پویا داوری اندیشه ورز مشاوره حوزه مطالعات استراتژیک در اندیشکده ترند: دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، در هفتههای اخیر با سه تصمیم جنجالی بار دیگر خود را به عنوان بازیگری غیرقابل پیشبینی در معادلات جهانی تثبیت کرد: ”تعلیق تعرفههای گمرکی بر کالاهای مکزیک”، “ازسرگیری ارسال سلاح به اوکراین”، و “ابراز تردید درباره تداوم آتشبس غزه”.
تحلیلگران سیاسی این حرکات را نمونههای کلاسیک از به کارگیری “تئوری بازیها” و “نظریه راننده دیوانه” میدانند؛ استراتژیهایی که با ترکیب “تهدید، تعهد، و عدم قطعیت عمدی”، اهداف ژئوپلیتیک ایالات متحده را پیش میبرند.
- تعلیق تعرفهها: بازیِ مرغ Chicken (game) با اقتصاد مکزیک
در اولین گام، ترامپ تعرفه 25 درصدی بر کالاهای وارداتی از مکزیک را به مدت یک ماه تعلیق کرد، اما هشدار داد: «هیچ معافیتی دائمی نیست». این تصمیم دو پهلو، واکنشی به فشارهای تجاری کنگره و صنایع آمریکا بود، اما در پس آن، یک استراتژی حساب شده نهفته است.
بر اساس “تئوری بازیها”، ترامپ با ایجاد یک «تهدید معتبر» (Credible Threat)، نشان داد که توانایی افزایش هزینههای اقتصادی برای مکزیک را دارد. از سوی دیگر، تعلیق موقت، فرصتی برای مذاکرات بیشتر درباره کنترل مرزها و مبارزه با قاچاق مواد مخدر ایجاد کرد. به گفته “جان بولتون”، مشاور امنیت ملی سابق کاخ سفید، «ترامپ میخواهد طرف مقابل را در موقعیتی قرار دهد که هر دو گزینه پیش رو – پذیرش تعرفه یا مذاکره – به نفع آمریکا باشد». این تاکتیک، شبیه به بازیِ «مرغ» است: رانندهای که عمداً فرمان را رها میکند تا دیگری به انحراف مجبور شود.
- سلاحهای اوکراین: تعهد غیرقابل بازگشت برای بازدارندگی
دومین تصمیم ترامپ، ازسرگیری ارسال تسلیحات پیشرفته به اوکراین، از جمله موشکهای ATACMS و مینهای ضد نفر بود. این در حالی است که او پیشتر ادعا کرده بود «جنگ اوکراین را در 24 ساعت پایان میدهد». تحلیلگران نظامی این اقدام را دوگانه میدانند:
– سیگنال به روسیه: آمریکا از ابزار بازدارندگی نظامی دست نمیکشد، حتی اگر به دنبال مذاکره باشد.
– فشار بر اروپا: شرطگذاری بر دسترسی به “مواد معدنی کمیاب اوکراین”، متحدان اروپایی را به مشارکت بیشتر وادار میکند.
جوزف نای، نظریهپرداز روابط بینالملل، معتقد است این تصمیم از مفهوم «تعهد غیرقابل بازگشت» در تئوری بازیها الهام گرفته است: «با افزایش هزینههای جنگ برای روسیه، موقعیت چانهزنی آمریکا در مذاکرات آینده تقویت میشود.»
- آتشبس غزه: راننده دیوانه در صحنه خاورمیانه
سومین و بحث برانگیزترین حرکت ترامپ، اظهارات او پس از دیدار با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، بود: «تضمینی برای ادامه آتشبس وجود ندارد». این جمله، مصداق عینی “نظریه راننده دیوانه” است. استراتژیای که در دوران جنگ سرد توسط کیسینجر مطرح شد و بر “عدم قطعیت عمدی” به عنوان ابزار فشار تأکید دارد.
– اهرم بر اسرائیل و بیشتر بر حماس: ترامپ با ایجاد ترس از بازگشت درگیریها، هر دو طرف را به پذیرش گامهای عملیتر وادار میکند.
– نقش میانجیِ قدرتمند: خانوادههای اسرای اسرائیلی از او خواستند تا بر نتانیاهو فشار آورد، اما ترامپ ترجیح داد با ابهام، جایگاه خود را به عنوان داور نهایی حفظ کند.
استیون والت، استاد دانشگاه هاروارد، در این باره میگوید: «این رفتار، شبیه بازیکنی است که عمداً غیرمنطقی عمل میکند تا رقیبان را مرعوب کند. خطر این است که آتشبسی شکننده به جنگ تمام عیاری تبدیل شود که هیچکس کنترلش نمیکند.»
جمعبندی: منطقِ دیوانگی یا استراتژیِ عقلانی؟
ترامپ در هر سه تصمیم، مرزی باریک بین “بیثبات سازی عمدی” و “دستیابی به اهداف مشخص” را طی کرده است. از یک سو، این استراتژیها او را به بازیگری کلیدی در بحرانهای جهانی تبدیل کردهاند. از سوی دیگر، ریسک تشدید تنشها، مانند احتمال گسترش جنگ در خاورمیانه یا تضعیف هم پیمانان را افزایش میدهند.
پرسش کلیدی این است: آیا این «دیوانگیِ حسابشده» در بلندمدت کارآمد خواهد بود؟ تاریخ نشان داده که چنین تاکتیکهایی ممکن است در کوتاه مدت امتیازاتی بیاورند، اما هزینههای سیاسی و امنیتی آنها اغلب غیرقابل پیشبینی است. در بازیِ قدرت، حتی یک راننده دیوانه نیز نمیتواند همیشه کنترل فرمان را از دست دهد. در این نتیحهگیری میتوان اشاره مختصری به مدل بازیگری ما نیز در مقابل این بازیگر پرداخت، بازی شفاف، ذوقزدگی و توأم با حسن نیت افراطی ایران، همچون نقش آفرینی دیپلماسی عمومی ما در داووس آسیب زا تلقی میشود و باید بدانیم که راننده دیوانه چگونه شکست میخورد؟ خوب باید بدانیم که طبق تئوری بازیها وقتی به اندازه کافی نتواند راننده دیوانه بقیه بازیگران را بترساند و دیوانگیاش را تحمیل کند مسیر بازندگیاش آغاز میشود. پس نباید دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران هیچ گونه رفتاری که شائبه سیگنال اشتیاق باشد را مخابره کند. به قول گفتنی بازیگری که گل یا پوچ را با دست باز انجام میدهد همیشه بازنده است.