سامان سفالگر روزنامه نگار: در روزهای گذشته و در فضای قبل از حمله اخیر رژیم اشغالگر قدس به برخی سایتهای نظامی کشورمان، شاهد افزایش ملموس قیمت ارز و طلا بودیم. رویدادی که برخی، محرک و دلیل اصلی آن را تشدید تنش و درگیریها میان ایران و اسرائیل و البته مطرح شدن برخی واقعیتهای نه چندان مطلوب فعلی اقتصاد کشورمان نظیر موضع گیری اخیر عبدالناصر همتی وزیر اقتصاد ایران با محوریت کسری بودجه 850 هزار میلیارد تومانی کشورمان در سال جاری توصیف کرده و میکنند. البته که در این رابطه متغیرهای مختلف دیگری میز مطرح است با این حال، یکی از نکات قابل تأمل در مدت اخیر این بوده که افزایش قیمت ارز، با تغییر قابل توجه قیمتها در بازار خودرو همراه نشد.
به گزارش «نقش اقتصاد»، این مساله به قدری قابل توجه بود که حتی برخی از فعالان بازار خودرو نیز نسبت به آن ابراز تعجب کردند. این در حالی است که در سالهای گذشته بارها شاهد بودیم که با افزایش قیمت ارز و وقوع برخی جهشهای ارزی، بلافاصله قیمت خودرو نیز دستخوش نوسان میشد و افزایش پیدا میکرد. در این چهارچوب، یک سؤال مطرح میشود و آن این است که چرا در روزهای گذشته با افزایش قیمت ارز شاهد تغییر چندانی در قیمت خودرو نبودهایم؟ به نظر میرسد در پاسخ به این سؤال بایستی دو مؤلفه را مد نظر داشت. اول اینکه در بازار خودرو، نوعی رکود عمیق حاکم شده است. این مساله تا حد زیادی ریشه در این مساله دارد که قیمت خودروها به قدری در سالهای گذشته افزایش یافتهاند که عملاً خرید خودرو را از اولویت شمار قابل توجهی از مردم کشورمان خارج کرده و این مساله به یک گزاره سخت برای آنها تبدیل شده است. از این رو، در فضای کمبود تقاضا در بازار خودرو، اینکه شاهد باشیم قیمتها در این بازار علیرغم افزایش قیمت ارز افزایش چندانی پیدا نمیکنند، به هیچ عنوان مساله عجیبی نیست. به بیان سادهتر، بازار خودرو در طی ماههای اخیر در بخش تقاضا دچار اُفت شده و این سبب شده تا وزنِ کاهش و یا تثبیت قیمتها در این بازار در قیاس با افزایش قیمت خودرو، سنگینتر باشد. این همان رکود سنگینی است که در ماههای گذشته نیز بسیاری از فعالان بازار خودرو به آن اشاره داشتهاند. معادلهای که به نحوی مشابه در بازار مسکن کشورمان نیز حاکم است. مؤلفه دوم که باید مورد توجه داشته باشیم این است که در سالهای گذشته، طیفهای قابل توجهی از مردم کشورمان تا حد زیادی به این جمع بندی رسیدهاند که حضور در دیگر بازارها و سرمایه گذاری در قالب آنها میتواند سودآوری به مراتب بیشتری را در قیاس با حضور آنها در بازار خودرو برایشان به دنبال داشته باشد. در حقیقت، نگاه سرمایهای به خودرو که در سالهای گذشته تا حد زیادی از سوی مردم کشورمان تقویت شده بود، تا حدی اُفت کرده و این مساله نیز به سهم خود سبب شده تا سرمایهها از بازار خودرو خارج شوند. موضوعی که خود در ایجاد فضای رکود در بازار خودرو و عدم رشد قابل توجه قیمتها در این بازار همزمان با افزایش قیمت ارز، مؤثر بوده است.
کافی است توجه داشته باشیم که مثلاً خرید طلا و سکه در ماههای گذشته با سود قابل ملاحظهای در قیاس با دیگر اقلام سرمایه گذاری برای مردم کشورمان همراه بوده است. از این رو، تا زمانی که معادلهای مشابه در بازاری نظیر بازار خودرو حاکم نشود، اینکه تصور کنیم نوسانهای قیمتی همچون آنچه در سالهای گذشته در بازار خودرو شاهد بودهایم بار دیگر در این بازار رخ خواهد داد، چندان منطقی و واقع بینانه نیست. آنچه واضح است این نکته میباشد که اقتصاد ایران در حوزههای مختلف تا حد زیادی خود را با واقعیتهای پس از خروج آمریکا از توافق برجام در سال 2018 هماهنگ کرده و دیگر شوکها و نوسانهایی که در ماهها و سالهای پس از تحول مذکور شاهد بودیم را مشاهده نمیکنیم. موضوعی که در عین حال به این گزاره اشاره دارد که اقتصاد ایران توانسته سطح آسیب پذیری خود را نسبت به متغیرها و فشارهای خارجی کاهش دهد. مسالهای که البته تاکنون بارها از سوی بسیاری از صاحب نظران اقتصادی نیز مورد اشاره قرار گرفته و نشان از آشکار شدن واقعیتهای تازه در فضای کلی اقتصاد کشورمان دارد.