وحید حاج سعیدی روزنامه نگار: تنهازیستی در جوامع مدرن و متعاقب آن پدیده تجرد قطعی در جامعه، به ویژه در میان جوانان، یکی از مسائل مهم اجتماعی است که تأثیرات عمدهای بر ساختارهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دارد. امروزه در جامعه به دلایل متعدد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی الگو گرفته از غرب تجرد قطعی به معنای عدم ازدواج تا پایان عمر، روند رو به رشدی در کشور پیدا کرده و زنگ خطر جدی این مقوله با شدت به صدا درآمده است.
از منظر اقتصادی مشکلاتی نظیر جمله بیکاری، وابستگی مالی به خانواده، ناتوانی در تأمین هزینههای زندگی و بالا بودن هزینههای ازدواج، مهمترین موانع ازدواج جوانان به شمار میرود. در شرایطی که فرد از ثبات مالی کافی برخوردار نیست، ترجیح میدهد از ازدواج خودداری کند تا با بحرانهای اقتصادی جدیتری مواجه نشود.
از دیدگاه فرهنگی نیز ریشه یابی این مقوله چندان دشوار نیست. تغییرات فرهنگی و نگرشهای نوین عمدتاً الگوبرداری شده از جوامع غربی، از دلایل عمده تجرد قطعی محسوب میشوند. افزایش تحصیلات، تمایل به استقلال فردی و کاهش علاقه به زندگی خانوادگی از دیگر عواملی هستند که باعث کاهش انگیزه برای ازدواج شده است. همچنین، تغییر در ارزشهای سنتی و نگرشهای جدید نسبت به تشکیل خانواده نقش مهمی در این تغییرات ایفا میکند.
اگر هم از پنجره عوامل اجتماعی چراغ جستجو بر کوچه تجرد قطعی بیندازیم، افزایش توقعات و استانداردهای جوانان در انتخاب شریک زندگی، تعدد طلاق در جامعه، تنوع در سبکهای زندگی و افزایش تمایل به تجربه آزادی بیشتر بدون تعهدات زناشویی را در بروز این پدیده تأثیر گذار میبینیم.
پیامدهای تجرد قطعی اثرات مخرب و ویران کنندهای بر فرد و جامعه تحمیل میکنند.
عدم تشکیل خانواده و نداشتن حمایت عاطفی میتواند علاوه بر ایجاد مشکلات روحی و روانی جزیی در آینده منجر به بروز افسردگی و یا حتی خودکشی افراد شود. همچنین، این افراد ممکن است در آینده در بحث مراقبت و پشتیبانی در دوران سالمندی با چالشهای جدی مواجه شوند.
پیامدهای اجتماعی این پدیده نیز بسیار مهم و قابل پیگیری هستند. با افزایش تجرد قطعی، نرخ زاد و ولد در جامعه کاهش یافته و همین امر در کاهش جمعیت کشور و عدم دستیابی به توسعه و پیشرفت نقش اساسی دارد. چرا که کاهش نرخ ازدواج و به تبع آن کاهش رشد باعث پیر شدن جامعه و کم شدن نیروی کار و کمرنگ شدن انگیزه برای کار و تلاش میشود. این مسئله به مرور زمان میتواند فشارهای اقتصادی بیشتری بر جامعه وارد کرده و نیاز به نیروی کار جوان را در بازار کار شدیدتر کند. از سوی دیگر، کاهش ازدواج میتواند موجب تغییرات در ساختارهای خانوادگی و اجتماعی شده و منجر به گسست پیوندهای سنتی در خانوادهها گردد.
در کنار تمامی موارد عنوان شده برطرف سازی نیاز جنسی هم یکی از مهمترین چالشهای این پدیده است که عمدتاً با سرکوب، خودارضایی یا روابط کنترل نشده همراه است که هر کدام آسیبهای اجتماعی، روحی و روانی و بهداشتی خود را دارد. افزایش تولد فرزندان نا مشروع یا افزایش بیماریهای مقاربتی اولین و دم دستیترین تبعات منفی این پدیده از منظر جنسی تلقی میشوند.
بر همین پیوست چاره اندیشی و اتخاذ راهکارهای غیر نمایشی و غیر کلیشهای در حل این معضل جدی بیش از گذشته ضروری به نظر میرسد. به عبارتی تا مرحله پنجره یا همان دوران طلاییای که امکان حل یک معضل اجتماعی وجود دارد بسته نشده باید چارهای چند لایه شامل حمایتهای اقتصادی، تغییرات فرهنگی و اصلاح سیاستهای اجتماعی برای این معضل اندیشید.
الف) حمایتهای اقتصادی
ارائه تسهیلات مالی و ایجاد شرایط مناسب برای جوانان به منظور تأمین مسکن و اشتغال پایدار میتواند از اصلیترین اقدامات برای کاهش تجرد قطعی باشد. دولتها میتوانند با اعطای وامهای ازدواج، کاهش مالیاتها و حمایت از کسبوکارهای نوپا شرایط را برای ازدواج جوانان تسهیل کنند.
ب) تغییرات فرهنگی
ترویج فرهنگ ازدواج ساده و کاهش توقعات غیرمنطقی از ازدواج میتواند به عنوان یکی از راهکارهای مؤثر مورد توجه قرار گیرد. رسانهها و نهادهای فرهنگی میتوانند با ارائه الگوهای جدید و مناسب در این زمینه نقش مهمی ایفا کنند. همچنین، باید تلاش شود تا ارزشهای مثبت ازدواج و تشکیل خانواده مجدداً در جامعه ترویج داده شود.
ج) اصلاح سیاستهای اجتماعی
بازنگری در سیاستهای اجتماعی مرتبط با ازدواج و خانواده ضروری به نظر میرسد. سیاستهای تشویقی برای ازدواج، افزایش حمایتهای دولتی از زوجین و بهبود دسترسی به خدمات مرتبط با ازدواج و خانواده میتواند تأثیرات مثبتی در کاهش تجرد قطعی داشته باشد.
در مجموع باید اذعان داشت، پدیده تجرد قطعی جوانان موضوعی پیچیده و چندبعدی است که نیاز به توجه ویژه و مداخلات چندجانبه با رویکرد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دارد. با توجه به اینکه این مسئله نه تنها برای فرد بلکه برای کل جامعه پیامدهای گستردهای به دنبال دارد، ارائه راهکارهای مؤثر و کارآمد برای کاهش این پدیده از اهمیت ویژهای برخوردار است. حمایتهای اقتصادی، ترویج فرهنگ ازدواج و اصلاح سیاستهای اجتماعی میتواند به عنوان راهبردهای کلیدی در دراز مدت در این زمینه مطرح شود. تلاش برای حل این معضل اجتماعی را از امروز آغاز کنیم. شاید فردا دیر باشد…