مِهردُخت میرزایی روزنامه نگار: شهیر محمّدنیا، کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه در رابطه با روند بورس در روزهای گذشته بیان کرد: بازار سرمایه در این مدت به دلیل تنشهای موجود در یک حالت فریز و یخزده قرار داشت و فقط به صورت نمادین باز بود؛ چراکه ریسک سیستماتیک بر اقتصاد کشور و بدنبال آن بر بازار سرمایه تأثیر زیادی گذاشت. به همین دلیل، اقدام سازمان بورس این بود که دامنه نوسان را به مثبت و منفی یک محدود کند و عملاً با این کار و موجی از اخبار که به صورت مرتب منتشر شد و پالسهای منفی را صادر کرد باعث شد تا عرضهها به صورت کاملاً مطلق برتری داشته باشند و در این میان، شاهد خشکشدگی صفهای فروش نیز بودیم. حال، پرسشی که مطرح میشود این است که آیا این تصمیم سازمان بورس در مواقع تنشزا درست است یا خیر؟
این تحلیلگر بازار سرمایه در گفتگو با «نقش اقتصاد» تصریح کرد: بنده از موافقان محدود کردن دامنه نوسان در شرایط تنشزا هستم؛ چراکه با این کار به بازار فرصت داده میشود تا بتواند از این ریسک عبور کند و شاهد واکنشهای هیجانی نباشیم. چون در صورتی که تنشها ادامهدار باشند بازار سرمایه به شدت به این موضوع واکنش نشان خواهد داد. در نتیجه، سازمان بورس با تداوم این تصمیم عملاً بازار سرمایه را تعطیل میکند.
شهیر محمّدنیا تأکید کرد: اگرچه محدود کردن دامنه نوسان میتواند ابزار خوبی برای زمانهایی باشد که تنشهای متعددی در منطقه حاکم است و ریسکهای سیستماتیک وجود دارند ولی باید به این نکته نیز، توجه کرد که نمیتوان زیاد از ابزار محدود کردن دامنه نوسان استفاده کرد و از قرار معلوم، این تنشها همچنان ادامهدار خواهند بود و در این میان، واقعاً نمیتوان چشمانداز معتبری ترسیم کرد که این تنشها به کجا ختم میشوند؛ از اینرو مشکلی که به وجود میآید این است که یکی از مهمترین ویژگیهای بازار سرمایه زیر سؤال میرود و آن هم، بحث نقدشوندگی است؛ به طوریکه با تداوم محدودیت دامنه نوسان در شرایط تنشزا شاهد این موضوع هستیم که عملاً بازار سرمایه تعطیل میشود و افرادی که به ویژه در سهمهای کوچک سرمایهگذاری کردهاند، نمیتوانند سرمایه خود را نقد کنند و دلایل متعددی برای این موضوع وجود دارد و همین امر باعث میشود تا فرد تصمیم بگیرد به طور کلی، در مقطعی که ریسکهای سیستماتیک و ژئوپلیتیک وجود دارند این ریسکها را بسیار پُررنگ تلقی کند و در بازار سرمایه، سرمایهگذاری نکند و تحلیلش این باشد که ریسک ادامهدار خواهد بود. البته نباید فراموش کرد که امکان دارد سهامدار برای نیازهای پیشبینی نشده خود به مقداری نقدینگی احتیاج داشته باشد و این موضوع هم، دلایل متعدد و خاص خود را دارد.این تحلیلگر بازار سرمایه اظهار کرد: در هفتههای گذشته و با شروع تنشها و شهادت رهبر جبهه مقاومت، تقریباً فکر کنم 7 روز کاری به صورت مداوم شاهد شرایط تنشزا بودیم و به جز یکی دو روز ابتدایی که بازار سرمایه با آن حجم از عرضه روبرو نبود بقیه روزها بورس عملاً قفل شده و نقدشوندگیاش کاملاً ازبین رفته بود. در نتیجه، این موضوع از دو جنبه میتواند به بازار سرمایه لطمه وارد کند. جنبه اول برای افرادی است که در بازار سرمایه فعالیت میکنند و این سیگنال به آنها صادر میشود که اگر شرایط بدتر شود ریزشهای سنگین بازار سرمایه نیز، تشدید پیدا خواهند کرد و آنها نمیتوانند از مخمصه خارج شوند و جنبه دیگر، برای افرادی است که بیرون هستند و درواقع، وقتی این شرایط را مشاهده میکنند این پالس برای آنها صادر میشود که به بازار سرمایه بدبین میشوند و برای سناریوهای بعد، مؤلفه نقدشوندگی را درنظر میگیرند.شهیر محمّدنیا گفت: با توجه به اینکه شرایط به گونهای است که متأسفانه همچنان تنشها در منطقه وجود دارند و در این شرایط، امکان استفاده مجدد از ابزارهایی مثل محدودیت دامنه نوسان وجود دارد، برای سازمان رگولاتور و سرمایهگذاران میتوان چند توصیه داشت. توصیهای که برای سازمان رگولاتور میتوان داشت این است که در چنین شرایطی میتواند دامنه را تغییر دهد تا بازار سرمایه به تعادل برسد و افرادی هم، که بدنبال نقد کردن هستند نقدشوندگی برایشان فراهم شود و سپس، سازمان درصدد محدود کردن دامنه نوسان برآید. از طرفی، سازمان بورس باید این اعتماد به نفس را داشته باشد و نگران انتقادها برای باز و بسته کردن دامنه نوسان نباشد و درواقع، هر زمانی که صلاح بداند باید این کار را بدون لکنت و از دست رفتن زمان انجام دهد.این تحلیلگر بازار سرمایه بیان کرد: یکی از موضوعاتی که در چنین شرایطی، برخی از کارشناسان به شکل سطحی به آن تأکید میکنند این است که چرا سازمان بورس به حقوقیها فشار وارد نمیکند تا آنها از بازار حمایت کنند یا صندوق تثبیت بازار باید فعالیت بیشتری داشته باشد. نکتهای که وجود دارد این است که این اظهارنظر از چند منظر کاملاً اشتباه است. اول این که بحث حمایت از بازار در مقطع تنشزا کار درستی نیست و نباید از منابعی که به سختی در اختیار قرار گرفتهاند به ویژه در صندوق تثبیت بازار در چنین شرایطی استفاده شود. چون حتی اگر سازمان بورس روزانه 4 هزار میلیارد تومان هم، به بازار تزریق کند و آن را به یک تعادلی برساند تا زمانی که ریسکها وجود دارند با کوچکترین خبر منفی مشکلات متعددی نیز، فراهم میشوند و تنها کاری که سازمان بورس میتواند انجام دهد این است که به صورت مقطعی زمینهای را فراهم کند که تا حدی بازار سرمایه نقدشونده شود و خاصیت نقدشوندگی را حفظ کند و به نظر بنده، این را میتواند به صورت مقطعی از طریق دامنه نوسان انجام دهد و در مقابل، منابع باید زمانی استفاده شوند که تأثیرپذیری حداکثری داشته و تصمیمات نباید صفر و صدی باشند و حتماً باید محاسبات لازم صورت بگیرد.شهیر محمّدنیا ادامه داد: معمولاً وقتی بازار منفی میشود صحبتهای متعددی صورت میگیرد و وقتی به یک تعادل نسبی رسید این صحبتها به دست فراموشی سپرده میشوند. مثلاً همیشه بحث اوراق تبعی مطرح بوده است که در شرایط بحرانی باید ساز و کار باثبات و پویایی داشته باشیم و این اوراق تبعی میتوانند ابزار خوبی برای اطمیناندهی به بازار سرمایه باشند یا بنده، بارها این مسئله را مطرح کردهام که فروش استقراضی، بیمه کردن سازمان بورس در برابر تمام انتقادات است و وقتی کسی بتواند در جهت فروش استقراضی کسب سود داشته باشد در آن زمان، بازار منفی نیز، واکنش عمومی نخواهد داشت و به تحلیل فرد بستگی دارد. البته تا جایی که میدانم مشکلات ساختاری برای این موضوع وجود دارند مثل مشکل فقهی که به نظر بنده، توجیه قابل قبولی نیست. چون میتوان با یک الگوبرداری از یک کشور اسلامی مانند مالزی، مشکل را برطرف کرد و یا راهکاری برای این منظور ارائه داد و از آنجایی که سهامداران متعددی داریم که سهام فریزشده دارند، میتوان این را برای فروش استقراضی درنظر گرفت و درواقع، ابزارهای اینچنینی وجود دارند که سازمان بورس باید تمرکز بیشتری روی این موارد داشته باشد تا بتواند از آنها بهره کافی را ببرد.این تحلیلگر بازار سرمایه با اشاره به سرمایهگذاری در شرایط تنشزای منطقه افزود: توصیه بنده برای افرادی که سرمایهگذاری میکنند و یا قصد سرمایهگذاری دارند این است در مقاطعی که با ریسکهای اینچنینی روبرو هستیم بهتر است که روی شرکتهای بزرگ تمرکز کنند تا بتوانند با شناوری بالا و مارکت کپ بزرگ این شرکتها براحتی به نقدشوندگی خود دست پیدا کنند.شهیر محمّدنیا درمورد چشمانداز بازار سرمایه در نیمه دوم سال 1403 تأکید کرد: کاملاً مشخص است که الان باید یک نگاه ریسکمحور به بازار سرمایه داشت و هرگونه تحلیل دیگری مثل بنیادی، مولفههای کلان، تکنیکال و تابلوخوانی فاقد کارایی هستند و عملاً در این بازار سرمایه مفهومی ندارند. چون ریسک سیستماتیک در خاورمیانه وجود دارد و اصلیترین عامل نوسان بورس است؛ بنابراین تنها عاملی که در حال حاضر میتواند آینده بازار سرمایه را مشخص کند افزایش یا کاهش تنشهاست که طبیعتاً میتوان چندین سناریوی مختلف برای این منظور درنظر گرفت و نمیتوان گفت که کدام سناریو رخ میدهد و درواقع، باید منتظر ماند؛ چراکه نمیتوان کاری کرد جز این که نظارهگر باشیم و بازار سرمایه را رصد کنیم و اگرچه تحلیلگران سیاسی و نظامی نیستیم ولی به اقتضای کار خود در بازارهای مالی چارهای جز رصد کردن نداریم تا بدانیم در سناریوهای مختلف چه اتفاقاتی رخ میدهند و نسبت به آنها واکنش نشان دهیم. گفتنی است دو تهدیدی که در حال حاضر میتوان در نظر گرفت: یکی ریسک سیستماتیک خاورمیانه به عنوان تهدید اصلی و دیگری هم، انتخابات آمریکاست که از نظر بنده، ترس و نگرانی ناشی از انتخابات آمریکا که در جامعه به وجود آمده تا حد زیادی نادرست است؛ چراکه جای نگرانی برای این منظور وجود ندارد.این تحلیلگر بازار سرمایه گفت: اگر شاهد گستردهتر شدن تنشهای موجود در منطقه باشیم و خدایی ناکرده وارد یک جنگ بزرگ شویم و حملات پینگپنگی داشته باشیم که زیرساختها هدف قرار بگیرند طبیعتاً به شدت ریسک افزایشی خواهد شد و بازار سرمایه واکنش منفی نشان خواهد داد و علاوه بر این، نرخ دلار نیز روند افزایشی خواهد داشت و بدنبال آن، قیمت طلا بالا خواهد رفت. البته ناگفته نماند که تنها اقتصاد ایران نیست که تحت تأثیر ریسکهای سیستماتیک قرار دارد بلکه این ریسک از چند بُعد جهانی نیز، بازارها را تحت تأثیر خود قرار داده است.به عنوان مثال؛ قبل از شروع تنشهای منطقه شاهد بودیم که نفت وست تگزاس اینترمیدیت (West Texas Intermediate) 67 دلار بود ولی در مقطع تنشزا، عدد 74 دلار هم، دید و کندل خود را بست؛ یعنی شاهد بودیم که نفت حدود 7 دلار افزایش قیمت داشت که این موضوع، دلایل کاملاً مربوط به خود را دارد و در حقیقت، به خاطر نگرانی بازارهاست که عرضه نفت برای کوتاه مدت با خلل مواجه شد.شهیر محمّدنیا ادامه داد: از دیگر مواردی که میتوان اشاره کرد این است که انس جهانی دلایل بنیادی زیادی برای اصلاح داشت و همچنین، بسته حمایتی بزرگی که دولت چین درنظر گرفت تا بخش املاک به رونق بیفتد و برای این منظور، سیاست انبساطی را تخصیص داد و مشاهده کردیم که شاخصهای بورس چین مثل CSI 300 رشد 27-28 درصدی داشتند و باعث شدند که سرمایهها برای کسب بازدهی بالاتر به جای این که به سراغ طلا بروند تا حدی، راهی بازار سهام شوند.این تحلیلگر بازار سرمایه گفت: در شرایط تنشزای اخیر، شاهد بودیم NFP منتشر شد که در بخش اشتغال غیر کشاورزی، اقتصاد جهانی با یک سورپرایز جدید روبرو بود؛ تا جاییکه برخلاف پیشبینی 140 هزار شغل، 254 هزار شغل محقق شد که یک انحراف معیار بسیار قابل توجهی است و اگر این ریسک را نداشتیم انس یک ریزش قابل توجهی را به خود میدید اما به دلیل نگرانیهای ژئوپلیتیک که همچنان وجود دارند در سراسر جهان این احتیاط حاکم است که به عنوان یک پناهگاه ایمن فعلاً مورد توجه قرار بگیرد.
شهیر محمّدنیا بیان کرد: در هفته گذشته، CPI منتشر شد و برخلاف پیشبینی سالانه که 2/3 دهم پیشبینی شده بود 2/4 دهم گزارش شد؛ یعنی تورم سالانه 1 دهم بیشتر از پیشبینیها بود و در تورم ماهانه نیز، 1 دهم افزایشی بود؛ بنابراین فدرال رزرو دچار پیچیدگی در تصمیمگیری شده است ولی با توجه به وضعیت خوب اشتغال و تورم که برخلاف پیشبینیها گزارش شدهاند امکان این که اصطلاحاً سیاستهای انبساطی را نرمتر پیش ببرد و یا اساساً متوقف کند زیاد است؛ به طوریکه شاخص CME در هفتههای گذشته کاهش 50 واحدی نرخ بهره را نشان میداد که با انتشار دادههای اشتغال و تورمی، انتظار بازار بر کاهش نرخ بهره 25 واحدی را نشان داد ولی نکته این جاست که این درصد روز به روز، رو به کاهش است و بازار به سمتی میرود که اساساً در 7 نوامبر انتظار کاهش نرخ بهره را نداشته باشیم و با توجه به دادههایی که در طول روزها و هفتههای آتی منتشر خواهند شد این موضوع مشخص میشود. اما در مجموع، کاملاً مشخص است فدرال رزرو برخلاف پیشبینیهایی مبنی بر این که نرخ بهره را به شدت کاهش خواهد داد؛ یا نرخ بهره را نرمتر به سمت کاهشی شدن ادامه میدهد یا اساساً متوقف خواهد کرد.این تحلیلگر بازار سرمایه گفت: دلایل بنیادی برای کاهش سیاستهای انبساطی آمریکا وجود دارند و با توجه به ریسکهای موجود، ریزشی شدن انس در اولویت قرار گرفته است و تا زمانی که تکلیف تنشها مشخص نشود و نتوان برای بازارها تحلیل درستی ارائه داد و به صورت عملی شاهد کاهش این ریسک نباشیم اصلاح، کمی به تأخیر میافتد. در نتیجه، باید توجه کرد که ریسکهای منطقه نه تنها اقتصاد ایران بلکه اقتصاد جهان را نیز تحت تأثیر قرار دادهاند و صرفاً مختص به بازار ما نیستند ولی با توجه به این که ما به صورت مستقیم درگیر این ریسک هستیم و یک طرف مناظره محسوب میشویم طبیعتاً اقتصاد کشور به صورت مضاعف در برابر این ریسک قرار میگیرد.
شهیر محمّدنیا خاطرنشان کرد: اگر تنشها کاهشی شوند و شاهد پاسخ ضعیفی از طرف اسرائیل باشیم و یک جنگ گسترده منطقهای را مشاهده نکنیم جای نگرانی زیادی وجود ندارد. چون نه ایران تمایل دارد که با اسرائیل وارد جنگ شود و نه غرب؛ حتی با وجود این که خیلی از تحلیلها بدین صورت هستند که اسرائیل تمایل دارد یک جنگ گسترده منطقهای را ایجاد کند ولی در آینده خواهیم دید که آیا این تحلیلها درست هستند یا خیر؟ و ما هم، امیدوار هستیم که این تنش افزایش پیدا نکند. هرچند که در پشت پرده، احتمالاً هم غرب و هم آمریکا تمام تلاش خود را میکنند که فشار لازم را بر اسرائیل وارد کنند تا در پاسخهای خود همه محاسبات را درنظر بگیرد.