عباس قربانعلی بیک کارشناس حمل و نقل: « منظومه علمی کشور باید یک منظومه کامل باشد. معلوم بشود ما چه نیاز داریم، به چه اندازه نیاز داریم و تناسب بین بخش های مختلف علمی چگونه است. پیشرفت ما حالت کاریکاتوری پیدا نکند.90.06.02 » (بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با اساتید)
اولین راه آهن سریع السیر در سال 1964 در ژاپن افتتاح شد و اکنون 60 سال از آن تاریخ می گذرد. در این مدت نه تنها روند سهم رو به کاهش راه آهن مسافری تغییر کرده، بلکه راه آهن با وجود قدمت 200 ساله به عنوان یک نماد موفقیت و پیشرفت کشورها و رقابت فناوری ها تبدیل شده است.
عرصه اصلی این رقابت در فناوری قطارهای مسافری سریع السیر است که به عنوان لکوموتیو، سایر
فناوری ها را درپی خود می کشاند.
فهم و درک این فناوری بسیار مهم و ضروری است. چنانچه بدون مقدمات لازم و فقط با ملاحظات ظاهری به خرید آن بپردازیم نتیجه کاریکاتوری زیبا ولی ناکارآمد خواهد شد. البته می توان نتیجه کاریکاتوری را با رویکرد انتخاب مشاورین بین المللی و هزینه سنگینی در واگذاری کامل تامین و تعمیرات ناوگان و شبکه، به یک سازنده یا گروه پیمانکاران کاهش داد. لیکن این رویکرد منطقا مورد پذیرش مسئولین ارشد کشور نیست.برای شروع موفق و پایدار در بخش راه آهن سریع السیر مسافری سه رویکرد مهم را باید آغاز کنیم.
افزایش سرعت قطارهای مسافری ( که در نیم قرن گذشته تقریبا ثابت و کمتر از 80 کیلومتر بر ساعت بوده)بالا بردن سیر روزانه واگن های مسافری ( که در نیم قرن گذشته حدود 300 هزار کیلومتر در سال بوده)افزایش آماده به کاری، افزایش قابلیت اعتمادکه در حال حاضر بسیار پایین و بهبود تعمیرپذیری که در شرایط فعلی نامطلوب و چند برابر متوسط دیگر کشورها است.تجلی کامل مشکلات در این سه مسئله را می توان در قطارهای خودکشش زیمنس با ظاهر بسیار زیبا مشاهده نمود. این قطارهای خودکشش سال هاست با آماده به کاری کمتر از 30 درصد، نرخ خرابی و هزینه بالا( با وجود سیر کمتر از نصف مشخصات فنی)، و تنها به صورت کاریکاتوری در صحنه ناوگان مسافری حضور دارند.به نظر نگارنده اندیشه های مولد خرید این قطارها با مشکلات سنگین، نمی توانند قطارهایی با مشخصات مطلوب و کارآیی مناسب برای مردم تامین نمایند.
اینها فقط بخش ناوگان این کاریکاتور بود و چنانچه بخش خط، علائم و خط برقی هم اضافه گردد نتیجه بسیار ناامیدکننده ای را خواهیم دید.