مهدی شریفی کارشناس حوزه آب: جمله «کاش نفت در کشورمان کشف نمیشد» را شاید بارها خوانده یا فراوان شنیده باشید. واقعیت تلخ این جمله زمانی بیشتر درک میشود که با یکی از شهروندان ژاپنی، اندونزیایی یا ترکیشی با فرض موقعیتی یکسان آن را قیاس کنیم.
ژاپن کشوری جزیرهای، حوالی اقیانوس آرام، بر بستری از توده سنگهای آذرین، کوهستانی، آتشفشانی و بهشدت زلزلهخیز و از نظر منابع طبیعی، مواد معدنی و ثروتهای زمینی و زیرزمینی جز فقیرترین کشورهای جهان بهشمار میآید. نکته مهم اما شناخته شدنش به عنوان یکی از قدرتهای اصلی اقتصادی جهان و سومین اقتصاد بزرگ از نظر تولید ناخالص داخلی است.علت این تناقض (فقر در منابع و غنی در اقتصاد) خیلی ساده، تکیه بر نیروی انسانی است؛ آنها مردمان خود را با جَبرِ اقلیمِ جغرافیا وفق داده و با بهره از فکر، اندیشه، تمرین مشارکت و کار تیمی، اقتصادشان را زبانزد کردهاند.آرزوی «کاش استان فارس قطب کشاورزی نبود» به دلیل کمتر شنیده شدن، فانتزی ذهنی نیست بلکه واقعیتی تلخ است که اگر مفتخر به تولید فلان درصد محصولات غذایی کشور نبودیم (منهای محصول استراتژیک گندم) منابع آب تجدیدپذیر استان را در قالب تولید محصولی پر آب بر چون هندوانه یا ذرت، خودخواهانه و بدون حتی نیم نگاهی به نسل آینده به تاراج نمیدادیم.منابع آب و سفرههای زیرزمینی در دسترس را بدون رواداری نسل بعد، بیرحمانه برداشت کردیم و کم کم پاسخ دردناک طبیعت در قالب پدیدههایی چون فرونشست را گرفته و خواهیم گرفت.فرصت از دست رفته است و اینگونه حسرت خوردنها بدون فایده است؛ هر چند گذشته چراغی است برای آینده.از حدود دو دهه قبل محور توسعه فارس تغییر از قطب کشاورزی به قطب صنعتی تعریف شد اما مخاطرات و آلودگیهای زیست محیطی و مشاهده دود کشهای عظیم استانهای صنعتی، باعث شد تا در این موارد با طمأنینه حرکت شود.
اما چاره کار آغازی دوباره از نقطه صفر و تکیه بر جاذبههای طبیعی و خدادادی گردشگری است.
پدیدههایی چون ژرف دره (گِرَند کَنیون) هایقر شهرستان فیروزآباد یا ژرف دره تنگ براق چسبیده به گردشگاهی منحصر بفرد در شمال فارس و شهرستان اقلید، درههایی عمیق که با احداث پلی شناور بر روی آنها یا زیپ لاین و دیگر ورزشهای سالم با طبیعتی دلپذیر، عوایدش میتواند از کاشت و برداشت زمین کشاورزی حتی از نوع برنج بالاتر برود.
سپردن کار به دست کاردان یعنی سرمایه گذار بخش خصوصی که از طریق محیا شدن زیرساخت لازم با روشهای استاندارد دفع فاضلاب انسانی بدون کوچکترین خطری در آسیب به اکولوژی منطقه میتواند جایگزینی خوب و مطمئن برای کشاورزی باشد.اگر سرمایه گذار پولاد کفِ سپیدان نگاهش به آسمان برای باریدن برف و راه افتادن پیست اسکی باشد اما ژرف درههای فوق الاشاره طبیعی هستند بدون هیچ وابستگی ثانوی در فصول مختلف سال تعطیل بردار نیست و قابل اتکا برای بازگشتی پر سود در سرمایه اصلی.نسخه شفا بخش استان پهناور فارس گردشگری است ولاغیر؛ که حتی بیم ورود احتمالی نیترات موجود در کشت و زرع بالادست سدها هم با تلاش بر رونق گردشگری با استاندارد خاص خودش برای حل مشکل اقتصاد و اقناع کشاورز بر نکاشت و مشغول شدن در زیرمجوعههای گردشگری نیز رفع میشود.