سنگ اندازی روسی !

0
99

رفتار روسیه در مورد جزایر سه‌گانه مربوط به امروز و دیروز نیست؛ روسیه از همان 52 سال پیش که بحث بازگشت این جزایر به ایران مطرح شد نیز مخفیانه می‌کوشید مانع این کار شود. این قضیه را اسدالله علم در خاطرات سال 49 خود به‌روشنی بیان کرده است. علم که به عنوان وزیر دربار خود یکی از مذاکره‌کنندگان با سفیر انگلستان دربارهٔ اعادهٔ حاکمیت ایران بر جزایر بوده است در یادداشت‌های روز جمعه 22 خرداد 49 دربارهٔ مانع‌تراشی روس‌ها در این زمینه از سفیر انگلستان می‌شنود: «[سه‌شنبه 19 خرداد]… عصری سفیر انگلیس آمد […] گفت: سفیر شوروی هم به تحریک عراقی‌ها با من صحبت کرده و ما را بر حذر داشته است که مبادا این جزایر به ایران تحویل شود. این هم دوستی رفقای شمالی!…»

وقتی در سال 1968، بریتانیا بالاخره تصمیم گرفت به استعمار 80 سالهٔ خود در خلیج‌فارس پایان دهد و رسماً اعلام کرد که تا پایان سال 1971 نیروهایش را از خلیج‌فارس تخلیه خواهد کرد؛ چهار منطقه از ایران مورد مناقشه بود؛ بحرین، و جزایر سه‌گانه. ایران اصرار داشت که پیش از خروج انگلستان از منطقه حتماً تکلیف این مناطق روشن شود. به هر روی حاکمان محلی با بریتانیا توافقاتی داشتند و به محض خروج بریتانیا، ادعاهای آنان برای ایران مشکل‌ساز می‌شد. ایران هرگز در طی این مدت زیر بار این‌که این مناطق از ایران جدا شوند نرفته بود؛ به ویژه در مورد بحرین که مسئلهٔ تعلقش به ایران هر چند سال یک بار به مناقشه‌ای میان انگلستان و ایران بدل می‌شد. از آن سو نیز نیکسون که یک سال پس از این تصمیم کبرای بریتانیا به ریاست‌جمهوری آمریکا رسیده بود، رژیم ایران را تنها قدرت منطقه‌ای می‌دانست که در خلاء بریتانیا می‌تواند ثبات خلیج‌فارس را حفظ کند. در این برهه بریتانیا به ایران فشار می‌آورد که استقلال بحرین را به رسمیت بشناسد اما شاه که از بازتاب این امر به عنوان «خیانت ملی» در افکار عمومی هراس داشت زیر بار نمی‌رفت. در نهایت پس از چانه‌زنی‌های فراوان دو طرف به این نتیجه رسیدند که موضوع را دست‌کم صوری هم که شده به دبیرکل سازمان ملل ارجاع دهند و بعد هم ماجرای همه‌پرسی که در واقع یک نظرخواهی بیش نبود و جداسازی بحرین از ایران در مرداد 1350 که بیش و کم همه درباره‌اش می‌دانیم. اما نکته این‌جا بود که بر سر همان توافق‌هایی که در مورد جدایی بحرین میان ایران و انگلستان انجام شد، رژیم ایران از انگلستان قول گرفت که در صورت حل ماجرای بحرین حق مالکیت ایران را بر جزایر سه‌گانه به رسمیت بشناسد؛ مناطقی که طبق منابع متقن تاریخی از دوران باستان جزء لاینفک ایران بوده‌اند. اهمیت این جزایر در آن زمان برای ایران نه اقتصادی که صرفاً استراتژیک بود، ایران می‌خواست مانع از آن شود که این جزایر زمانی تبدیل به پایگاه کشوری شود که تصادفاً با ایران دشمنی داشته باشد.

مذاکرات میان ایران و انگلستان در این باره در میانهٔ سال 49 خورشیدی به این سو صورتی بسیار جدی به خود گرفت. بریتانیا بر خلاف توافقی که با ایران کرده بود، ماجرای جزایر را مدام کِش می‌داد و پیشنهادهایی بی‌جا مطرح می‌کرد، مثلاً در آبان 1350 پیشنهاد داد که ایران جزایر را اجاره کند که با پاسخ قاطع وزیر عباس خلعتبری وزیر وقت خارجهٔ ایران مواجه شد که گفت: «حاکمیت ایران بر جزایر مذکور قابل معامله یا مذاکره نیست» (اطلاعات، 23 آبان 1350) سرانجام در نتیجهٔ آخرین دور مذاکرات ایران و انگلستان که از روز پنج‌شنبه 20 آبان 50 تا چهارشنبه 26 آبان میان سر ویلیام لوس نمایندهٔ ویژهٔ وزیر خارجهٔ انگلستان با مقامات ایرانی انجام گرفت، ایران توانست حاکمیت خود را بر جزایر سه‌گانه بازیابد. سیزده روز بعد در سحرگاه پنج‌شنب 9 آذر 1350 نیروهای ارتش ایران در جزایر تنب و ابوموسی پیاده شدند.

سنگاندازی همسایهٔ شمالی

از همان آذر 50 که ایران دوباره حاکمیت خود را بر جزایر سه‌گانه بازیافت تا به اکنون هر چند سال یک بار امارات ادعاهای بی‌اساس خود را مبنی بر مالکیت این جزایر مطرح می‌کند؛ اما در این میان رفتار روسیه در همراهی‌اش با این ادعاها قابل تأمل است. روسیه آخرین بار 29 آذر سال جاری زیر بیانیهٔ پایانی ششمین نشست مجمع همکاری کشورهای عربی و روسیه را امضا زده در حالی که در یکی از بندهای آن باز امارات ادعای واهی خود را در مورد جزایر سه گانهٔ ایران تکرار کرده است. اما جالب است بدانیم که این رفتار روسیه در مورد جزایر سه‌گانه مربوط به امروز و دیروز نیست؛ روسیه از همان 52 سال پیش که بحث بازگشت این جزایر به ایران مطرح شد نیز مخفیانه می‌کوشید مانع این کار شود. این قضیه را اسدالله علم در خاطرات سال 49 خود به‌روشنی بیان کرده است. علم که به عنوان وزیر دربار خود یکی از مذاکره‌کنندگان با سفیر انگلستان دربارهٔ اعادهٔ حاکمیت ایران بر جزایر بوده است در یادداشت‌های روز جمعه 22 خرداد 49 دربارهٔ مانع‌تراشی روس‌ها در این زمینه از سفیر انگلستان می‌شنود: «[سه‌شنبه 19 خرداد]… عصری سفیر انگلیس آمد […] گفت: سفیر شوروی هم به تحریک عراقی‌ها با من صحبت کرده و ما را بر حذر داشته است که مبادا این جزایر به ایران تحویل شود. این هم دوستی رفقای شمالی!…» (یادداشت‌های علم، جلد 2، ص 88)

علم به‌سرعت این ماجرا را به شاه منتقل می‌کند، شاه در واکنش تاکید می‌کند که ماجرای اعادهٔ حاکمیت هرچه زودتر باید حل شود و این اقدام روس‌ها را بی‌ارتباط به همان سودای پیشین‌شان یعنی دست‌یابی به آب‌های گرم خلیج‌فارس نمی‌داند. «[…] به طور خیلی خلاصه دیروز به سفیر انگلیس گفتم: «شاهنشاه موضوع مذاکرات سفیر شوروی را با شما خیلی جدی گرفتند و می‌فرمایند خود این مطلب دلیل این است که باید این کار هر چه زودتر تمام شود. معلوم می‌شود محض خاطر عراقی‌ها، شوروی‌ها در آن‌جا بی‌نظر نیستند، یا این که وسیلهٔ عراقی‌ها می‌خواهند در دهانهٔ خلیج‌فارس دست بیندازند.» (یادداشت‌های علم، ج 2، یک‌شنبه 24 خرداد 1349، صص 93 و 94)

حالا با همراهی هر از چندگاه روس‌ها با ادعاهای بی‌اساس امارات بر سر مالکیت جزایر سه‌گانه، به نظر می‌رسد عطش تاریخی روس‌ها به دست‌یابی به آب‌های گرم خلیج‌فارس، هرگز خاموش نخواهد شد و هر بار به بهانه‌ای خود را آشکار خواهد ساخت.

 

 

ارسال دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید