون در نظر گرفتن زیرساختهاست و در عمل جامه آن بر تن اقتصاد کشور زار میزند.