منافع ملّی ایران در حل عزتمندانه مسائل با آمریکا است

0
34

دکتر رئوف پیشدار استاد دانشگاه: سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا فارغ از آن‌که چه کسی در کاخ سفید رهبری را برعهده خواهد داشت، برای مناطق مختلف جهان از اصول ثابتی تبعیت می‌کند و حداکثر ممکن است تاکتیک‌های یک رئیس جمهوری با دیگری تفاوت‌هایی داشته باشد ولی در اصول، ثابت است

سیاست خاورمیانه‌ای آمریکا از دوران نیکسون (1974- 1968) همواره سه اصل کلی داشته است:

1) حفظ و برتری منطقه‌ای اسرائیل از حیث سیاسی – اقتصادی – تکنولوژیک و…

2) دریافت نفت مطمئن و ارزان از منطقه خاورمیانه

3) حفظ رژیم‌های متحد آمریکا در برابر تهدید خارجی و آسیب داخلی

با انتخاب دوباره دونالد ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا، روابط ایران و آمریکا هم‌چنان روی همان نقطه‌ای خواهد بود که چهار دهه است قرار دارد، نه صلح و نه جنگ! و قرار داشتن ایران زیر سونامی تحریم‌ها! از منظر علم استراتژیک، جنگ نظامی هر چقدر هم ویرانگر باشد،  در ذات خود توان و تمایل متحدسازی دارد به ویژه اگر ملتِ درگیر جنگ، خود را مظلوم بداندهمین امر قدرت جمعی تحمل مصیبت را تقویت می‌کند و آمریکا این را می‌داند.  اما  جنگ اقتصادی به رغم آن که ممکن است خطرناک‌تر و مخرب‌تر نیز باشد، از توانمندی لازم برای ایجاد همبستگی برخوردار نیست و حتی در صورت سوء مدیریت می‌تواند به از هم گسیختگی اجتماعی هم بینجامد. این خلاء ای است که مقاومت در جنگ اقتصادی را حساس‌تر و مدیریت آن را سخت‌تر می‌کند.  هم تهران و هم واشنگتن باید باور داشته باشند که نمی‌توانند و نباید به سیاست گفتگو نکردن با نیت راسخ به حل مسائل، ادامه بدهند. در این شرایط آن‌چه مهم است که در فرصت‌های قبلی دیده نشد و مورد توجه قرار نگرفت، مدیریت شرایط به وجود آمده و دور ساختن آن از هیجانات و دستبردهای بازیگرانی- بویژه اسرائیل و رقبای منطقه‌ای ایران و قدرت سایه در ایران – است که در این فضا منافع خود را می‌جویند و الزاماً مطابق با منافع ملّی دو طرف اصلی نیست. ایران ظرفیت‌های سیاسی، اقتصادی، امنیتی، فرهنگی و اجتماعی زیادی دارد که به آن امکان می‌دهد تا نقش مهمی در ثبات و تحکیم صلح و امنیت و دموکراسی در منطقه ایفا کند. آمریکا نمی‌تواند این پتانسیل بزرگ را در بازی‌های منطقه‌ای و حتی فرا منطقه‌ای خود نادیده بگیرد. آمریکا باید باور کند که تعادل منطقه بدون حضور و ایفای نقش متناسب با وزن ژئوپولتیک ایران ممکن نیست. از ویژگی‌های اساسی علم سیاست که آن را هنر «تدبیر» مسائل نیز می‌خوانند، «واقعی»، و نه آرمانی تلقی شدن همهٔ بازیگران است. در چنین فضایی سیاست خارجی یک کشور در چارچوبی شکل می‌گیرد که به آن «منافع ملّی» گفته می‌شود. در مقابل ایران می‌داند که آمریکا  قدرت نخست اقتصادی دنیا است، یک چهارم اقتصاد دنیا متعلق به آمریکاست و تنها ارزش اقتصادی ایالت کالیفرنیای آمریکا دو برابر کل اقتصاد ایران است و ابزارهای زیادی برای تنظیم تعاملات و روابط منطقه‌ای و بین المللی خود دارد.  روابط ایران و آمریکا در فاز کنونی باید درک همه جانبه مفهوم منافع ملّی باشد که نمی‌تواند با ادامه وضعیت کنونی برای دو طرف محقق شود. شرایط کنونی در روابط جهانی ایران بخصوص از بُعد اقتصادی آن که متأثر از رابطه پرتنش تهران و واشنگتن می‌باشد، گواه بر این مدعا است که استراتژی ایران برای مقابله با آمریکا از ابتدا بدون آینده پژوهی بوده است.  تحریم نفتی آمریکا در چهار دهه گذشته هزاران میلیارد دلار به اقتصاد ایران ضرر زده است. در ایران جناح‌های شریک در قدرت و قدرت سایه! باید فهم این را داشته باشند که اقتصاد آسیب پذیر ایران نیازمند یک سیاست عاقلانه است که منافع ملّی را در اولویت امور قرار دهد. باید فهمیده شود که حتی با لغو تحریم‌ها بدون رعایت FATF، همکاری ایران با بازارهای جهانی ممکن نیست. واقعیت این است که اقتصاد ایران در حال حاضر در کنترل عده‌ای با تفکرات خاص و اختیارات نامحدود است که یکسری مقاصد و منافع متفاوت را دنبال می‌کنند. نداشتن ارتباط سوئیفت با دیگر کشورها باعث
سوء استفاده بسیاری از فرصت طلبان شده و منافع ملّی ایرانیان به خطر می‌افتد. هم این‌که اکنون میلیاردها دلار از دارایی‌های ایران در کشورهای مختلف از جمله دوستان! بلوکه شده و ایران به رغم همهٔ ادعاها، نمی‌تواند به آن‌ها دسترسی داشته باشد، تصدیق این گفته است. از ویژگی‌های اساسی علم سیاست که آن را هنر «تدبیر» مسائل نیز می‌خوانند، «واقعی»، و نه «آرمانی» تلقی شدن همهٔ بازیگران عرصه بین الملل است. در چنین فضایی سیاست خارجی یک کشور در چارچوبی شکل می‌گیرد که به آن «منافع ملّی» گفته می‌شود. منافع ملّی ما امروز در گروی حل عزتمندانه مسائل با آمریکاست.

ارسال دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید