سامان سفالگر روزنامه نگار: پایگاه خبری “مدرن دیپلماسی“ در گزارشی با اشاره به شکاف و اختلافات ایجاد شده میان آمریکا و اروپا با محوریت جنگ اوکراین، به طور خاص سعی کرده به واکاوی ابعاد مختلف این مساله و مخصوصاً بزرگترین پیامد آن که همان فروپاشی احتمالی تشکیلات ناتو در آینده است، بپردازد.
به گزارش «نقش اقتصاد»، مدرن دیپلماسی در گزارش خود مینویسد: «اروپا و ایالات متحده آمریکا در آستانه مهمترین گسست و شکاف در چهارچوب روابط دوجانبه خود در طی دهههای گذشته هستند. از سال 1949، ناتو یک پای همیشگی ثبات و امنیت جهانی (از نگاه غرب) بوده است. ناتو در ابتدا اتحادی تشکیل شده از ایالات متحده آمریکا، کانادا و 10 کشور دیگر در اروپای غربی بود. ناتو توانست در جریان جنگ سرد با شوروی پیروز شود و از آن زمان به قدری گسترش یافت که به تدریج تمامی اروپا را در برگرفت. سازمان ناتو از سوی ناظران و تحلیلگران غربی به مثابه موفقترین گروه بندی امنیتی در تاریخ جهان مدرن مورد اشاره قرار میگیرد. با این حال، افرادی نظیر “فیلیپس پیسون اوبراین”، استاد مطالعات راهبردی در دانشگاه سنت اندروز اسکاتلند تاکید دارند که احتمال فروپاشی ناتو تا سال 2025 بسیار زیاد است. دلیل اصلی این فروپاشی احتمالی نیز اختلافات عمیق در چشم اندازهای متصور جناح پوپولیست حزب جمهوریخواه آمریکا به رهبری دونالد ترامپ (همان فردی که اکنون اکثریت حزب جمهوریخواه به صراحت در پسِ وی بسیج شدهاند) و نگرانیها و دغدغههای امنیتی جدی اغلب کشورهای اروپایی است. در این میان، کاتالیزور اصلی که میتواند روند فروپاشی ناتو را تسریع کندنیز جنگ اوکراین است. در این راستا، وقتی یکی از دو حزب اصلی آمریکا هیچ نکته مثبتی در حمایت از اوکراین در برابر حمله روسیه نبیند، این بدان معناست که ایالات متحده آمریکا به نحوی تغییر کرده که دیگر شریکی قابل اعتماد برای اروپا نیست. از این رو، اروپا بایستی خود را متناسب با شرایط جدید آماده کند. در هفتههای گذشته، این نکته آشکار شده که چشم اندازهای ضدروسی و ضدناتوی ترامپ صرفاً نکتهای جزئی در قالب سیاستهای حزب جمهوری خواه نیست. سوظن داشتن و ابراز تردید نسبت به دخالت آمریکا در قالب جنگ اوکراین، در شرایط کنونی به یک موضوع رایج و عادی در حزب جمهوری خواه تبدیل شده است. در جریان مناظرات هفته گذشته نامزدهای حزب جمهوریخواه در قالب انتخابات درون حزبی جمهوریخواهان برای انتخابات سال 2024 آمریکا، “ران دی سانتیس” و “ویوک راماسوامی”، دو کاندیدای اصلی که بیش از بقیه رویههای پوپولیستی ترامپ را از خود نشان دادهاند، هر دو علیه افزایش ارائه کمکهای مالی و تسلیحاتی به اوکراین استدلال کردند. البته که ترامپ در مناظرات مذکور شرکت نکرد. با این حال، وی پیشتر به این مساله تاکید داشته که آمریکا نفع چندانی در پیروزی احتمالی اوکراین در قالب نبرد علیه روسیه ندارد و حتی به صورت ضمنی از ایده تسلیم سازی برخی بخشهای خاک اوکراین به روسیه نیز حمایت کرده است. ترامپ به همراه دی سانتیس و راماسوامی، همگی به نحو مشابهی در مورد موضوعات مختلف موضع گیری میکنند. جالب است که این سه نفر عملاً سه چهارم از کل آرای انتخاباتی حزب جمهوریخواه را نیز تشکیل میدهند. در این میان، نباید از نقش “بنیاد هریتیج” در مقامِ یک اندیشکده برجسته محافظه کاران آمریکایی که از دوره حضور رونالد ریگان در قدرت نقش قابل توجهی در چرخههای تصمیمساز حزب جمهوریخواه بازی کرده نیز غافل شد. اخیراً، مقامهای بنیاد هریتیج خواستار متوقف کردن روند کمکهای آمریکا به اوکراین، تا زمانی شدهاند که دولت باید طرحی را برای خاتمه بخشیدن به جنگ مذکور آماده کند. مساله ای که اگر قرار باشد روسیه با آن موافقتی نداشته باشد، تا حد زیادی غیرممکن است. جالب اینکه طیفهایی در حزب جمهوریخواه وجود دارند که به صراحت از ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه و رویکردهای وی در حوزه سیاست خارجی حمایت میکنند. تشدید رویکردها و احساسات جریان راست افراطی آمریکا علیه حمایت از اوکراین، چالشی قابل تأمل را در مورد آینده ناتو تداعی میکند. حتی اگر جو بایدن پیروز انتخابات ریاست جمهوری سال 2024 آمریکا شود، حضور مؤثر جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان و سنای آمریکا، تا حد زیادی میتواند موانع جدی را در مسیر حمایت آمریکا از اوکراین ایجاد کند. در این چهارچوب، اگر ترامپ یا یکی از همتایان وی در حزب جمهوریخواه پیروز انتخابات ریاست جمهوری سال 2024 آمریکا شوند، اروپا عملاً با دولتی در آمریکا رو به رو خواهد شد که به کل مساله حمایت از اوکراین در قالب جنگ با روسیه را از روی میز کنار خواهد گذاشت. یک چنین اقدامی خودِ آمریکا را به یک مانع بزرگ در بلندمدت جهت تضمین ثبات در اروپا تبدیل میکند. در عین حال، اتحاد آتلانتیک را نیز دچار شکاف میکند و البته که دولتهای اروپایی نیز خود را برای این سناریو آماده نکردهاند. واقعیت این است که برای سالها، اروپا تا حد زیادی در حوزه مسائل امنیتی از آمریکا عقب مانده و به آن وابسته شده است. این مساله، مزایای قابل توجهی را برای آمریکا از طریق تحکیم رهبری آمریکا در مهمترین گروه بندی راهبردی جهان (سازمان ناتو) فراهم کرده است. این در حالی است که اروپا در حوزه مسائل امنیتی خود به شدت عقب افتاده است. اروپا در شرایط کنونی با توجه به تقویت چشم اندازهای مرتبط با حمایت از روسیه در حزب جمهوریخواه و البته گسترش رویکردهای ضداوکراینی، تا حد زیادی به این باور رسیده که خودش باید بار حمایت از اوکراین در نبرد علیه روسها را به دوش بکشد. با این حال، توجه داشته باشیم که اگر آمریکا به حمایت از اوکراین خاتمه دهد، بسیار بعید است که اروپا بتواند جای آمریکا را در زمینه کمک کردن به اوکراینیها بگیرد. در این میان، اروپا به طور خاص با این تهدید نیز رو به رو است که به تدریج دیگر متحدان و شرکای بین المللی آمریکا نیز موضع این کشور مبنی بر کاهش کمکهای نظامی به اوکراین را به مثابه موضع رسمی خود اعلام کنند و اروپاییها را وارد یک بحران تمام عیار کنند. مسالهای که میتواند تبعات بسیار وخیمی را برای اروپاییها به همراه داشته باشد. اگر اروپا از همین حالا خود را برای سناریوهای ناخوشایندی که در این گزارش به آنها اشاره شد، آماده نکند، رهبران اروپایی هیچکس جز خودشان را نباید به دلیل تبعات منفی حادث شده، سرزنش کنند.»
منبع: پایگاه خبری مدرن دیپلماسی