نشست اضطراری سران کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی و اتحادیه کشورهای عرب در خصوص بحران غزه در ریاض، پایتخت عربستان سعودی برگزار شد و روسای کشورهای مختلف پیرامون جنایات اسرائیل سخنرانی کردند.
پیش از پرداختن به بیانیه پایانی و نکات آن لازم است توضیحی درباره سازمان کنفرانس اسلامی، ماهیت و اهداف آن داده شود که به تحلیل بحث کمک خواهد کرد.
سازمان کنفرانس اسلامی بعد از سازمان ملل متحد، بزرگترین سازمان دولتی فرامنطقهای است که از 57 عضو از کشورهای اسلامی چهار قاره تشکیل شده است. بعد از جنگ سرد و فروپاشی نظام دوقطبی و سیر به سوی جهانی شدن، کشورهای جهان اسلام تحرکات بیشتری در نظام بین الملل داشتهاند، یکی از کنشهای آنها تلاش برای تقویت سازمانی است که 24 سال قبل از این تحول و در پی شکست در جنگ شش روزه (1967) از رژیم اشغالگر فلسطین، تأسیس شد و آن سازمان همکاری اسلامی است.
سازمان همکاری اسلامی با ایده گردهم آوردن دولتهای اسلامی و ایجاد نوعی اتحاد میان کشورهای اسلامی و اتخاذ مواضع مشترک از سوی این کشورها تشکیل شد.
با پایان یافتن جنگ جهانی دوم و استقلال کشورهای جدید در منطقه خاورمیانه عربی که بیشتر کشورهای اسلامی بودند، چهره سیاسی منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا دچار تغییرات اساسی شد. تا اواسط دهه 60، تلاشها و اقدامات وحدت گرایانه تنها از سوی شخصیتهای مذهبی و سازمانهای غیردولتی در جهان اسلام صورت میپذیرفت. این اقدامات در سال 1969 رنگی متفاوت به خود گرفت، چراکه در این سال برای نخستین بار رهبران دولتهای اسلامی گامهایی مهم برداشتند. در 25 دسامبر 1969 در شهر رباط در مراکش، رهبران جهان اسلام به دعوت ملک حسن، پادشاه مراکش گردهم آمدند تا تأسیس سازمان کنفرانس کشورهای اسلامی را اعلام کنند؛ و رهبران کشورهای اسلامی با محکوم کردن آتش زدن مسجد الاقصی از سوی اسرائیل، آزادسازی بیت المقدس و مسجد الاقصی از اشغال اسرائیل را در زمره اهداف اساسی خود قرار دادند.
شش ماه بعد از هنگامی که اولین کنفرانس وزرای امور خارجه کشورهای عضو سازمان اسلامی در جدّه تشکیل شد، دبیرکل سازمان انتخاب و جدّه به طور موقت به عنوان مقرّ آن انتخاب شد. در این اجلاس مقرر شد که شهر بیت المقدس پس از آزادی مقرّ دایمی سازمان شود.
اما با سرعت گرفتن روند جهانی شدن و ظهور اتحادها و توافقات موقتی و پررنگ شدن الگوی کنشگری فعالانه و منفعت محور در قالب یک الگوی اقتصادی، اکثر کشورهای عربی از جمله عربستان، قطر، امارات، عمان و بحرین، ماهیت بازیگری و کنشگری بسیاری از اعضای تاثیرگزار این سازمان تغییر کرد و الگوی بازیگری خود را در عرصه مناسبات بین المللی با الگوهای غالب در عرصه نظام بین الملل همسو کردند؛ برای مثال عربستان با تغییر در مناسبات اقتصادی چه در حیطه داخلی و چه در حیطه سیاست خارجی توانسته خود را مدعی رهبری جهان عرب و یک قدرت تاثیرگذار در مناسبات منطقهای و جهانی معرفی کند که توضیح این بحث بسیار گسترده است. کشورهای قطر و عمان نیز به عنوان mini state در عرصه تعاملات منطقهای و بیشتر به عنوان دولتهای واسطه گر یا میانجی گر به نقش آفرینی برای رسیدن به منافع بیشتر در تلاش هستند.
خلاصه بحث اینست که روند تغییر در عرصه مناسبات جهانی به واسطه تغییر نگرش بازیگران، واقعیات و هویتها و هنجارهای حاکم بر نظام منطقه و حتی فرامنطقه ای را تغییر داده و به نظر میرسد که با این تغییرات الگوی کنشگری سازمانها و نهادها نیز تغییر کرده همان طور که در بحث بازیگری و مواضع آنها کاملاً قابل مشاهده است.
سران کشورهای اسلامی – عربی در نشست اضطراری ریاض
کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی، شامگاه امروز (چهارشنبه)، درباره تجاوزات رژیم صهیونیستی به نوار غزه بیانیهای مشترک صادر کردند که خلاصه متن آن این است که توقف فوری تجاوزات وحشیایه نیروهای اشغالگر اسرائیل علیه مردم فلسطین در نوار غزه و برداشتن محاصره تحمیلی را خواستار شدند.
در این بیانیه همچنین از جامعه بینالملل خواسته شده برای ارائه کمکهای بشردوستانه، پزشکی، امدادرسانی فوری، آبرسانی و برقرسانی، بازگشایی فوری گذرگاههای انسانی امن برای ارسال کمکهای اضطراری به نوار غزه اقدام کنند. کشورهای عضو این سازمان در عین حال بر محوریت مسئله فلسطین برای تمام امت اسلامی، حمایت از حقوق مسلم مردم فلسطین بهویژه حق تعیین سرنوشت و بازگشت آوارگان فلسطینی، حق استقلال و شکلگیری کشور فلسطین تاکید کردند.
با توجه به بیانیه صادر شده میتوان دریافت که هیچ اقدام مهم و عملی در این نشست برای بازدارندگی رژیم صهیونیستی در خصوص نسل کشی در نواره غزه منتج نشده است و بیشتر جنبه توصیهای دارد تا یک بیانیه محکم. البته در خصوص این نشست از جانب حزب حماس نیز پیامهایی برای اتخاذ یک تصمیم تاریخی مخابره شد که طبیعتاً این بیانیه مطلوب آنها نخواهد بود.
در نتیجه با توجه به تحلیل روند برخی از کشورهای عربی و مسلمان در این دو دهه، انتظاری بیش از این نمیتوان از این نشست داشت چرا که بسیاری از کشورهای عربی مناسبات و تعاملات خود را در پشت پرده با رژیم صیونیستی دارند و بعضاً صراحتاً بیان کردهاند که ارتباطات بین دور کشور ادامه خواهد داشت. در خصوص بحث عادی سازی روابط نیز باید گفت که این امر حتمی خواهد بود و فقط به نوعی تا مدتی به تعویق افتاده است که خود جای بحث جداگانهای دارد.
اما با تفسیر و توضیح این مطالب سوالی که به وجود خواهد آمد اینست که هدف عمده کشورهای عربی از این نشستها و دادن بیانیهها چیست؟
چند جواب مهم میتوان برای آن متصور بود: 1- ایجاد توازن تهدید که به نوعی تأثیر قابلی در جلوگیری از اقدامات گشترده تر رژیم صهیونیستی در ادامه نزاع خواهد داشت.
2- کنترل افکار عمومی تودهها، با توجه به اقدام وحشیانه رژیم صهیونیستی افکار عمومی ملتها بشدت جریحه دار شده است و این را میتوان در گسترش اعتراضات و خواستههای آنها از دولتمردانشان در قبال جنایات اسرائیل مشاهده کرد.
3- ایفای نقش بازیگر فعال در عرصه مناسبات منطقهای که باز هم نقش کشورهایی مثل عربستان و قطر را بیشتر نمایانگر میکند. همچنین درصدد ایجاد محیطی آرام و بدون نزاع برای رسیدن به منافع مشترک هستند.
در نتیجه میتوان گفت که در این شرایط بحرانی مردم غزه و رخ دادن یک فاجعه انسانی، اکثر دولتهای عربی به دنبال برنامههای توسعه خود هستند و اگر هم کنشی داشته باشند به خاطر دلایلی است که در بالا ذکر شد.
نکته پایانی اینکه، باید این واقعیت نظم جدید در حال شکل گیری را پذیرفت که ساختارهای این نظم به گونهای در حال پی ریزی است که باید درک کرد مسئله فلسطین دیگر در اولویت مسائل مهم و هویتی بسیاری از دولتهای مسلمان نیست و نخواهد بود.
شاید برایتان جالب باشد بخواهید ثروتمندترین بازیگران ایرانی را بشناسید، معمولا بازیگری در تمامی کشورهای دارای صنعت فیلم جزو پردرآمدترین حوزه های کاری و...