سارینا سیف روزنامه نگار: تصاویر منتشرشده از شهرهای مختلف دو استان گیلان و مازندران در هفته گذشته نشان میدهد که با توجه به ازدحام مسافران پمپهای بنزین بار دیگر به محلی برای صفکشی مردم تبدیل شدهاند. موضوعی که بار دیگر بحران تولید و توزیع سوخت در کشور را نمایان ساخت.
بیش از یک سال است که سوختگیری از پمپهای بنزین به معضلی جدی برای دارندگان خودرو تبدیل شده است. چنانکه مردم در روزهای عادی هم برای دریافت بنزین باید بخشی از ساعات روزمره خود را در صفهای جایگاههای سوخت سپری کنند. اما این معضل در ایام تعطیلات و پیک مسافرتها به شکلی بحرانی نمایان میسازد. بحرانی که در تعطیلات هفته گذشته به شدیدترین شکل خود را نشان داد و در روزهایی از هفته در دو استان گیلان و مازندران بنزینی پیدا نمیشد.
چنانکه صفهای طولانی در پمپهای بنزین شمال کشور و نبود بنزین در تعطیلی 5 روزه اخیر، نارضایتی بسیاری از مسافران و البته بومیان را به دنبال داشت.
این اتفاق به شکلی شگفتزدگی مسئولان ذیربط را به دنبال داشت که گویی این روزها به شکل ناگهانی تعطیل اعلام شدند یا انتظار داشتند که در این روزها مردم از خانه خود تکان نخورند و برای بیرون رفتن از منزل هم از خودرو بنزینسوز استفاده نکنند.
اما طبق انتظار، در هفته گذشته ترافیکهای سنگین در محور چالوس دیده میشد و ورود تعداد زیادی مسافر به استانهای شمال کشور، بحثهای زیادی را برانگیخت. بر این اساس پرسش اساسی این است که چرا باید تعطیلی 5 روزه، بحران کمبود بنزین را در کشور رقم بزند؟ تعطیلی 5 روزه در کشور از چندین ماه قبل مشخص بوده و در مواجهه با این تعطیلی، منطقاً انتظار میرود که تعداد زیادی از مردم به سفر بروند.
طبق بررسیهای انجامشده موضوع کمبود بنزین عمدتاً در شهرهای شفت، نور، محمودآباد، چالوس، چابکسر، انزلی، رامسر، شاندرمن، تنکابن و بسیاری شهرهای دیگر مشاهده شد. برخی از مردم از نبود بنزین در برخی شهرهای آذربایجان نیز روایاتی منتشر کردند.
باید گفت که سفر تعداد زیادی از مردم در پی تعطیلی از پیش تعیینشده، موضوعی دور از ذهن نبود. حال چطور ممکن است در استانهای گیلان و مازندران که از مهمترین مقاصد توریستی مردم از سراسر کشور به شمار میآیند، بنزین نایاب شود؟
ترافیک؛ بهانه جدید نبود بنزین!
کرامت ویسکرمی، مدیرعامل شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی، درباره علت نایابشدن بنزین در گیلان و مازندران به ایلنا توضیح داد که به دلیل ترافیک بیش از حد، نفتکشها در ترافیک ماندند و مشکل عرضه بنزین فقط در برخی جایگاهها در استان گیلان و غرب مازندران مشاهده شد.
او ضمن برونسپاری مشکل تأمین سوخت به معضل ترافیک ادعا کرد که مشکلی در تأمین بنزین وجود ندارد.
جالب است که این اظهارات روزی بیان شد که صفهای طویل در پمپهای بنزین گیلان و غرب مازندران مشاهده میشد و برخی از نایاب بودن بنزین نیز سخن به میان آوردند. اگر مدیرعامل شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی فقط یک روز به این استانها سفر میکرد و وضعیت را از نزدیک میدید، احتمالاً هیچگاه چنین ادعایی نمیکرد.
از سوی دیگر، مدیرعامل شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی، دلیل تعطیلی به اصطلاح موقتی جایگاهها را مشکل ترافیک دانست. حال نکته اساسی این جاست که این تعطیلی موقتی نبود و در برخی جایگاهها علناً بیش از دو روز، بنزینی پیدا نمیشد.
نکته دیگر این است که چطور میتوان مشکل تأمین سوخت را که مشخصاً به شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی مربوط میشود، از سر خود باز کرد و به عاملی بیرونی مانند ترافیک نسبت داد؟
صحبت از ترافیک به مثابه عامل مشکل تأمین بنزین، نشان از نپذیرفتن مسئولیتها دارد که امری سابقهدار در شرکتهای تابعه وزارت نفت است. تعطیلی 5 روزه، از چندین ماه قبل مشخص بوده و کارمندان شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی موظف بودند که از هفتههای قبل خود را برای ورود مسافران آماده کنند و بنزین موردنیاز را به جایگاهها توزیع کنند.
آتش بیبرقی بر دامان بنزین
مسافران و گردشگران در هفته گذشته تنها با بحران کمبود بنزین مواجه نبودند و ناترازی برق نیز گریبان آنها را گرفت.چنانکه در برخی جایگاهها به دلیل قطعی برق و خاموشی، روند سوخترسانی با مشکل مضاعف مواجه شد. نبود برق، پمپاژ بنزین را با مشکل مواجه میکند و اگر ژنراتور در جایگاهها وجود نداشته باشد، جایگاه به کل تعطیل میشود.برخی جایگاهها در استانهای شمالی کشور به دلیل کمبود ژنراتور، قابلیت سوخترسانی تنها به صورت محدود داشتند. این موضوع مشکل کمبود سوخت را بیش از پیش کرد.
تناقض تأمین بنزین در مقاصد توریستی
تأمین بنزین موردنیاز در استانهایی که منطقاً در تعطیلات، حجم زیادی از مسافر را به خود میبیند، امری بدیهی است.
پر بودن انبار ذخیره سوخت استانها و فراهم کردن زیرساختهای مناسب به جهت تأمین سوخت موردنیاز شهروندان از وظایف این شرکت است. آن طور که مسئولان ادعا میکنند، از ورود حجم زیادی از مسافر به استانهای شمالی تعجب کردند و سفر مردم در تعطیلی 5 روزه را پیشبینی نکرده بودند.
جالب است که ورود مسافر به مشهد پیشبینی شده بود و هیچ مشکلی در زمینه تأمین سوخت در این شهر وجود نداشت. پیش از این نیز دولت برای زائران اربعین 4000 میلیارد ریال بودجه اختصاص داد و در آن مقطع نیز مشکلی برای تأمین بنزین مسافرانی که برونمرزی هم بودند ایجاد نشد.
البته در این برهه تأمین سوخت تنها محدود به گیلان و مازندران نبود. در این دو استان در ساعاتی سوخترسانی به صفر رسید، اما سایر شهرها و جادهها نیز سرعت چندانی در تأمین سوخت مورد نیاز شهروندان نداشتند.
طبق اطلاعات بهدستآمده در استانها و مسیرهای متصل به جنوب تهران امکان دریافت بنزین با نرخ آزاد وجود نداشت. جایگاههایی هم که بنزین آزاد عرضه میکردند کارت سوخت نداشتند تا افرادی که کارت ندارند سفری پر از سرگردانی را تجربه کنند.
ادعای خالی بودن ذخایر بنزین
از سوی دیگر نکتهای که برخی خبرنگاران و رسانهها به آن پرداختند، موضوع خالی بودن انبار بنزین چالوس است. گفته میشود که ذخایر بنزین کشور نسبت به پارسال خالیتر بوده و ذخیره بنزین چالوس به صفر رسیده بوده است. این در حالی است که ذخیرهسازی مخازن خالی تقریباً 2 ماه زمان میبرد.اگر این ادعا صحت داشته باشد یعنی مسئولان از تیرماه سال جاری وقت داشتند که از استانهای قزوین، زنجان، همدان و اصفهان با کامیونهای سوخترسان، بنزین را به استانهای شمالی منتقل کنند یا روی به واردات بنزین بیاورند. اما هیچیک از این اقدامات انجام نشد و انبار ذخیره خالی ماند.حال اگر انبار منطقهای ذخیره سوخت نداشته باشد، دیگر ترافیک و ورود حجم زیادی مسافر، متغیری تاثیرگذار در مشکل سوخترسانی نخواهد بود. حسین سلاحورزی، رئیس سابق اتاق بازرگانی ایران، در پستی که در شبکه ایکس منتشر کرد، در همین زمینه عنوان کرد: «اگر شایعه اهمال عامدانه دولت سیزدهم برای واردات و انبار بنزین در مخازن در دو ماه پایانی عمرشان واقعیت داشته باشد، باید گفت که میزان رذالت در عالم سیاست کشور به رکورد جدیدی دست پیدا کرده است.».
البته همچنان مشخص نیست که این ادعا چقدر صحت داشته باشد. اما با توجه به گفتههای مدیرعامل شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی، مبنی بر نبود بحران تأمین بنزین در استانهای شمالی، احتمالاً هیچگاه آماری دقیق از این موضوع هویدا نشود.
عامل درگیری مشکلات زیرساختی است
در مواجهه با تعطیلی از پیش تعیین شده، منطقاً باید مسئولان خود را برای سفرهای توریستی آماده کنند. مردمی که هر روز درگیر معیشت خود هستند، منطقاً در مواجهه با تعطیلی 5 روزه، به سفر میروند تا اندکی دلخوشی را تجربه کنند.
حال مسئولان که ناتوان از تأمین مایحتاج بدیهی مردم هستند، تنها دلخوشی مردم را تبدیل به درگیری و بحران کردهاند. تا جایی که بسیاری از مردم محلی نسبت به وجود صفهای طولانی در پمپ بنزین که زندگی روزمره آنها را مختل کرده بود، اعتراض خود را بیان کردند.نکته موردتوجه آن جاست که اگر مسئولان به فکر افزایش ظرفیت ذخیره جایگاهها، قرارگیری جایگاههای سیار یا بسیاری دیگر از اقدامات زیرساختی میافتادند، آیا اعتراضی نسبت به اختلال در روند روزمره به وجود میآمد؟ اساساً اگر مسئولان، بدیهیات زیرساختی زندگی روزمره افراد را تأمین کنند، آیا درگیری و اختلال در روند روزمره به وجود میآید؟اساساً در کشوری نفتی، مشکل تأمین بنزین و کمبود آن، مستقیماً متوجه دولت است؛ چراکه تنها متولی آن است. مشکل کمبود بنزین به دلیل مشکلاتی چون فرسودگی نیروگاهها، مشکلات سرمایهگذاری و نبود منابع ارزی، تحریمها و نحوه قیمتگذاری آن، به بحرانی بزرگ تبدیل شده است.
از سوی دیگر در این بحران نیز در حالی انگشت اتهام به سمت مردم گرفته میشود که حمل و نقل عمومی نیز وضعیت چندان مناسبی ندارد و تهیه بلیت اتوبوس، قطار و هواپیما به همین راحتیها امکانپذیر نیست. بدین گونه است که در سال 1403 مسافرت برای مردم ایران تبدیل به یک بحران شده است.