ترکیه و ایالات متحده از زمان پیوستن آنکارا به ائتلاف ترانس آتلانتیک در سال 1952 متحدان پیمانی بودند. در طول 70 سال بعد، روابط دوجانبه ترکیه با ایالات متحده درگیر فراز و نشیبهایی زیادی شد. اواسط دهه 1960، این روابط به دلیل قرارداد محرمانه ایالات متحده با اتحاد جماهیر شوروی جهت خروج موشکهای آمریکایی از ترکیه در جریان بحران موشکی کوبا و نامه رئیس جمهور سابق ایالات متحده لیندون بی. جانسون مبنی بر عدم دفاع از ترکیه در قبرس متزلزل شد. اختلافات بعدی بر سر ویتنام واکنش ضد آمریکایی را ترکیه ایجاد کرد. اواسط دهه 1970، تهاجم و اشغال قبرس شمالی توسط ترکیه منجر به تحریم تسلیحاتی این کشور توسط کنگره و محدودیتهای بعدی بر صادرات تسلیحات ایالات متحده به ترکیه شد. علیرغم این مشکلات دورهای، تصور رایج تهدید در مورد خطراتی که مسکو برای امنیت اروپا و جهان ایجاد میکرد، به حفظ روابط قوی این دو کشور در طول جنگ سرد کمک کرد.
سیاست یک بام و دو هوای اردوغان
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، روابط واشنگتن و آنکارا برای مدتی پر رونق شد و پس از آن به اوج خود رسید، یعنی زمانی که بیل کلینتون اعلام کرد که روابط ایالات متحده و ترکیه یک “مشارکت استراتژیک” است. در طی دو دهه تسلط اردوغان بر سیاست ترکیه تنشها میان آنکارا و واشنگتن افزایش یافته است. از سال 2003، روابط دوجانبه به آرامی به طور هدفمند تضعیف شده تا جایی که واشنگتن دیگر متحد قابل اعتمادی برای همکاری ندارد. این روزها، این رابطه به دلیل موضع گیری ترکیه در باب طیف وسیعی از مسائل امنیتی در نوسان است. در حالی که واشنگتن از از زمان جنگ اول خلیج فارس تمام تلاش خود را برای رفع نگرانیهای امنیتی منطقهای آنکارا انجام داده ترکیه به رقبای نوظهور ایالات متحده، یعنی چین و روسیه، نزدیک شده است. این تعامل دیپلماتیک در نهایت به تصمیم ترکیه برای خرید یک سیستم دفاع هوایی و موشکی چینی منجر شد و پس از آن اردوغان تصمیم به خرید موشک دفاع هوایی پیشرفته اس-400 روسی گرفت.
به نوشته فارین پالسی، ترکیه همچنین با کمک مالی و تسلیحاتی که از طریق این کشور به همسایه جنگ زدهاش سرازیر میشود، به یک توانمند کننده حیاتی نیروهای رادیکال در سوریه تبدیل شده است. علیرغم تلاشهای مکرر ایالات متحده برای حل اختلافات بر سر نیروهای مخالف رقیب که علیه دولت در سوریه میجنگند، ترکیه بارها از آمریکا خواسته که بازی نیروهای خود را تغییر دهد. اردوغان شهروندان آمریکایی و کارمندان محلی دولت ایالات متحده را به عنوان گروگان نگه داشته تا از سیاست داخلی ایالات متحده برای جلوگیری از تحقیقات مربوط به پولشویی و فرار از تحریمها توسط بازیگران مرتبط با دولت ترکیه استفاده کند. این کشور همچنین از پیوستن به غرب در اعمال تحریمها علیه روسیه پوتین پس از حمله به اوکراین خودداری کرد. در عوض، ترکیه به یک مقصد کلیدی برای جریانهای مالی غیرقانونی از سوی الیگارشهای روسی تبدیل شده که به دنبال محافظت از داراییهای خود هستند. در این میان مخالفت خوانیهای اردوغان با عضویت سوئد و فنلاند به ناتو را که در راستای جاه طلبیهای اردوغان بود را باید اضافه کرد.
بازی ترکیه با کارت اسرائیل
از زمان حملات 7 اکتبر حماس به جنوب سرزمینهای اشغالی، اردوغان به غرب و متحدانش پشت کرد و در عوض تصمیم گرفت حمایتش از حماس را تقویت کند. آنکارا بدین طریق را به عنوان دشمن متحد کلیدی ایالات متحده معرفی کرده است. به ادعای فارین پالسی، حماس که از سال 2011 در داخل ترکیه فعالیت میکند، از پایگاه خود در این کشور برای تجهیز منابع مالی اعضای خود استفاده میکند. به ادعای ناظران، موضع ترکیه در قبال مناقشه اعراب و اسرائیل نمادی از موضع دوگانه و ریاکارانه سیاست خارجی این کشور با متحدان غربی خود است. در حالی که آنکارا علناً اسرائیل را به خاطر حملاتش به غزه به چالش میکشد، شرکتهای ترک به تجارت با اسرائیل ادامه میدهند. بسیاری از صاحبان مشاغل که از 7 اکتبر بیش از 400 کشتی کانتینری را به اسرائیل فرستادهاند، علناً اسرائیل را سرزنش میکنند در حالی که به صورت خصوصی به تجارت با دشمن خود ادامه میدهند.
ناظران می گویند، دولت بایدن به شدت به توسعه یک استراتژی بلندمدت برای مدیریت ترکیه نیاز دارد، بازیگری که قطعاً اگر اردوغان در رأس آن باقی بماند و شاید حتی پس از آن، توسط یک ایدئولوژی ناسیونالیستی پوپولیستی عمیقاً ضدغربی تحریک شود. در عین حال، سیاستگذاران واشنگتن باید در نظر داشته باشند که ترکیه همچنان یک جامعه عمیقاً دوپاره باقی مانده و غرب ستیزی اردوغان بیانگر دیدگاههای تقریباً 50 درصد از مردم است. در همین راستا، همانطور که هانری جی. بارکی در فارن افرز هشدار داد: «واشنگتن نباید فقط زخمهای سطحی را پانسمان کند یا به دنبال بازگرداندن عصر طلایی در روابط ایالات متحده و ترکیه باشد که هرگز وجود نداشته است.».