محیا سادات بهره دار روزنامه نگار: بازار مسکن ایران سالهاست که با چالش های فراوانی مواجه است و در این بین مردم بیشترین متضرران این بازار هستند.
به گزارش «نقش اقتصاد»، آمارها نشان می دهد که قیمت مسکن در ایران طی امسال رکورد شکنی کرده است بطوریکه بسیاری از مردم توان خرید خانه را ندارند. گرانی مسکن طی این سالها باعث شده که مردم به حاشیه شهرها روی آورند و در این بین باتوجه به افزایش بی رویه قیمت مسکن اجاره بها نیز افزایش پیدا کرده است.
بر اساس آمارهای منتشر شده قیمت هر متر مسکن در تهران، بیش از 7 برابر حداقل دستمزد یک کارگر است! 7 ماه دستمزد کامل و دست نخوردهٔ یک کارگر فقط یک متر مربع مسکن در تهران میشود آن هم در یک محله ضعیف و یا متوسط!
«فقر مسکن» در ایران رکورد زده است؛ بد مسکنی به بدترین وضعیت در دهههای اخیر رسیده است و طبق آنچه دادههای رسمی و گزارشها میگویند، سیر سقوطِ شهروندان از ارتفاعِ بلندِ مسکن شایسته از سال 1400 به شیوهای جدی کلید خورده است. طنز تلخ ماجرا در این است که این رکورد عجیب بدمسکنی در دولتی اتفاق افتاده که قرار بود سالی یک میلیون مسکن برای شهروندان بسازد و حالا افتخارشان این است که 70 هزار کارگر را خانهدار کردهاند، هرچند در این آمار هم جای شک و شبهه بسیار است، کارگران با این طرحهای لیبرالی مسکن، هرگز نمیتوانند خانهدار شوند چون استطاعت شرکت در طرحهایی را ندارند که باید آوردهٔ سنگین داشته باشی و هر ماه بیش از 10 میلیون تومان قسط بانک بپردازی.
بپردازیم به گزارشی که مرکز پژوهشهای مجلس، 30 اردیبهشت سال جاری از وضعیت وخیم مسکن در کشور تهیه و منتشر کرده است. براساس این گزارش، «بیش از نیمی از خانوارهای ایرانی در بدمسکنی به سر میبرند؛ بدمسکنی در اوایل دهه 90 معادل 33 درصد بوده اما در پایان این دهه به 55 درصد رسیده است». نتایج بررسی جدید مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد نرخ بدمسکنیِ 55 درصدی بیشترین میزان سطح فقر مسکن تا کنون است.
بدمسکنی در سال 84 شامل 24 درصد کل خانوارهای ایرانی بود و این میزان در ابتدای دهه 90 معادل 33 درصد خانوارها، در سال 98 معادل 36 درصد و در سال 1400 تا 55 درصد افزایش یافته است و بعد از آن نیز با شیبِ بسیار تند صعود کرده است.
برای مثال قیمت هر مترمربع مسکن در شهر تهران در آذرماه 1401 نسبت به 5 سال گذشته در ماه مشابه، (آذر 1396)، بیش از 844 درصد افزایش یافته است. تورم 844 درصدی مسکن آنهم فقط در طول 5 سال، یک رکورد بیسابقه از گرانیِ ضروریترین مایحتاج زندگی خانوارها یعنی مسکن در طول تاریخ رسمی کشور است.
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس تاکید میکند «تورم بالا، بیثباتی متغیرهای اقتصادی و افت درآمد سرانه» در کنار جهش تاریخی قیمت مسکن و البته پافشاری سیاستگذار بر «سیاست نادرست برای تأمین مسکن» دست به دست هم دادند تا «دسترسی اقشار کمدرآمد به مسکن مناسب، قطع شود» و رفاه ملکی کل خانوارها آسیب ببیند.در این گزارش، سیاستهای دولتها در حوزه مسکن که محدود به طرحهای مختلف ساخت مسکن است، «شکستخورده» توصیف شده است؛ برای اثبات این ادعا که طرحهای ساخت مسکن از جمله مسکن امید و مسکن ملی هیچ زمان نتوانستند به خانه دار شدن دهکهای فرودست کمک کنند، نیاز نیست راه دور و درازی برویم، فقط ذکر یک نمونه ساده به عنوان شاهد ادعا کفایت میکند؛ در محاسبه بازپرداخت تسهیلات 700 میلیون تومانیِ طرح دولت سیزدهم تحت عنوانِ «نهضت ملی مسکن» به این نتیجه میرسیم که متقاضی باید در دوره 20 ساله ماهانه 10 میلیون و 803 هزار تومان اقساط پرداخت کند. کل بازپرداخت وام مذکور در سال بیستم حدود 2 میلیارد و 593 میلیون تومان خواهد بود. در واقع سود این تسهیلات حدود یک میلیارد و 893 میلیون تومان است.
به گفته پرویز زعیمی، فعال صنفی کارگران ایران پوپلین رشت، مردم عادی و مزدبگیران که از پس پرداخت اجاره خانه نه تنها در تهران که در شهرستانها هم برنمیآیند، چطور میخواهند هر ماه نزدیک 11 میلیون تومان قسط بانکِ نهضت ملی مسکن را بپردازند!او ادامه میدهد: فرض کنید کارگری ماهی 18 میلیون تومان حقوق میگیرد، این کارگر کفبگیر هم نیست و یک کارگر متخصص است؛ خب در بهترین حالت، بایستی ماهی 8 تا 10 میلیون تومان برای اجاره یک آپارتمان 70 متری بپردازد و بازهم در بهترین حالت ماهی 8 تا 10 میلیون تومان برایش میماند که با آن نمیتواند یک سفره ساده برای خانواده فراهم کند؛ این کارگر سایر سطوح که دستمزدش در قیاس با حداقلبگیران خیلی بهتر است، چطور در طرح نهضت ملی مسکن شرکت کند و ماهی 11 میلیون تومان قسط بانک بدهد، چه فکری با خودشان کردهاند؟!گفتار و رفتار دولت سیزدهم در حوزه تأمین مسکن به خصوص برای محرومان و دهکهای فرودست، دچار یک تناقض ساختاری بوده است؛ ادعای تأمین سالی یک میلیون مسکن برای بیخانهها داشتند اما در عمل نه تنها این شعار عملی نشد که قدرت خرید مسکن به شدت سقوط کرد و به پایینترین میزان در طول تاریخ رسید. حالا زمان انتظار برای خانهدار شدنِ مزدبگیران به 500 سال و حتی بالاتر رسیده است. به گفته مجید گودرزی، کارشناس اقتصاد مسکن، «در سالهای اخیر هیچکدام از مولفههای مسکن تقویت نشدهاند؛ به عنوان مثال جمع دستمزد و حق مسکن بالای 500 سال کفاف خرید یک واحد مسکونی 75 متری را نمیدهد».شوخی نیست، زمان انتظار صاحب خانه شدنِ کارگران 500 سال است! مدتی است که قیمت هر مترمربع مسکن در شهرهای مختلف و از جمله تهران، مرزهای تحمل را پشت سر گذاشته است؛ دادههای بازار نشان میدهد که در تیرماه امسال، قیمت هر متر مربع مسکن در تهران، میانگین 86 میلیون تومان بوده است.