سامان سفالگر روزنامه نگار: پایگاه خبری “مدرن دیپلماسی“ در گزارشی با اشاره به عضویت اخیر ایران و عربستان سعودی به عنوان اعضای دائم سازمان بریکس، به طور خاص سعی کرده به این سؤال پاسخ دهد که این رویداد، میتواند چه تاثیری را در قابل توسعه روابط دو کشور و پیشبرد پروژه احیا روابط تهران-ریاض بازی کند.
به گزارش «نقش اقتصاد»؛ پایگاه خبری مدرن دیپلماسی در گزارش خود مینویسد: «شاید بتوان پیوستن ایران و عربستان سعودی به سازمان بریکس را بهترین اتفاق برای این دو قدرت خاورمیانهای، در بحبوحه تلاشهای آنها جهت احیا و توسعه روابط دوجانبهشان در نظر گرفت. یکی از ابعاد قالب توجه نشست اخیر سازمان بریکس در ژورهانسبورگ آفریقای جنوبی، پذیرش حضور ایران و عربستان سعودی به عنوان اعضای دائم این سازمان بود. دو کشوری که سالها در حوزه مسائل راهبردی و ژئوپلیتیکی با یکدیگر رقیب بودهاند. پس از آنکه ایران به عضویت دائم سازمان همکاریهای شانگهای درآمد (در سال 2022) و البته که عربستان سعودی نیز به مثابه یکی از اعضای مشورتی سازمان مذکور پذیرفته شد، اکنون بریکس را باید دومین سازمان مهم بین المللی دانست که که زمینه را برای گفتگو و تعامل میان تهران و ریاض فراهم میکند. دسترسی ایران و عربستان به بریکس و چشم اندازهای مثبت پیوستن عربستان به سازمان همکاریهای شانگهای در آینده، میتوانند فرآیندهای لازم جهت توسعه روابط دوجانبه میان تهران و ریاض را تقویت کنند. برای ایران و عربستان سعودی، آنچه مهم است، وجود یک چشم انداز طولانی مدت جهت توسعه همکاریها به جای طرح تعهدات غیرواقعی و چشم اندازهای خیالی است. به بیان سادهتر، تشکیلاتی نظیر بریکس که در قالب آن دو کشور میتوانند از موضعی برابر با یکدیگر تعامل داشته باشند و البته که تمامی تصمیمات در قالب این سازمان، به اتفاق آرا گرفته میشود میتواند زمینههای بسیاری مساعدی را جهت تقویت اعتماد میان دو طرف فراهم سازد. البته که دستیابی به چنین وضعیتی غیرممکن هم نیست. واکنشهای تهران و ریاض به قضیه عضویتشان در سازمان بریکس، تفاوتهای زیادی را با یکدیگر داشت. در حالی که ایران از عضویت در بریکس به نحو گستردهای استقبال کرد با این حال، سعودیها موضعی احتیاطآمیز را در این رابطه اتخاذ کردند و به این نکته اشاره کردند که باید در جزئیات این موضوع، مطالعه و بررسی بیشتری صورت گیرد. البته که این مساله تا حد زیادی ریشه در چشم اندازها و نیازهای متفاوت دو کشور نیز داشته است. برای ایران، اینکه این کشور بتواند تا جای ممکن روند معادلات سیاسی خود مخصوصاً در عرصه سیاست خارجی را به سمتی سوق دهد که از انزوای تحمیلی آمریکا خارج شود و نقش و جایگاه آمریکا را تضعیف کند، از اهمیت زیادی برخوردار است. درست در همین رابطه شاهد بودهایم که ایران کنشگری فعالی را جهت عضویت در سازمان بریکس و یا سازمان همکاریهای شانگهای انجام داده است. توجه داشته باشیم که سازمان بریکس در قیاس با سازمان همکاریهای شانگهای، ماهیت بین المللیتری دارد و این مساله بر اهمیت آن نزد تهران میافزاید. از این منظر، هیچ عجیب نیست که میبینیم تهران عضویت خود در بریکس را یک پیروزی بزرگ دیپلماتیک برای خودش در نظر میگیرد. مساله ای که البته واقعیتهای میدانی نیز همانطور که پیشتر به آنها اشاره شد، از آن حمایت میکنند. از سوی دیگر، عربستان سعودی دغدغههای متفاوتی در قیاس با ایران دارد. عربستان در مدت اخیر فشارهای زیادی را به آمریکا جهت امضای یک توافقنامه امنیتی جدید میان ریاض-واشینگتن وارد کرده است. البته که در ازای این مساله، آمریکا نیز خواهان عادی سازی روابط عربستان سعودی با اسرائیل است. با این حال، پیوستن سعودیها به سازمان بریکس در هماهنگی با راهبرد کلانتر آنها جهت متنوع سازی پیوندهای خارجیشان است. در این راستا، به طور خاص شاه بودهایم که سعودیها در مدت اخیر به نحو قابل ملاحظهای اقدام به توسعه روابط با چین کردهاند. از این رو، پیوستن عربستان به بریکس از چشم اندازی متفاوت در قیاس با تهران، مورد توجه رهبران ریاض بوده است. در این میان باید توجه داشت که سازمانهایی نظیر بریکس و یا سازمان همکاریهای شانگهای تنها میتوانند در تقویت روند احیا روابط ایران و عربستان، کمک کننده باشند و نباید آنها را جایگزینی برای اصلِ روابط دو کشور در نظر گرفت. در حالی که مذاکرات ایران و عربستان در سطح وزرای خارجه و مقامهای دفاعی و امنیتی در مدت اخیر پیگیری شده، با این حال، هنوز این روند را باید در مراحل اولیه خود ارزیابی کرد. در این راستا، لازم به توضیح است که هنوز روند احیا و توسعه رولط دو کشور در مراحل ابتدایی خود است. هیچ بعید نیست که در آینده شاهد وقوع نوسانهایی در قالب روابط تهران و ریاض باشیم. اگر دو کشور در آینده به هر دلیلی رویههای تقابلی جدیتری را در پیش گیرند، این مساله به احتمال زیاد تاثیرات منفی را بر انسجام سازمان بریکس خواهد گذاشت. زیرا اساساً دو کشور از هر اهرمی برای مقابله با طرفِ مقابل خود استفاده خواهند کرد. در صورت وقوع این سناریو، اعضای کنونی سازمان بریکس احتمالاً با وضعیتی رو به رو خواهند شد که در قالب آن، منازعات ژئوپلیتیکی و ایدئولوژیک در منطقه خاورمیانه به این سازمان نیز وارد خواهند شد. این مساله میتواند برای چشم اندازهای متصور سازمان بریکس بسیار خطرناک باشد و روند حرکت آن جهت معرفی کردن خود به عنوان تشکیلاتی که سعی دارد سازوکارهای جایگزین نهادهای سیاسی و اقتصادی غربی را ارائه کند، مختل سازد. البته که برخی به این دیدگاه نقد هم دارند. به عنوان مثال آنها به این نکته اشاره میکنند که روابط میان هند و چین نیز چندان خوب نیست. روابط میان چین و هند هم با تنشهای زیادی همراه است که البته ریشههای قدیمی را دارد. با این حال، پکن و دهلی نو تلاشهای زیادی را جهت حفظ کانالهای ارتباطی و حراست از مراودات اقتصادی خود انجام میدهند. آنها تاکنون اجازه ندادهاند که اختلافاتشان در قالب تشکیلات بریکس خودنمایی کند. باید توجه داشت که اکنون هم تهران و هم ریاض، تنش زدایی از روابط دوجانبه خود را در راستای منافع ملیشان ارزیابی میکنند. حداقل در آینده نزدیک به نظر میرسد که این روند همچمنان ادامه پیدا کند. اگرچه که موانع و چالشها نیز در این رابطه کم نیستند. عضویت ایران و عربستان در بریکس و تداوم حضور احتمالی مشترک آنها در سازمان همکاریهای شانگهای در آینده، زمنیه های بسیاری مساعدی را جهت توسعه روابط و اعتماد سازی میان تهران-ریاض ایجاد میکند.»
منبع: پایگاه خبری مدرن دیپلماسی