حسین رجائی روزنامه نگار: فرض کنید به جای اینکه اسرائیل به کنسولگری ما حمله کند ما به یک محل دیپلماتیک اسرائیل حمله موشکی کرده بودیم، الان وضعیت چگونه بود؟
جز این است که پس از محکومیت های بین المللی گسترده، آوار ناسزا و تحقیر در داخل کشور بر سر حکومت خراب میشد که چرا چنین حماقت و خبط حیرت آوری کرده و با نقض بنیادی ترین قواعد بین المللی، فشارها و انزوای گسترده بین المللی را به جان خریده است!؟
برای مقایسه می توان آنچه پس از حمله عده ای خودسر به کنسولگری عربستان اتفاق افتاد را به خاطر آورد. آن اتفاق نه از سمت حکومت حمایت میشد، نه حمله نظامی در کار بود و نه هیچ مقام عربستانی در آن حادثه کشته شد اما هنوز که هنوز است منتقدان از یادآوری آن برای حمله به حکومت استفاده می کنند.
درست است که پیامدهای بین المللی برای اسرائیل بسیار متفاوت است اما از این مقایسه می توان فهمید صهیونیست ها چه رسوایی بزرگی را برای خود و حامیان غربی شان به ارمغان آورده اند. اگر نام این شکست نیست پس چیست!؟ اگر واقعا عده ای فکر میکنند حمله اسرائیل به بیمارستان ها و کاروان های امدادی سازمان ملل و اماکن دیپلماتیک یک پیروزی برای اسرائیل محسوب می شود باید برای این بی سوادی گریست.
عجیب است که در غائله اخیر بخشی از جریان انقلابی با جریان غیرانقلابی به وحدت نظر رسیده است و اتفاق دیروز را یک شکست یا ضربه بزرگ به کشورمان می پندارد! این نشان میدهد ما در کشورمان با ضعف جدی تحلیل و غلبه شدید احساسات بر منطق روبرو هستیم.
ضربه های جدی آن چیزی است که هر روز بر مشروعیت تمدن غربی وارد می آید. غربی که تصمیم گرفته همه آبرو و هست و نیست خود را به پای اسرائیل فدا کند. تصمیم گرفته نظم و قواعدی را که به سختی طی ده ها سال برای حفظ منافع خود بنیان گذاشته به پای موجودیت اسرائیل ذبح کند. امروز اسرائیل آیینه تمام نمای شکست است. رژیم جعلی که پس از ده ها سال تبلیغات امپراتوری رسانه ای غرب برای پوشاندن چهره حقیقی اش، ناگهان ماسک را از چهره کریه خود برداشته است.