توافق ایران و آمریکا بر سر تبادل زندانیان و آزادسازی پولهای بلوکه شده ایران حرکت بدی نیست. گویی در دولت جدید میتوان گفت – در صورت انجام موفقیتآمیز این کار – نخستین کاری است که وزارت خارجه توانسته تا حدی در آن عمل کند. در مورد موضوع اصلاح رابطه با عربستان سعودی ابتکار عمل به دست دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی بود، گرچه دیپلماتهای برجسته وزارت خارجه در تیم مذاکرهکننده حضور داشتند. در موضوع مذاکرات احیای برجام هم توفیقی حاصل نشد. مذاکرات با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و دبیرکل هم که تا حدی در حال پیشرفت است، توسط وزارت خارجه پیش نمیرود.
البته واقع ماجرا این است که این اتفاقات در قالبی میان ایده freeze to freeze و کمتر در برابر کمتر قرار دارد. با باور من مذاکرات هر چقدر جامعتر باشد، بیشتر برای ما نافع است ولی متاسفانه این امر فعلاً به هر علت ممکن نشده است و حتی ما به احیای برجام یا هر چیزی که شبیه به رفع تحریمها باشد، نرسیدیم. به نظرم دولت ایالات متحده در حال حاضر آمادگی مذاکرات محتوایی برای احیای برجام ندارد و البته این ما بودیم که در دورهای به نحوی فرصتهایی را که برای رفع تحریمها و قرار گرفتن مجدد در قالب برجام وجود داشتند، از دست دادیم. خیلی دقیق اطلاع ندارم ولی اگر وجهی به هر علت از ذخایر ما در کره جنوبی کم شده باشد اتفاق خوبی نیست، چراکه ما با محدودیت منابع مالی شدید مواجهیم و از این باب فشار زیادی بر گرده مردم است و هیچ ارفاق یا اهمالی در این خصوص روا نیست.
بنده معتقدم بیاعتمادی بین ایران و ایالات متحده امری تاریخی است و به این سادگیها برطرف نمیشود. به نظرم نفس این نوع مذاکره کردن که اولاً غیرعلنی است و ثانیاً آنچه قرار و مدار گذاشته شده غیررسانهای است و مخصوصاً ما به عنوان مردم ایران نمیدانیم چه امتیازاتی داده و گرفته شده است، نشان از بیاعتمادی به طرف مقابل و نداشتن همراهی فعال افکار عمومی در هر دو طرف مذاکره دارد. ما باید به دنبال پشت سر گذاشتن دوره کنونی و رفع تحریمها از طریق احیای کامل اجرای برجام باشیم ولو آنکه این اتفاق پس از انتخابات آمریکا میسر باشد. اختلافات با آژانس باید حل شود که مساله هستهای مورد بهانه جدیدی واقع نشود و نهایتاً ارتقای سطح کارگزاری مذاکرات احیای برجام هم میتواند کمککننده باشد.
ایران به منظور قرار نگرفتن مجدد در دام امنیتیسازی اول باید به این موضوع آگاه بود و میان امنیت و امنیتیسازی تفاوت گذاشت. به خصوص باید دانست که این اسرائیل است که بیشترین تلاش و مهارت را در امنیتیسازی دارد. به طور تاریخی سیاستمداران اسرائیلی همیشه به این روش متمسک بودهاند. باید مراقبت کنیم که در دامی که اسرائیل برای ما میگذارد، نیفتیم و بهانهای دست آنان ندهیم. به نظرم میآید که سیاستمداران ما کمتر به این موضوع اذعان میکنند ولی با تذکر عالمان این رشته کم کم دارند موضوع را درک میکنند.
ما باید تلاش کنیم که موضوعاتمان را از پیدا کردن جنبههای نالازم امنیتی حفاظت کنیم. یعنی اجازه ندهیم همه چیز به عمد و به صورت تصنعی وجهه امنیتی پیدا کند. از جمله موضوع هستهای و غیره. گویی که گاهی کسانی فکر میکنند چنین حلوا حلواهایی دهان را شیرین میکند و از ادبیات امنیتیسازی استقبال میکنند که در این صورت ناخواسته در زمین طراحی شده طرفهای مقابل بازی کردهایم.به هرحال باید موضوعاتی را که نامربوط هستند از وجهه امنیتی پیدا کردن حفاظت کنیم. ضمن آنکه باید حتماً احیای برجام را با برنده انتخابات آمریکا دنبال کنیم و با اجرایی کردن طولانی ولو جسته و گریخته برجام، به عادیسازی خود در محیط اقتصاد، تجارت و سرمایهگذاری بین المللی بپردازیم. طول مدت این عادی بودن موجب عادت و ورود سرمایه میشود و این تنها و بهترین تضمین برای عادیسازی محیط برای خود و در نتیجه بازسازی این دو دهه تحریم و استثناشده گی است که متاسفانه به ما تحمیل شده است. ما نمیتوانیم احیاناً نیات خصمانه یا دوستانه طرفهای مقابلمان را تغییر دهیم.