هیوا زارعی- بازار طلا و سکه در ایران طی دو ماه ابتدایی سال 1404، با وجود ثبات ظاهری در قیمتها، شاهد التهابی خاموش و پنهان بوده است. برخلاف سالهای گذشته که نوسانات شدید قیمتی ویژگی بارز این بازار بود، در این دوره قیمتها در کانال محدودی نوسان داشتند. این آرامش ظاهری، بیشتر نتیجه انتظار فعالان بازار برای تحولات سیاسی و اقتصادی پیشرو، بهویژه مذاکرات ایران و آمریکا در عمان، بوده است تا نشانهای از ثبات واقعی. این گزارش به بررسی وضعیت بازار طلا در این دوره، عوامل اثرگذار بر آن، و چشمانداز آتی میپردازد.
وضعیت کلی بازار طلا در دو ماه ابتدایی 1404
به گزارش روزنامه«نقش اقتصاد» بازار طلای ایران از ابتدای فروردین تا پایان اردیبهشت 1404 شرایط ویژهای را تجربه کرد. در حالی که انتظار میرفت با توجه به التهابات سیاسی و اقتصادی، بازار شاهد نوسانات شدیدی باشد، قیمتها در مقایسه با سالهای گذشته از ثبات نسبی برخوردار بودند. با این حال، این ثبات به معنای رکود یا نبود تحرک نبود، بلکه نشاندهنده احتیاط سرمایهگذاران و فعالان بازار در برابر ابهامات موجود بود.
در این دوره، تقاضا برای مصنوعات طلا و سکه بین 20 تا 30 درصد کاهش یافت که عمدتاً ناشی از انتظار برای کاهش بیشتر قیمتها و کاهش قدرت خرید عمومی بود. با این حال، معاملات همچنان با حجم معقولی ادامه یافت و نشان داد که طلا همچنان بهعنوان یک دارایی امن در سبد سرمایهگذاری ایرانیان جایگاه ویژهای دارد.
مروری بر نوسانات قیمت طلا
در ابتدای سال، به دلیل ثبات نسبی در بازارهای جهانی و نرخ ارز داخلی، قیمت طلا روند آرامی را طی کرد. قیمت هر گرم طلای 18 عیار در ابتدای فروردین حدود 2,800,000 تومان بود. با این حال، با بروز تحولات سیاسی، بهویژه اخبار مرتبط با مذاکرات ایران و آمریکا، و همچنین رشد قیمت اونس جهانی طلا، قیمتها بهتدریج افزایش یافت و در پایان اردیبهشت به 3,400,000 تومان رسید. این افزایش، رشدی 21.4 درصدی را نشان میدهد که در مقایسه با دورههای مشابه سالهای گذشته، قابلتوجه اما کنترلشده بود.
عوامل اصلی این افزایش قیمت عبارت بودند از:
رشد اونس جهانی طلا: افزایش تقاضای جهانی برای داراییهای امن به دلیل ابهامات اقتصادی و سیاسی، از جمله سیاستهای پولی بانکهای مرکزی بزرگ و تنشهای ژئوپلیتیکی، قیمت اونس جهانی را تقویت کرد.
نوسانات نرخ ارز: تغییرات نرخ ارز در بازار داخلی، بهویژه تحت تأثیر اخبار سیاسی، بهعنوان یک عامل کلیدی عمل کرد. هرگونه افزایش در نرخ ارز، به دلیل وابستگی قیمت طلای داخلی به ارز، مستقیماً قیمت ریالی طلا را بالا برد.
انتظارات بازار: گمانهزنیها درباره نتایج مذاکرات و تأثیر آن بر اقتصاد ایران، فعالان بازار را در حالت انتظار نگه داشت و به نوسانات محدود اما مداوم منجر شد.
تأثیر مذاکرات سیاسی بر بازار طلا
مذاکرات ایران و آمریکا در عمان، که از اوایل فروردین 1404 آغاز شد، مهمترین عامل اثرگذار بر بازار طلا در این دوره بود. این مذاکرات، که با هدف کاهش تنشها و بررسی امکان بازگشت به توافقات بینالمللی انجام شد، تأثیرات مستقیمی بر انتظارات فعالان بازار داشت.
واکنش به اخبار مثبت: در 5 فروردین، با اعلام آغاز دور جدید مذاکرات، قیمت طلا 3.2 درصد کاهش یافت. این کاهش نتیجه خوشبینی نسبت به کاهش تحریمها و بهبود شرایط اقتصادی بود.
واکنش به اخبار منفی: در 15 فروردین، با اعلام مواضع سختگیرانهتر از سوی آمریکا، قیمتها 5.7 درصد افزایش یافت که نشاندهنده نگرانی سرمایهگذاران از تداوم تنشها بود.این نوسانات، حساسیت بالای بازار طلا به تحولات سیاسی را نشان میدهد. در مقاطعی که امید به توافق افزایش یافت، کاهش تنشها و جذابیت کمتر داراییهای امن، تقاضای طلا را کاهش داد. در مقابل، نشانههای بنبست در مذاکرات یا تشدید تنشها، تقاضای طلا را بهعنوان پناهگاه امن افزایش داد و قیمتها را بالا برد.
کانالهای اثرگذاری مذاکرات بر بازار طلا
مذاکرات از طریق چندین کانال بر بازار طلا اثر گذاشتند:
ارز: نرخ ارز بهعنوان یکی از مهمترین عوامل تعیینکننده قیمت طلا در ایران، تحت تأثیر مستقیم مذاکرات قرار داشت. پیشرفت در مذاکرات میتواند با کاهش تحریمها و افزایش دسترسی به منابع ارزی، نرخ ارز را کاهش دهد و در نتیجه قیمت طلا را پایین بیاورد. در مقابل، عدم توافق یا تشدید تنشها، نرخ ارز را افزایش داده و قیمت طلا را بالا میبرد.
انتظارات تورمی: نتایج مذاکرات بر انتظارات تورمی در جامعه اثر میگذارد. توافق و بهبود شرایط اقتصادی میتواند انتظارات تورمی را کاهش دهد و تقاضای طلا بهعنوان ابزار پوشش ریسک تورم را کم کند. برعکس، تداوم مشکلات اقتصادی، انتظارات تورمی را بالا نگه داشته و تقاضای طلا را افزایش میدهد.
ریسکهای سیستماتیک: مذاکرات نقش مهمی در تعیین سطح ریسکهای سیستماتیک در اقتصاد ایران دارند. کاهش تنشهای بینالمللی و لغو تحریمها میتواند اعتماد سرمایهگذاران را افزایش دهد و بخشی از سرمایهها را از بازار طلا به سمت بازارهای پرریسکتر هدایت کند. در مقابل، افزایش ریسکهای سیستماتیک، جذابیت طلا را بالا میبرد.
عرضه و تقاضا: نتایج مذاکرات میتواند بهطور غیرمستقیم بر عرضه و تقاضای طلا اثر بگذارد. رفع محدودیتهای بینالمللی میتواند عرضه طلا را از طریق واردات افزایش دهد و قیمت را کاهش دهد. از سوی دیگر، بهبود شرایط اقتصادی میتواند قدرت خرید مردم را بالا برده و تقاضای طلا را برای سرمایهگذاری یا مصارف زینتی افزایش دهد.
تحلیل آماری و روندهای قیمتی
برای درک بهتر روند بازار، بررسی دادههای قیمتی نشان میدهد که طلای 18 عیار در این دوره نوسانات متعددی را تجربه کرد. میانگین قیمت طلای 18 عیار در فروردین حدود 2,950,000 تومان بود که در اردیبهشت به 3,200,000 تومان افزایش یافت. سکه تمام بهار آزادی نیز از حدود 80 میلیون تومان در ابتدای دوره به 88 میلیون تومان در پایان دوره رسید. این روند صعودی، با وجود نوسانات مقطعی، نشاندهنده تأثیر ترکیبی عوامل داخلی و خارجی بر بازار بود.
همچنین، بررسی حجم معاملات نشان میدهد که در هفتههای ابتدایی فروردین، حجم معاملات به دلیل تعطیلات نوروزی کاهش یافت، اما از نیمه دوم فروردین با افزایش اخبار مذاکرات، معاملات نیز رشد قابلتوجهی داشت. این رشد در اردیبهشت با ثبات بیشتری ادامه یافت.
چشمانداز بازار طلا
با توجه به تداوم مذاکرات و ابهامات موجود در نتایج آن، پیشبینی دقیق روند آتی بازار طلا دشوار است. با این حال، انتظار میرود که اخبار سیاسی، بهویژه مذاکرات، همچنان مهمترین عامل تعیینکننده جهتگیری بازار در ماههای آینده باشد. همچنین، عواملی مانند سیاستهای پولی بانک مرکزی، تغییرات اونس جهانی، و تحولات ارزی داخلی نیز نقش کلیدی خواهند داشت.
جمعبندی
بازار طلای ایران در دو ماه ابتدایی سال 1404 تحت تأثیر ترکیبی از عوامل داخلی و خارجی، از جمله نوسانات اونس جهانی، نرخ ارز، و اخبار مذاکرات تهران و واشنگتن، قرار داشت. این بازار با وجود ثبات ظاهری، شاهد التهاب خاموشی بود که ناشی از انتظار فعالان برای تحولات آتی بود. مذاکرات سیاسی از طریق کانالهای متعددی مانند نرخ ارز، انتظارات تورمی، ریسکهای سیستماتیک، و عرضه و تقاضا بر بازار اثر گذاشتند. با توجه به ادامه ابهامات، فعالان بازار باید با احتیاط و برنامهریزی دقیق عمل کنند تا از فرصتهای موجود بهرهمند شوند و ریسکها را مدیریت کنند.