فاطیماه میرزایی دخت روزنامه نگار: هلن عصمت پناه، مدرس دانشگاه و تحلیلگر مالی درگفت و گو با «نقش اقتصاد» در رابطه با روند بورس در ماههای اخیر بیان کرد: قبل از شروع سال 1402، رشد بازار سرمایه در مقایسه با کلیه بازارهای مالی از شرایط تورمی و حتی شرایط رشد دلار فاصله داشت. به همین دلیل، تحلیلگرها امیدوار بودند که با شروع سال جدید شرایط بهتر شود و این بهبود اتفاق افتاد، اما دوماه بیشتر طول نکشید که از اواسط اردیبهشت ماه مجدداً شاخص روند نزولی را در پیش گرفت.
با توجه به این که بنده تحلیلگر مالی هستم باید بگویم از منظر صورتهای مالی و گزارشات، شرکتهای فعال در بازار سرمایه باید به یک رونقی برسند تا شرایط تقاضا روی آنها افزایش پیدا کند. بدین معنی که تولیدها، فروشها، گردشهای موجودی مواد و کالا بهبود یابند، مدیریت مطالبات مناسب باشد، سرمایه در گردشها رشد داشته باشند، نرخ بازدهها بالا باشد و طرح توسعهها رو به روال باشد. اما متأسفانه، به خاطر شرایط سخت اقتصادی و با توجه به این که بیش از 80-70 درصد شرکتهای فعال در بازار سرمایه، تولیدی هستند و فشار بر روی شرکتها وجود دارد روز به روز، شاهد کاهش رونق در این کسب و کارها هستیم؛ تورم شدید، بهای تمام شده و هزینهها را در شرکتها بالا میبرد و در این میان، سیاست گذار با اجرای مکانیزم دستوری تأثیر منفی بر حاشیه سودها میگذارد، به عنوان مثال؛ با در نظر گرفتن دلار نیمایی 28 هزار و پانصد تومانی برای شرکتهای صادراتی، با وجود بالا بودن فشار هزینهها و محدودیت و قیمت گذاری دستوری برای فروشها، حاشیه سودها دچار افت میشد.
در شرایط تورم در خیلی از صنایع با کاهش طرح توسعهها و توقف خط تولیدها روبرو شدیم و آرام آرام رونق شرکتها روند نزولی پیدا کرد و اگرچه درآمدهای شرکتها بهتر است از حجم فروش بالا بدست بیایند. اما به خاطر افتی که در رونق شرکتها به وجود میآید ما این حجم فروش خوب را نمیبینیم. در مقابل، با توجه به تورم و بالا رفتن هزینه شرکتها، آنها درخواست مجوز افزایش نرخ فروش میدهند و رشد درآمد فروش بر اساس نرخ فروش انجام میشود. بنابراین، این رشد درآمد حاصل از تورم هنر مدیریت نیست. به دلیل این که ما سود را به ریال شناسایی میکنیم و ارزش ریال به خاطر تورم رو به کاهش است. در نتیجه، مثلاً اگر شرکتی بالای 100 درصد سود نسبت به دوره مشابه خود تجربه کند انگار هیچ بازدهی برای شرکت به وجود نیامده است و فقط حفظ حاشیه سود انجام شده یا انگار در نقطه سر به سر است یا این که حاشیه سود ایمنی خود را حفظ کرده است.
این تحلیلگر مالی تصریح کرد: شرایط فعلی به این شکل است که ریسک شرکتها بالا رفته است و از آن طرف، دخالتهای بی دلیل، اخبار بی اساس و تصمیمهای اشتباه روی صنایع مختلفی چون؛ پتروشیمی، خودرو یا دیگر صنایع که از آن جمله میتوان به تأثیرهای منفی افزایش نرخ خوراک پتروشیمی یا خروج خودرو، سیمان و فولاد از بورس کالا بر روی بازار سرمایه اشاره کرد، همه این موارد، روز به روز ناامنی و نااطمینانی را در بازار بیشتر کرده و با توجه به چنین شرایط سختی، ریسکهای بازار به طور مداوم افزایش پیدا میکنند لذا شاهد بی رمقی در بازار هستیم؛ به طوری که ارزش معاملات، میزان تقاضا، حجم معاملات و … روند کاهشی پیدا کرده و هنوز هم این موضوع تداوم دارد. بنابراین، پولهای بزرگ به سمت یک سری تک سهمهای پروژه محور میروند و نقدینگی را به این سمت هدایت کرده و شرایط را برای نوسان یا تریدهای کوتاه مدت محیا میکنند و متأسفانه، توجه به ارزنده بودن نمادها، دید سرمایه گذاری و تحلیل بنیادی کم رنگ میشود، گزارشات آن طور که باید، موردتوجه قرار نمیگیرند، خبر گزارشهای خوب تأثیر مثبتی در بازار نمیگذارد و استراتژی افراد حتی برای سرمایه گذاری کوتاه مدت تر میشود. در مقابل، سهمهای پروژه محور و سهمهایی که پول بزرگ درگیر آن است شرایط نوسان را فراهم میکنند و برای جبران زیانها به صورت کوتاه مدت جذاب میشوند و سهامدار پس از آن برای امنیت بیشتر اقدام به خروج نقدینگی از بازار میکند.
عصمت پناه ادامه داد: روند بازار در مهرماه هم، بدین صورت پیش رفت و شرایط بدی را سپری کرد و شاهد کاهش ارزش معاملات و رکود در بازار بودیم و باید گفت که سه متغیر در بازار سرمایه بر صنایع تأثیر زیادی میگذارند؛ دلار، تورم و قیمتهای جهانی؛ دلار و تورم که فعلاً توسط سیاست گذار تحت کنترل هستند و گویا قرار است این روند تداوم یابد، در مورد قیمتهای جهانی ما شاهد رشد در این چند وقت اخیر بودیم به خصوص که تنشها روی این قیمتها بیشتر تأثیر گذاشت و این رشد میتواند برای صنایع مربوطه مؤثر باشد هرچند کوتاه مدت. بدنبال آن، صنایع و شرکتهایی که از قیمتهای جهانی تأثیر مثبت میگیرند و تقریباً بر اساس ظرفیت اسمی تولید میکنند شرایط بهتری خواهند داشت.
این تحلیلگر مالی با اشاره به تأثیر اخبار روی روند بازار سرمایه تأکید کرد: همیشه هر نوع خبر سیاسی و بین الملل مثل جنگ حماس و اسرائیل تأثیر خود را روی کل بازارهای مالی میگذارد. اما بازارهای مالی داخلی مدتهاست به دلیل کنترل دلار و تورم در رکود هستند. اما جنگ حماس و اسرائیل ریسک را بالا برده است و اگر تداوم داشته باشد روی بازارهای ما تأثیر بیشتری خواهد گذاشت. اگرچه این ریسکهای سیستماتیک را نمیتوانیم کنترل کنیم و دست ما نیست ولی این در کنار دیگر ریسکهای بازار و با وجود نا امنی و بی اعتمادی موجود، در کم رمقی بازار مزید بر علت شده است و تأثیر مستقیم روی بازار سرمایه گذاشته و شرایط را دشوارتر کرده است.
عصمت پناه گفت: متأسفانه، جوّ هیجانی و احساسی بازار سرمایه بالاست و اخبار و شیطنت رسانهای نیز باعث هیجان بیشتر میشوند و به شدت روی بازارهای مالی تأثیر میگذارند؛ به طوری که بازار از هر خبری به سرعت واکنش میگیرد. این در حالی است که ما باید متوجه باشیم اخبار باید عملیاتی شوند و تأثیراتشان را در گزارشها و صورتهای مالی مشاهده کنیم و سپس، تصمیم بگیریم. اما متأسفانه، به قدری ترس و هیجان و ناامنی بر بازار حاکم است که خبر به سرعت و به تنهایی میتواند تأثیر زیاد و کوتاه مدتی روی روند صعودی یا نزولی بازار بگذارد؛ به طوری که وقتی یک نفر تصمیم هیجانی بر روی یک نماد میگیرد، به دنبال آن رفتار گلهای در بازار ایجاد میشود و بقیه هم او را دنبال میکنند و این روی ذهن افراد تأثیر میگذارد که به مسئله مالی – رفتاری و روان شناسی مالی ارتباط دارد و با توجه به این که شرایط فعلی بازار با رکود همراه است بدون شک، این اخبار نبض بازار را خیلی بیشتر در دست گرفته و روی رفتار سهامداران تأثیر مستقیمی میگذارند.این تحلیلگر مالی با اشاره به نقش شاخص کل در بورس تصریح کرد: بنده روند شاخص کل را به تنهایی جهت تحلیل قبول ندارم اما بالاخره، نماگر بازار بورس است و همه بر وزن آن تصمیم میگیرند. هرچند که شاخص کل معیار ارزیابی بازار نیست ولی اگر سیاست گذار و بازار ساز تمایل داشته باشند آن را صعودی میکنند و در مقابل، هر زمانی که بخواهند این شاخص را پایین میآورند و درواقع، شاخص کل به نوعی تحت کنترل است، در حالی که این موضوع باید جا بیفتد که شاخص کل معیار ارزندگی بازار نیست و زمانی که این اتفاق بیفتد شرایط تغییر میکند و تصمیمات فقط بر وزن شاخص کل نیست.
عصمت پناه در خصوص تأثیر تعطیلی روزهای شنبه روی بازار سرمایه افزود: به نوعی موافق تعطیلی شنبهها هستم. چون تعطیلی بازارهای جهانی روزهای شنبه و یکشنبه است؛ دقیقاً زمانی که بازار ما باز میشود. این در حالی است که تحلیلی را انجام دادهایم و منتظر هستیم تا شروع هفته بازار طبق تحلیل پیش برود اما به یکباره میبینیم همه اخبار مهم روز جمعه منتشر میشوند و گاهی روی تحلیلها و تصمیمهای ما تأثیر میگذارد. به طور مثال؛ بنده در حوزه تحلیل صنعتی را پیش بینی میکنم که در هفته جدید، برای آن تقاضا صورت بگیرد و به طور ناگهانی، در روز جمعه اخباری انتشار مییابد که ممکن است مؤثر بر آن صنعت هم باشد و به کل مسیر را تغییر دهد.
عصمت پناه با اشاره به روند بورس در 6 ماهه پایان سال گفت: در حال حاضر، به نظر نمیآید دلار و تورم آنچنان بتوانند روی بازار تأثیر بگذارند چرا که فعلاً شاهد کنترل هستیم. وگرنه اگر فنر دلار رها شود میتواند رشد خوبی داشته باشد. اما میبینیم که تصمیم فعلی سیاست گذار بر کنترل است و مشخص نیست تا چه زمانی این ابزار کنترل را در دست دارد. هرچند طبق تجربه همیشگی، شاید در آستانه پایان سال، دلار رشد کوچکی داشته باشد اما با این وجود، احتمال کنترل آن وجود دارد. بنابراین، باید به گزارشها بسنده کنیم که برخی از گزارشهای 6 ماهه خوب بودند ولی به حدی اثرات منفی و ریسکها بالا هستند که بازار تأثیرات مثبت را نمیبیند.
این تحلیلگر مالی تصریح کرد: اگر در 6 ماهه دوم اخباری منتشر شود که بتواند محرک بازار باشد یا کمکی از سمت مدیران و صندوقها جهت حمایت بازار انجام شود و یا … که بتواند ارزش معاملات را بهبود دهد و حداقل، به 10 همت برساند آن موقع، میتوانیم امیدوار باشیم که شرایط تقاضا به سمت بازار بیشتر شده و تقریباً روند صعودی تثبیتتر میشود. اما تا زمانی که ارزش معاملات تا این حد پایین باشد نمیتوانیم امیدوار باشیم. البته این موضوع را به یاد داشته باشیم که همیشه دوران رکود و شرایط سخت در اوج نا امیدی، زمان خرید و چیدمان پرتفوی هست. اصولاً افراد ریسک پذیر و دارای علم تحلیل و تجربه کافی، در چنین شرایطی با بررسیهای لازم اقدام به خرید میکنند ولی نمیتوان این پیشنهاد را به همه کرد. چون متأسفانه، سطح سواد مالی و تجربه در بازار کم است و در این مدت، سهامداران فشارهای زیادی را تحمل کردهاند و به وعده و وعیدهایی که دولت به آنها داده بود هم، عمل نشد. بنابراین، نمیتوان از سهامداران انتظار داشت که این کار را انجام دهند و هر کسی با توجه به استراتژی و میزان پول خودش با ید تصمیم بگیرد.
عصمت پناه در پایان خاطرنشان کرد: کلیه بازارهای مالی بازارهای ریسک و بازده هستند و با توجه به این که بالای 80-70 درصد شرکتهای فعال در بازار دولتی و شبه دولتی هستند. بنابراین، افراد باید بپذیرند که تصمیمهای دولت تأثیر مستقیم بر این صنایع دارد و با پذیرش این موضوع وارد بازار شوند. به عنوان یک مدرس دانشگاه و تحلیلگر مالی می گویم اگر سطح آگاهی، آموزش و دانش سرمایه گذاران در این بازار آرام آرام بالا برود و روی خودشان سرمایه گذاری کنند، نفوذ در ذهن آنها و سوء استفاده از دارایی آنها به مراتب کمتر خواهد شد. بنابراین، به نظرم بهتر است از این فرصتها استفاده شود.