هاشم اورعی استاد دانشگاه و رئیس اتحادیه انجمنهای علمی انرژی ایران: در دور کاری اولاً راندمان کار به شدت پایین خواهد آمد و ثانیاً تأثیر قابل توجهی در کاهش میزان مصرف انرژی نخواهد داشت.
تا جایی که من می دانم هیچ بررسی و کار کارشناسی در مورد دور کاری انجام نشده است و بنظر نمیرسد که دور کاری تأثیر قابل توجهی در کاهش مصرف انرژی داشته باشد.
دور کاری نیازمند الزاماتی است که ما آنها را نداریم، اول اینکه با زیرساختی که با این وضع اینترنت و … داریم هرگز نمیتوانیم به سهولت دور کاری را انجام دهیم. چرا که اینترنت روزی صدبار قطع میشود و حتی وصل هم باشد قابلیت و سرعت اینترنت ما جوابگوی دور کاری نیست.
دوم اینکه اصلاً شرایط دولت الکترونیک ما انقدر پیشرفته نیست که بتوانیم بگوییم مردم به ادارات دولتی مراجعه نکنند و همه چیز به صورت الکترونیکی انجام میشود.
سوم اینکه در زمان دور کاری باید ملت در خانههایشان بنشینند و کار کنند ولی تا جایی که من می دانم در فرهنگ جامعه ما از مدرسه و دانشگاه گرفته تا ادارات وقتی می گویند دور کاری یعنی بیکاری. در نتیجه ملت بجای اینکه در خانه بنشینند وبرای سر کار رفتن بنزین مصرف نکنند چه بسا بیشتر از آن مسافت طی میکنند و پی کار وکاسبی خود و دیدین فامیل میروند و الی آخر.
در دور کاری اولاً راندمان کار به شدت پایین خواهد آمد و ثانیاً تأثیر قابل توجهی در کاهش میزان مصرف انرژی نخواهد داشت.
ما تجربه دور کاری در زمان کرونا را نیز داریم و در آن زمان هم کار مردم راه نمیافتاد، بعنوان مثال در آنزمان کیفیت آموزش چه در آموزش و پرورش و چه در دانشگاه را بررسی کنیم میبینیم که به شدت اُفت کرده است و هنوز داریم هزینههای آن را پرداخت میکنیم.
باید دید آیا در دوران کرونا نیز بررسی آماری انجام گرفته که به لحاظ کیفی مثلاً در ادارات دولتی آیا راندمان کاری پایین نیامده است که من معتقدم آمده است. لذا من قبول ندارم که در دوره کرونا کار مردم انجام میشده است.
البته در دوره کرونا انتخاب دیگری نداشتیم ولی امروز دیگر انتخاب است. ضمن اینکه اینها اصلاً اساساً ایراد دارد و این قرص مُسکن است و اصلاً ناترازی برق ما را حل نمیکند.
ناترازی انرژی را سیاستهای درست حل میکند که مردم ضمن اینکه کار خود را انجام میدهند درست مصرف کنند. ما داریم می گوییم مردم در خانه بنشینید و کار نکنید تا انرژی مصرف نشود و این خیلی بد است و در این صورت نمیدانیم تکلیف تولید ناخالص داخلی چه میشود.
بحث بر سر این است که اساساً ما مدل اقتصادی نداریم و حتی اگر بخش خصوصی پولی داشته باشد حاضر به مشارکت در ساخت نیروگاه حرارتی نیست چرا که همه آنهایی که اینکار را کردهاند بیچاره شدهاند و دولت زیر بار بدهی آنها مانده است.
تولید کنندههای برق ۱۵۰ هزار میلیارد تومان از توانیر طلبکار هستند ولی زورشان نمیرسد که پولشان را بگیرند، وقتی سرمایه گذار این صف را میبیند چگونه میتواند به سرمایه گزاری در این حوزه اعتماد کند.